اين وحشيان آدم‌خوار براي اين‌كه از فتح نمايان خود در نيشابور، يادگار مخوف و دهشتناكي باقي گذارده باشند، مناره‌هايي از كله‌ها بنا كردند. بنا به گفته‌ي سيفي هروي عدد گشته‌شدگان شهر نيشابور، يك ميليون و هفتصد و چهل هزار نفر بوده است. عطاملك جويني نوشته است؛ در نيشابور، سر كشتگان را از تن جدا كردند […]

اين وحشيان آدم‌خوار براي اين‌كه از فتح نمايان خود در نيشابور، يادگار مخوف و دهشتناكي باقي گذارده باشند، مناره‌هايي از كله‌ها بنا كردند. بنا به گفته‌ي سيفي هروي عدد گشته‌شدگان شهر نيشابور، يك ميليون و هفتصد و چهل هزار نفر بوده است. عطاملك جويني نوشته است؛ در نيشابور، سر كشتگان را از تن جدا كردند تا كسي خود را در بين كشته‌شدگان مخفي نسازد.

یورش قوم بدوی مغول به سوی باختر و ایران‌زمین به سرکردگی مردی خونخوار، چون چنگیز، یکی از برگ‌های اندوهناک، سیاه و خون‌آلود تاریخ بشری است. در رمضان سال 617 هجري، یکی از بزرگ‌ترین و وحشیانه‌ترین نسل‌کشی‌هایی که بشریت به چشم دیده است به دست بربریت مغول در کانون‌ درخشان فرهنگ و تمدن ایرانی، رخ نمود.

در پی سر نسپردن نیشابوریان به تسلط قومی بدوی و دون‌فرهنگ، بر سرزمینشان، و همچنین کشته شدن یکی از سرداران این قوم –که اتفاقا داماد چنگیز بود-، لشکر خون‌آشام مغول، در نبردی نابرابر و کینه‌توزانه، نیشابور مقاوم و سرافراز را به خاک و خون کشیده و از سرهای کشتگان کله‌مناره ساختند تا نمادی باشد بر فتح وحشیانه‌‌، درنده‌خویانه‌ که بربریت آدمخوار و فرهنگ‌سوز مغول، آن را به ظهور رسانید. آری! این فاتحان آدم‌نما، يك ميليون و هفتصد و چهل هزار نفر را در نیشابور اوایل قرن هفتم هجری، قتل‌عام کردند و تمام آثار تمدن و زندگی را در این شهر از بین بردند … شهر مردم … شهر نظامیه‌ها و دانشگاه‌ها، شهر تجارت‌خانه‌ها و بازارها، شهر مساجد و خانقاه‌ها و دویره‌ها، شهری که «دارالعلم خراسان» و «دهلیز شرق» نامیده می‌شد. کتاب «تاريخ جنبش سربداران و ديگر جنبش‌هاي ايرانيان»، این نسل‌کشی‌ را چنین، گزارش کرده است:

 

«تولي خان» – پسر چنگيزخان مغول- از ويرانه‌هاي سوخته و خالي از سكنه مرو به نيشابور تاخت. اهالي نيشابور در اين موقع، آماده‌ي دفاع شده، سه هزار سنگر يا باليستا، براي پرتاب كردن زوبين و غيره، در دور شهر ساخته و پانصد منجنيق كار گذاشته بودند.

توضيح اين مطلب، لازم به نظر مي‌رسد. موقعي كه تولي‌خان، مامور تصرف شهرهاي خراسان شده بود در مقدمه، سپاه طغاجار -داماد چنگيزخان- را همراه با ده هزار نفر، در اواسط ماه رمضان سال 617 هجري، به نيشابور فرستاده بود. مردم نيشابور، در مقابل اين گروه، سخت به مقاومت برخاستند به طوري كه در ضمن جنگ، تيري به طغاجار رسيد و او را از پاي درآورد. پس از كشته شدن او، سپاهيانش به دو قسمت شدند. دسته‌اي به طرف سبزوار رفتند و بعد از سه شبانه‌روز جنگ، اين شهر را تسخير كردند و كليه‌ی سكنه را كه هفتاد هزار نفر بودند به قتل رسانيدند. دسته‌ی ديگر عازم طوس (توس) گرديدند و همه‌ی مردم نوقان طوس را كه در مقابل مغولان، پايداري كرده بودند به قتل رسانيدند. (جهانگشاي جويني، جلد اول، صفحه 138)

تولي‌خان، براي تصرف شهر نيشابور كه در اثر مقاومت دليرانه‌ی مردم آنجا، طغاجار – داماد چنگيزخان – گشته شده و سپاهيانش نيز موفق به تسخير آن شهر نشده بودند احتياط‌هاي فراوان ديد. به طوري كه سه‌هزار چرخ انداز و صد منجنيق و عراده و هزار خرك و چهارهزار نردبان و هزار و هفتصد نفت‌انداز و دوهزار و پانصد خروار سنگ با سپاهي  فراوان همراه خود گسيل داشت.

مردم نيشابور سه روز به شدت مقاومت كردند، ولي در روز چهارم در مقابل هجوم وحشيانه‌ی مغولان شكست خوردند و شهر به دست آنان افتاد. مغولان، همه‌ی مردم شهر را گوسفندوار به صحرا راندند و به كينه‌ی گشته شدن طغاجار، كليه‌ی سكنه را به جز چهارصد نفر صنعتگر، به قتل رسانيدند و شهر نيشابور را چنان خراب كردند كه براي زراعت آماده گرديد. پس از چندي، زن طغاجار با ده هزار تن سپاه از راه رسيد او نيز، هر كه را در نيشابور يافت به قتل رسانيد. طبق نوشته‌ی مؤلف «تاريخ‌نامه هرات»، حتي سگ‌ها و گربه‌ها را نيز كشتند. (تاريخ نامه هرات صفحه 63)

اين وحشيان آدم‌خوار براي اين‌كه از فتح نمايان خود در نيشابور، يادگار مخوف و دهشتناكي باقي گذارده باشند، مناره‌هايي از كله‌ها بنا كردند. بنا به گفته‌ي سيفي هروي عدد گشته‌شدگان شهر نيشابور، يك ميليون و هفتصد و چهل هزار نفر بوده است. عطاملك جويني نوشته است؛ در نيشابور، سر كشتگان را از تن جدا كردند تا كسي خود را در بين كشته‌شدگان مخفي نسازد. (جهانگشاي جويني، جلد اول، صفحه 139)

 

منبع: «تاريخ جنبش سربداران و ديگر جنبش هاي ايرانيان در قرن هشتم هجري»، تهران: كومش، 1374. ص22-24.