به گزارش انواروب “شیخ محمد صالح‌ پردل”، خطیب و دعوتگر برجستۀ اهل‌سنت کشور ، یکشنبه (8 مهرماه 97) با حضور در حوزه علمیۀ انوارالعلوم خیرآباد، در جمع اساتید و طلاب این حوزه به ایراد سخن پرداخت. ایشان در ابتدا با اشاره به نعمت‌های بیشمار خداوند به بندگانش گفت: ما اعتقاد داریم که هر چه نعمت […]

به گزارش انواروب “شیخ محمد صالح‌ پردل”، خطیب و دعوتگر برجستۀ اهل‌سنت کشور ، یکشنبه (8 مهرماه 97) با حضور در حوزه علمیۀ انوارالعلوم خیرآباد، در جمع اساتید و طلاب این حوزه به ایراد سخن پرداخت.

ایشان در ابتدا با اشاره به نعمت‌های بیشمار خداوند به بندگانش گفت: ما اعتقاد داریم که هر چه نعمت و امکانات هست از جانب خداست.
وی افزود: خاصیت هر نعمت، مفید بودن آن است. اینکه توسعه، ترقّی و توان‌مندی ایجاد می‌کند. و این خاصیت زمانی محقق می‌شود که نعمت، در جهتِ اهداف خلقتش استفاده شود.
بزرگترین شکرِ نعمت، خرج آن در هدف است. ما امروز از نداشتن نعمت رنج نمی‌بریم، بلکه از انحراف آن در رنجیم، به همین علت در اوج دارایی، ناداریم.
خداوند چقدر خوشحال می‌شود که ببیند بنده نعمت را در محلش استفاده می‌کند.
لذا ما با نعمت، هم فرصت داریم و هم تهدید. وقتی ما نعمت را درست استفاده نکنیم، طبیعتاً تهدیدها، فرصت‌ها را از ما می‌گیرد و مقصر خودِ ماییم.
حتی گاهی با درست استفاده کردن، تهدید تبدیل به فرصت می‌شود.
در این حوزۀ علمیه قریب به هشتصد نفر زن و مرد مشغول فراگیری علم‌اند، این تعداد برای ایران نه بلکه برای جهان کافی است، اگر وظیفه شناس باشند.
شیخ پردل در فرازی دیگر از سخنانش فرمود: قرآن فرمول بهترزیستن است. درست است که قرآن را برای ثواب می‌خوانیم، اما برای مسلمان ثواب مطرح نیست، حاکمیت الله بر روی زمین مهم است. وقتی فکر می‌کنیم، سوره انشراح راه را برای رسیدن به این مهم آسان نموده است.
در حدیثی پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرمایند: کسی که در قرآن مهارت دارد، همراهِ فرشتگان پاک است.
ایشان از “تلاوت”، “فهم و درایت” و “مهارت در اجرایی کردن مفاهیم قرآن” به عنوان مهارت‌های سه گانۀ قرآن یاد کرد و گفت: وقتی که این سه مورد با هم بود، با فرشتگان پاک همراه می‌شویم.
خداوند در سوره انشراح خطاب به نبی خود فرمود: مگر ما  سینه‌ات را انشراح نکردیم. شرح سینه با سه چیز محقق می‌شود. “صبر”، “دورنگری” و “پذیرش فکر مخالف”. کسی که صبور نیست، انشراح صدر ندارد.
انسان باید در همه امور صبور باشد، در تحصیل، در  تعلیم و تعلم و در همۀ کارها. امام ابوحنیفه رحمه الله چهارهزار عالم، شیخ و استاد را ملاقات کرد و خدمتشان زانوی تلمذ زد. ایشان به راحتی امام نشد. آن زمان سفر هم آسان نبود. طوفان، راهزن، سرما، گرما، راه طولانی و دیگر مشکلات بود ، اما ایشان تحمل می‌کردند؛ این یعنی صبر. صبوری یعنی دید وسیع داشتن. دعوتگر باید دید او به دور باشد. دورتر را که بنگریم بیشتر می‌بینیم.
تا جایی که دید پیامبر رفت، دینش رفت. زیرِ پا را نگاه نکنید. افق دید را کم نکنید.
سومین لازمه شرح صدر پذیرفتن مخالف است. قرار نیست هر کس همفکر ما نیست را از صحنه خارج کنیم و برای نابودیش وقت بگذاریم.
باید بدانیم که هر مخالف، معاند نیست. با سعه صدر، مخالفت اگر موافق نشوند معاند هم نمی‌شود.
پیامبر صلی الله علیه و سلم چقدر سعه صدر داشت که بعد از اینکه بیست سال کفار قریش با او مخالفت کردند همین که مکه را فتح کرد گفت: هرکس به خانه ابوسفیان برود در امن است. ده هزار نیروی پیروز داشت، ولی شمشیر نکشید.
شیخ پردل در ادامه افزود: من بدون هماهنگی و اطلاع قبلی به اینجا آمدم، خبردار شدم که امروز یکشنبه، جلسه مشورتی اساتید است و چه خوب است این جلسات مشورتی. در مشورت اشتباه مهلک و استراتژیک نیست. کسی که مشورت می‌کند پشیمان نمی‌شود و کسی که استخاره می‌کند زیان نمی کند.
نکته دیگری که خداوند به پیامبرش گوشزد می‌کند این است که ” نام تو را بلند کردیم”. دعوتگران و مصلحان ما باید اینقدر برای کارشان وقت بگذارند که برند شوند. وقتی برای دعوت وقت گذاشت،ی مشهور می‌شوی. شهرت، اگر انسان خودش به دنبال آن نباشد نعمت است و خوب.
در ادامه خداوند می‌فرماید که “أن مع العسر یسرا” إنّ حرف تاکید است، تذکر می‌دهد که از راحتی، راحتی تولید نمی‌شود، سختی است که راحتی را به دنبال دارد. زحمت رحمت، حرکت برکت و هجرت نصرت را به دنبال دارد.
دستور بعدی خداوند به پیامبرش این است که: هر وقت راحت شدی دوباره برای خودت مشغولیتی درست کن.
امام شافعی در شعری می‌فرماید: اگر آب راکد باشد فاسد می‌شود و اگر حرکت کرد صاف می‌ماند. ما هم اگر می‌‌خواهیم صاف بمانیم باید در حرکت و تحرک باشیم.
نگذاریم بین کارهای خوب ما فاصله بیفتد. همیشه در حال دعوت باشیم. همیشه راغب به خدا باشیم.
این ملاقات را خدا میسر کرد که با دوستان و هم سنگران خود ملاقات کردیم. هم اساتید و هم طلابی که آینده سازان جامعه‌اند.
آخرین سخن من به شما این است که سرزمین پهناور دل را به الله بسپاریم و اجازه دهیم باغبان دل ما باشد، او بوته‌های گلِ خوشبو را می‌کارد و دلمان را گلستان می‌کند.
مثل باران باشید و همه جا ببارید. رحمت و محبت  را از هیچ کس دریغ نکنید.