« الحمدلله رب العالمين و الصلاة و السلام علي سيد المرسلين و بعد »:همانا صادق ترين سخن كتاب خداست و خداوند تبارك و تعالي ميفرمايند: « الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الامن و هم مهتدون » [الانعام/82]( كسانيكه ايمان آورده باشند و ايمان خود را با شرك (پرستش چيزي با خدا) […]
« الحمدلله رب العالمين و الصلاة و السلام علي سيد المرسلين و بعد »:
همانا صادق ترين سخن كتاب خداست و خداوند تبارك و تعالي ميفرمايند:
« الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الامن و هم مهتدون » [الانعام/82]
( كسانيكه ايمان آورده باشند و ايمان خود را با شرك (پرستش چيزي با خدا) نياميخته باشند امن و امان ايشان را سزاست و آنان راه يافتگان ( راه حق و حقيقت) هستند ) .
امام احمد ـ رضي الله تعالي عنه ـ از طريق عبد الله بن مسعود ـ رضي الله تعالي عنه ـ روايت ميفرمايند: هنگامي كه آيهي « الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم » نازل شد بر اصحاب رسول گرامي ـ صلي الله تعالي عليه وسلم ـ دشوار آمد و عرض كردند: اي رسول خدا ! كدام يك از ما بر خويشتن ظلم نكرده است ؟ پيامبر ـ صلي الله تعالي عليه وسلم ـ فرمودند : (منظور آيه ) آن چيزي كه شما قصد داريد نيست. آيا شما آنچه بندهي صالح ( لقمان حكيم) گفته است را نشنيدهايد؟
« يا بني لا تشرك بالله ان الشرك لظلم عظيم» [لقمان/13]
( پسر عزيزم ! (چيزي و كسي را ) انباز خدا مكن ، واقعاً شرك ستم بزرگي است ).
جز اين نيست كه منظور « از ظلم » شرك است و در يك روايت از بخاري از طريق عبدالله بن مسعود ـ رضي الله تعالي عنه ـ مروي است كه هر گاه آيهي « لم يلبسوا ايمانهم بظلم … » نازل شد صحابه گفتند: كدام يك از ما بر خويشتن ظلم نكرده است سپس اين (آيه) نازل شد : «ان الشرك لظلم عظيم » (واقعاً شرك ، ستم بزرگي است) .
اخلاص در عبادت براي خداوند و در توحيد او را به يگانگي پذيرفتن داراي ويژگيهاي بيحد و حصر و ثمرات بي پاياني است. بعضي از آنها باطن بنده را و بعضي ظاهرش را و بعضي دنيايش را و بعضي آخرتش را اصلاح مينمايند و خداوند متعال به اينكه درخت توحيد اصلش ثابت و فرعش در آسمان است و بنا بر اراده و خواست خداوند هر زماني ميوه خود را ميدهد اشاره دارد و هر اندازه که از ويژگيهاي بزرگش و ثمرات زيبايش در قلب بنده خطور كند باز هم آن در حقيقت بالاتر و برتر است در اين مورد خداوند متعال ميفرمايند:
« الم تركيف ضرب الله مثلاً كلمة طيبةً كشجرة طيبة اصلها ثابت و فرعها في السماء تؤتي اكلها كل حين باذن ربها و يضرب الله الامثال للناس لعلهم يتذكرون» [ابرهيم/25-24 ]
( بنگر كه خداوند چگونه مثل ميزند سخن خوب به درخت خوبي ماند كه تنهي آن (در زمين ) استوار و شاخههايش در فضا (پراكنده ) باشد. بنا بر اراده و خواست خداوند هر زماني ميوهي خود را ميدهد (و دائماً به بار نشسته و سر سبز و خرم باشد ) خداوند براي مردم مثلهايي ميزند تا متذكر گردند ( و پند گيرند).
امنيت و هدايت ، ثمره توحيد است
از جمله ثمرات توحيد امنيت و هدايت است. خداوند، مؤمنين را نسبت به اين موضوع بشارت ميدهد زماني كه فرمودند:
« الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الامن و هم مهتدون »[الانعام/82]
( كسانيكه ايمان آورده باشند و ايمان خود را با شرك (پرستش چيزي با خدا ) نياميخته باشند امن و امان ايشان را سزاست و آنان راه يافتگان ( راه حق و حقيقت ) هستند).
