يقينا اين عمر كوتاه و چند صباح حيات نمي تواند به مثابه ي رازِ بود و نبود انسان باشد، ماندگاري انسان همواره مرهون آثار و يادگارهایی ست كه از خود برجاي مي گذارد، چنانچه آثار مكتوبِ برجاي مانده از دانشمندان اعم از مسلمان و يا غير مسلمان و يا بناهاي تاريخي نمي گذارند خالق آن […]
يقينا اين عمر كوتاه و چند صباح حيات نمي تواند به مثابه ي رازِ بود و نبود انسان باشد، ماندگاري انسان همواره مرهون آثار و يادگارهایی ست كه از خود برجاي مي گذارد، چنانچه آثار مكتوبِ برجاي مانده از دانشمندان اعم از مسلمان و يا غير مسلمان و يا بناهاي تاريخي نمي گذارند خالق آن به فراموشي سپرده شود و يا در لابلاي صفحات تاريخ گم شود، بلكه همواره نام و ياد آنها بر سر زبانهاست و اين خود دليلي بر حيات غير محسوس آنها مي باشد.
يكي از اشخاصي كه هيچ گاه تاريخ به خود اجازه نمي دهد نام او به فراموشی سپارد و يا از زبان ها بيفتد قاري مشهور جهان اسلام «استاد عبدالباسط محمدعبدالصمد» مي باشد.
او که نامش با كلماتي از قبيل نواي خوش، قرائت قرآن، صوت و لحن زيبا و تلاوت عجين شده ، كمتر كسي را مي توان در دنياي اسلام يافت كه با صداي تاثيرگزار و نفس گرم او آرامش نيافته باشد.
وي به سال«۱۹۲۷م» در روستای «المزاعزه» یکی از توابع شهر «ارمنت» در استان «قنادر» جنوب مصر به دنیا آمد. نسب خانوادگی او از کردهای مهاجری می باشد که هنگام لشکرکشیهای صلاح الدین ایوبی از ترکیه به مصر مهاجرت کردند.
وی از اوان كودكي و خردسالي به فراگيري و حفظ قرآن پرداخت و در سن 10 سالگي موفق به حفظ قرآن شد.
نبوغ سرشار، ذهن گيرا و استعداد درخشان وي، استادش را واداشت تا او را به همراه خود در محافل قرآن حاضر كند؛ چنانچه با شركت در محفل قرآني كه در روستايشان تشكيل شده بود تلاوت قاري خردسال باعث شد این محفل تا صبح به درازا بكشد و تشويق واعجاب حاضران را برانگيزد. اين شوق و رغبت بگونه اي او را عاشق قرآن پژوهي كرد كه در سن 12 سالگي قرائات عشره را فراگرفت.
استاد نوجوان شيفته قرائت استاد شيخ محمد رفعت بود، از همين رو همه روزه مسافتي طولاني را طي مي نمود تا به قهوه خانه اي برسد و از طريق راديو به صداي استاد رفعت گوش فرادهد. چرا كه در آن زمان به علت كمبود امكانات فقط قهوه خانه ها راديو داشتند و از اساتيد مشهور فقط استاد شيخ رفعت و عبدالفتاح شعشايي در راديو مصر تلاوت مي نمودند.
شوق وافر و استعداد بي بديل وي فرجامي جز پيروزي نداشت چرا كه در سن 16 سالگي توانست به عنوان قاري ممتاز مصر شناخته شود.بگونه اي سرآمد مي شود كه در جلسه اي كه در قاهره شركت می کند در ابتدا حاضر به تلاوت نمي شود و بعد با اصرار سايرين فقط براي ده دقيقه تلاوت درجایگاه حضور می یابد، اما به سبب ازدحام جمعيت و درخواست مستمعين اين تلاوت يك و نيم ساعت به طول مي انجامد.
ايشان در طول حيات قرآني خود سفرهاي متعددي به كشورهاي متعدد اسلامي داشتند كه از اين ميان مي توان به كشورهاي حوزه ی خليج فارس، حرمين شريفين، عراق، آفريقاي جنوبي ، پاكستان ، ايالت متحده آمريكا ، اندونزي و…. اشاره نمود.
يكي از مشهورترين سفرهاي استاد سفر ايشان به كشور اندونزي مي باشد، ايشان طي اين سفر در شهر جاکارتا در يكي ازبزرگترین مساجد به تلاوت قرآن کریم پرداخت. در آن محفل بیش از ۲۵۰ هزار نفر تا صبح در حالی که سر پا ایستاده بودند به صدایش گوش میدادند.
زمانی که اسرائیل هنوز فلسطین را اشغال نکرده بود ایشان به دعوت مسلمانان آن دیار به فلسطین مسافرت کرد و در مسجدالاقصی سوره اسرا را تلاوت نمود. وقتی فلسطین اشغال شد، ایشان دائماً از این موضوع اظهار ناراحتی می کرد و نسبت به ظلم رفته بر فلسطین ابراز انزجار و بیزاری می نمود و آرزو داشت که بار دیگر بتواند به مسجدالاقصی برود و خاطرات گذشته را تجدید کند و اگر هم خود نتوانست، فرزندانش پا به فلسطین گذاشته و در مسجدالاقصی به تلاوت قرآن بپردازند.
نهايتا وي در سن 61 ساگي در23 ذي الحجه / 30 نوامبر 1988 در حالي كه از بيماري سرطان كبد و ديابت رنج ميبرد، رخ در نقاب خاك كشيد و جهاني را در سوگ فقدان خود غمناک نمود. هنوز هم انعكاس صدايش بر اذهان طنينانداز است.
در پایان چند تا از نصایح ایشان ذکر می گردد:
به قاریان قرآن سفارش می کنم که از صمیم قلب به قصد رضای خدا قرآن بخوانند، تا در قلوب مردم نفوذ کنند.
هنگام سپیده دم، بهترین زمان تلاوت است.
روحش شاد ، راهش پر رهرو.