رابعه زنی با ایمان و اهل عرفان بود که در بصره زندگی می کرد. آورده اند که روزی بر سفره نشسته بود تا غذا میل کند. ناگاه خدمتکارش دو درهم آورد و به او داد. رابعه یک درهم را به دست راست گرفت و دیگری را به دست چپ و همچنان نشست. گفتند: چرا غذا […]
رابعه زنی با ایمان و اهل عرفان بود که در بصره زندگی می کرد. آورده اند که روزی بر سفره نشسته بود تا غذا میل کند. ناگاه خدمتکارش دو درهم آورد و به او داد.
رابعه یک درهم را به دست راست گرفت و دیگری را به دست چپ و همچنان نشست. گفتند: چرا غذا نمی خوری؟ گفت غذا در دهانم بگذارید که دستهایم مشغول است. گفتند: این که مشکلی ندارد آن دو درهم را به یک دست بگیر و با دست دیگر غذا بخور. گفت: هرگز! چرا که این پول ها افسون و جادو هستند من دو افسون را با همدیگر جمع نمیکنم زیرا هرگاه این دو افسون با هم همنشین شوند سازش میکنند و فتنهای ایجاد مینمایند که موجب نابودی میشود؟
رابعه به این وسیله می خواست تفهیم کند که مال و ثروت دنیا تاثیری سحرانگیز دارند و همانند افسون چشم و گوش انسان را میبندند و به بیراهه میکشانند.
حضرت علی می فرماید: از دنیا برحذر باشید چرا که آن فریبنده و بیوفا، حیله گر و افسونساز است.
گردآورنده: علي اصغر يعقوبي