امنيت اشاره شده در آيه، شامل امنيت دنيا و امنيت آخرت هر دو ميباشد زيرا كسي كه دينش را خالص براي خداوند متعال گرداند خداوند تبارك و تعالي نعمت رضا به قضايش را بر او ارزاني خواهد داشت و دلش هنگام نزول حوادث و پيشآمدهاي ناگوار مطمئن و آرام خواهد بود و تكان و جنبش متزلزلين او را نخواهد جنباند ، طبق فرمايش خداوند متعال در تعريف اصحاب رسول الله ـ صلي الله تعالي عليه وسلم :
« الذين قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لكم فاخشوهم فزادهم ايمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوكيل فانقلبوا بنعمة من الله و فضل لم يمسسهم سوء و اتبعوا رضوان الله و الله ذو فضل عظيم انما ذلكم الشيطان يخوف اولياءه فلا تخافوهم و خافون ان كنتم مؤمنين » [آلعمران/175-173]
( آن كساني كه مردمان بديشان گفتند: مردمان ( قريش براي تاختن بر شما دست به دست هم دادهاند و) بر ضد شما گرد يكديگر فراهم آمدهاند پس ازايشان بترسيد ولي ( چنين تهديد و بيمي به هراسشان نينداخت بلكه بر عكس )بر ايمان ايشان افزود و گفتند خدا ما را بس است و او بهترين حامي و سر پرست است. سپس آنان ( براي جهاد بيرون رفتند و ليكن دشمنشان را خوف و هراس بر داشت و از روياروئي با چنين مؤمناني خود داري ورزيدند و مسلمانان ) با نعمت بزرگ ( شهامت و عافيت و استقامت و بردن ثواب جهاد ) و فضل و مرحمت سترگ خداوند ( كه با رعب و وحشت انداختن به دل دشمنان ، نصيب مسلمانان كرد و ايشان را از دست كشتار و آزار كافران رستگار كرده به مدينه) بر گشتند و حال آنكه هيچگونه آسيبي بديشان نرسيد و رضايت خدا را خواستند ( و در پي خرسندي پروردگار بودند و شايستگي بزرگواري او را پيدا كردند ) و خداوند داراي فضل و كرم سترگي است. اين تنها اهريمن است كه شما را از دوستان خود ( با پخش شايعات و سخنان بياساس ) ميترساند پس ( از آنجا كه شما به خدا ايمان داريد بيباك و دلير باشيد و )از آنان مترسيد و از من بترسيد اگر مؤمنان ( راستين )هستيد).
آرامش و سكون قلبي يكي ديگر از ثمرات توحيد
و از انواع امنيتي كه خداوند اهل توحيد را بهرهمند ميسازد اين است كه دلهايشان هنگام موت، نسبت به فرزندان و دوستانشان مطمئن و آرام است جدايي از دوستان بيقرارشان نميسازد بلكه فرشتگان هنگام مرگ بر ايشان نزول كرده آنان را به لقاء خداوند و نعيم جنت بشارت داده و نيز آنان را نسبت به بازماندگان اطمينان و آرامش ميدهند و در اين مورد خداوند تبارك و تعالي ميفرمايند:
« ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملائكة الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنة التي كنتم توعدون نحن اولياءكم في الحياة الدنيا و في الآخرة و لكم فيها ما تشتهي انفسكم و لكم فيها ما تدعون نزلا من غفور رحيم » [فصلت/32-30 ]
( كساني كه ميگويند: پروردگار ما تنها خداست و سپس ( بر اين گفتهي خود كه اقرار به وحدانيت است ميايستند و آن را با انجام قوانين شريعت عملاً نشان ميدهند و بر اين راستاي خدا پرستي تا زندهاند ) پا بر جا و ماندگار ميمانند ( و بدانان مژده ميدهند) كه نترسيد و غمگين نباشيد و شما را بشارت باد به بهشتي كه ( توسط پيغمبران) به شما (مؤمنان )وعده داده ميشد و فرشتگان بديشان خبر ميدهند كه ) ما ياران و ياوران شما در زندگي دنيا و در آخرت هستيم و در آخرت براي شما هر چه آرزو كنيد هست و هر چه بخواهيد برايتان فراهم است اينها به عنوان پذيرائي از سوي خداوند آمرزگار و مهربان است).
اهل توحيد در هنگام فزع اكبر( اضطراب بزرگ) مطمئن و آرام هستند
و از اقسام امنيتي كه خداوند تبارك و تعالي به اهل توحيد ارزاني ميدارد اين است كه دلهايشان هنگام فزع اكبر (ترس بزرگ) روز قيامت آرام و مطمئن هست و در اين باره خداوند متعال در حالي كه مشركين را تهديد ميكند ميفرمايد:
«انكم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم انتم لها واردون لوكان هؤلاءآلهة ما وردوها و كل فيها خالدون لهم فيها زفير و هم فيها لا يسمعون ان الذين سبقت لهم منا الحسني اولئك عنها مبعدون لا يسمعون حسيسها و هم في ما اشتهت انفسهم خالدون لا يحزنهم الفزع الاكبر و تتلقاهم الملائكة هذا يومكم الذي كنتم توعدون » [الانبياء/103-98]
( اي كافران ستمگر ) شما و چيزهايي كه جز خدا ميپرستيد آتشگيره و هيزم دوزخ خواهيد بود شما حتماً وارد آن ميگرديد اگر اينها معبودها و خداياني بودند هرگز وارد دوزخ نميگشتند (نه تنها وارد دوزخ ميگردند) حتي همهي بتها و بتپرستها در آن جاودانه ميمانند آنان در دوزخ نالهي غم انگيز و گلو گيري دارند و در آنجا چيزي را ( كه مايهي سرور و شادي باشد) نميشنوند آنان كه ( به خاطر ايمان درست و انجام كارهاي خوب و پسنديده)قبلاً بديشان وعدهي عاقبت نيك داده ايم چنين كساني از دوزخ ( و عذاب آن ) دور نگاه داشته ميشوند. آنان حتي صداي آتش دوزخ را هم نميشنوند و بلكه در ميان آنچه خود ميخواهند و آرزو دارند جاودانه به سر ميبرند هراس بزرگ ( رستاخيز نه تنها ) ايشان را غمگين نميسازد بلكه فرشتگان ( به استقبال آنان ميشتابند و براي تبريك و شاد باش)پذيرايشان ميگردند ( و بديشان ميگويند) اين همان روزي است كه به شما وعده داده ميشد).
امنيت در دنيا، عقوبت در آخرت
هيچ كس نبايد در دنيا خود را از مجازات الهي و مكافات اعمالش ايمن پندارد اگر كسي خود را ايمن پنداشت عقوبت اخروي خداوند را براي خويش رقم زده است، و اين از علامات اهل ايمان نيست، اگر كسي نسبت به عذاب ناگهاني خداوند، احساس امنيت كند و با وجود مخالفت با امر الهي، خود را در امان بداند اين از بارزترين علامات اهل كفر است. چرا كه اين كفارند كه از عذاب خدا و همچنين تنبيه و عقابش در هراس نيستند و به همين خاطر از روي استهزاء و تمسخر خواهان آمدن قيامت و بر پايي آن هستند، و در اين باره خداوند متعال در حالي كه تعريف حال كفار را ميفرمايند ابراز ميدارد:
« و قالوا ربنا عجل لنا قطنا قبل يوم الحساب » [ص/16]
(كافران (مسخره كنان) ميگويند پروردگارا! سهم (عذاب) ما را پيش از روز حساب و كتاب ( قيامت) به ما برسان).
و خداوند ميفرمايد:
« الله الذي انزل الكتاب بالحق و الميزان و ما يدريك لعل الساعة قريب » [شوري/17 ]
( خدا است كه كتاب (قرآن) را نازل كرده است كه مشتمل بر حق و حقيقت است و معيار و ميزان ايجاد كرده است. تو چه ميداني شايد قيامت نزديك باشد ( و هر چه زودتر به حساب همگان رسيدگي شود)
و سپس ميفرمايند:
« يستعجل بها الذين لا يؤمنون بها و الذين آمنوا مشفقون منها و يعلمون انها الحق الا ان الذين يمارون في الساعة لفي ضلال بعيد » [شوري/18]
( كساني كه به قيامت ايمان ندارند در فرا رسيدن آن شتاب ميورزند ( ومسخره كنان بيان ميدارند: كه اين قيامتي كه شما ميگوييد كي خواهد آمد؟ و اما كساني كه ايمان آوردهاند به سبب (اعتقاد به وقوع )آن در خوف و هراسند و ميدانند كه قيامت حق است ( وچه دير و چه زود قطعاً فرا ميرسد) هان! مسلماً كساني كه نسبت به قيامت شك و ترديد دارند و ( تمسخر كنان دربارهي آن ) به جدال و ستيز ميپردازند در گمراهي سخت ژرف و بسيار دور ( از راستاي راه رستگاري ) قرار دارند ).
اما اهل ايمان از ايستادن در حضور پروردگار ميترسند به همين خاطر سعي ميكنند از اسباب خشم خداوند بپرهيزند و از ارتكاب معصيت امتناع ورزند و حكمت خداوند متعال تقاضا ميكند كسي كه در دنيا از عقوبت خداوند احساس امنيت و آرامش نمود خداوند او را در جهان آخرت ميترساند و اما كسي كه در دنيا از عقوبت خداوند ترسيد خداوند متعال او را در آخرت امنيت داده و جنت كه سراي امنيت و جاودانگي است را نصيبش خواهد گردانيد. بر بنده هيچگاه دو خوف (هم در دنيا وهم در آخرت ) و يا دو آرامش (هم در دنيا وهم در آخرت ) جمع نميگردد و به همين موضوع خداوند متعال اشاره دارد و ميفرمايد:
« تري الظالمين مشفقين مما كسبوا و هو واقع بهم و الذين آمنوا و عملوا الصالحات في روضات الجنات لهم ما يشاءون عند ربهم ذلك هو الفضل الكبير» [شوري/22]
( ستمكاران ( كفر پيشه)را ( در روز قيامت) خواهي ديد كه از ( كيفر ) كارهائي كه كردهاند سخت بيمناكند ولي (عذاب و عقاب) آن حتماً ايشان را فرو ميگيرد و كساني را خواهي ديد كه ايمان آوردهاند و كارهاي شايستهاي كردهاند در باغهاي بهشت به سر ميبرند و هر چه بخواهند نزد پروردگارشان برايشان فراهم است واقعاً فضل بزرگ و لطف سترگ اين است).
هم چنين خداوند متعال فرمودهاند :
( ولمن خاف مقام ربه جنتان ) [الرحمن/ 46]
( هر كسي كه از مقام (و ايستادن) در حضور پروردگار بترسد دو باغ (دربهشت ) دارد).
و همچنين ميفرمايد:
( و اما من خاف مقام ربه و نهي النفس عن الهوي فان الجنة هي المأوي) [النازعات/40]
( و اما آن كسي كه از حضور و ايستادن در مقابل پروردگار خود ترسيده باشد و نفس را از هوي و هوس باز داشته باشد قطعاً بهشت جايگاه (او) است ).
و چنانكه فرموده است:
« أفامنوا مكر الله فلا يأمن مكر الله الا القوم الخاسرون» [الاعراف/99]
( آيا آنان از مجازات ناگهاني خدا ايمن و غافل شدهاند؟ از مجازات ناگهاني خدا جز زيانكاران ( و از دست دهندگان عقل و انسانيت) ايمن و غافل نميگردند ).
لذا از حضرت صديق ـ رضي الله تعالي عنه ـ منقول است كه ايشان فرمودهاند:
« از مؤاخذه و مجازات ناگهاني پروردگارم ايمن نيستم اگر چه يكي از دو گامم در جنت باشند».
توفيق وسلوك در راه مستقيم از ديگر ثمرات توحيد
و از جمله آثار و ثمرات توحيد؛ هدايت ،توفيق و پيمودن راه مستقيم خداوندي است همانگونه كه خداوند تبارك و تعالي اهل توحيد را به امنيت مژده داده همچنين آنها را به راهيابي هم بشارت داده و اين نوع هدايت شامل بر راه صواب و مستقيم داشتن و نيز حفاظت پروردگار، ايشان را از مكر شيطان است. و هرگز شيطان بر ايشان مسلط نخواهد گرديد و قدرت گمراهنمودن ايشان را نخواهد داشت بلكه خداوند متعال به ايشان، حق را به عنوان حق، نمايان و توفيق پيروي از آن را نيزميدهد و باطل را به عنوان باطل جلوه داده و توفيق اجتناب از باطل را نيز بديشان ميدهد. و اين نعمتي بزرگ و احساني سترگ است. پس نيكبخت كسي است كه خداوند او را هدايت كند و توفيق خير دهد و او را بر حق وادار نمايد و بدبخت كسي است كه او را خداوند بي ياور گذاشته و كمكش نكند و او را بر طريق صواب و درست ندارد پس چنين شخصي را ميبيني كه در راه و رفتارش، باطل را حق، و حق را باطل، ميبيند.
يقضي علي المرء في ايام محنته
حتي يري حسناً ماليس بالحسن
(بر شخص در روزگار محنتش چنين مقدر ميشود كه چيزي را نيك ميبيند كه آن اصلاً نيك و حسن نيست ).
و كسي كه از توفيق محروم گشت راه درست را گم كرد.
اذا كان عـون الله للعبــد مسعفا
تأتي له من كل شيـئ مراده
و ان لم يكن عون من الله للفتي
فأول ما يقضي عليه اجتهاده
( هر گاه كمك خداوند ياور بندهاي باشد از هر چيز مرادش بر آورده ميشود و اگر كمك خداوند پشتيبان جوان نباشد پس اولين چيزي كه از دست ميدهد كوشش و تلاش وي خواهد بود).
توحيد كفارهي گناهان ميشود
و از جمله ثمرات توحيد بخشش خطاها و پوشاندن گناهان است . همانا خداوند به اهل توحيد ،كم كردن خطاها و بخشودن گناهان و بزهكاريها را وعده كرده است و اگر بندگان، خداوند را در روز قيامت درحالي كه به او شريك نياودهاند وبه اندازه پُري زمين خطا آورده ملاقات نمايند خداوند با بندگان خود با مغفرت واسع و رحمت كامل روبرو خواهد شد.
«فقد روي الترمذي بسند حسن من طريق انس بن مالك خادم رسول الله يقول قال سمعت رسول الله يقول قال الله تعالي يا ابن آدم انك ما دعوتني و رجوتني غفرت لك علي ما كان منك و لا ابالي يا ابن آدم لو بلغت ذنوبك عنان السماء ثم استغفرتني غفرت لك يا ابن آدم لو اتيتني بقراب الارض خطايا ثم لقيتني لا تشرك بي شيئا لاتيتك بقرابها مغفرة »
( امام ترمذي با سند حسن از طريق انس بن مالك ـ رضي الله تعالي عنه ـ خادم رسول الله ـ صلي الله تعالي عليه وسلم ـ روايت ميكند كه از رسول الله ـ صلي الله تعالي عليه وسلم ـ شنيدهام كه فرمودند: خداوند ميفرمايند : « اي فرزند آدم! بدرستيكه تو مادام كه مرا به آمرزيدن دعا كني و اميد به من بسته باشي به هر عملي كه از گناهان در تو باشد تو را ميآمرزم و باك ندارم. اي فرزند آدم! اگر تو مرا نزديك به پري زمين با گناه پيش آئي در حالي كه به من چيزي را شريك نگرداني و كفر نميورزي من ترا به نزديك پري زمين با آمرزش پيش ميآيم (يعني هر مقدار گناه كني به شرط ايمان به من، تو را ميآمرزم).
« و في رواية مسلم من حديث ابي ذر الغفاري ـ رضي الله تعالي عنه ـ عن رسول الله في الحديث القدسي و من لقيني بقراب الارض خطيئة لا يشرك بي شيئا لقيته بقرابها مغفرة ».
( و در روايتي از مسلم به نقل از ابوذر غفاري ـ رضي الله تعالي عنه ـ از پيامبر خدا ـ صلي الله تعالي عليه وسلم ـ در حديث قدسي چنين است:
«اگر كسي مرا در حالي ملاقات كند كه به من چيزي را شريك نساخته و به اندازه پُري زمين خطا و گناه آورده باشد من او را به اندازه پري زمين با مغفرت ملاقات خواهم نمود »).
شيبة الحمد
استاد دانشكده شريعت جامعهي اسلامي مدينه منوره
مترجم : حسين فقهي