ای تو را چون مصطفی من چون عمر /*/ از برای خدمتت بندم کمر

سالگرد شهادت اولین شهید محراب، پدر همسر  پیامبر اکرم و داماد علی المرتضی و خلیفه دوم مسلمین است.

حتما عده‌ای ایراد می گیرند چنین کارهای بدعت است، نباید در روز تولد و یا رحلت کسی او را یاد کرد، چون پیامبر صلی الله علیه و سلم از یاد آوری مردگان به خاطر ناراحت شدن خانواده‌اش نهی کرده‌است. هدف نگارنده نه نوحه خوانی و نه مرثیه سرایی، بلکه این بهانه‌ای است تا سیره و سرگذشت بزرگان و شخصیت‌های تاریخ ساز بهتر شناخته شوند. عمر را با عدل می‌شناسند،  او انقلابی انعطاف پذیر بود که ضمن اعتراض به برخی از فرامین حضرت، پس از  توجیه پشیمان می‌شد و فرمان پیامبر را می‌پذیرفت. و حکمرانی عادل بود که پیامبر درحقش دعا کرد. خدایا اسلام را با محبوبترین این دو نفر عزت ببخش. عمر بن خطاب و ابوجهل؛ اما دعای پیامبر در باره عمر بن خطاب پذیرفته شد.

فردوسی گفته است:

عمر کرد اسلام را آشکار/ بیار است گیتی چو باغ بهار

پیامبر به سبب آشکار کردن دین اسلام او را فاروق نامید. آشکارا برخلاف دیگر مسلمین هجرت کرد. ودر کنار کعبه گفت :هرکس می‌خواهد زنش بیوه و فرزندانش یتیم گردند، مرا تعقیب نماید. به سبب صدق لهجه و اخلاص زیاد همیشه طرف مشورت پیامبر قرار می‌گرفت. تا جایی که فرمود : خداوند حق را بر زبان  و قلب عمر قرار داده‌است. فرمان قضاییش به ابوموسی اشعری  ازمترقی‌ترین بخشنامه‌های قضایی در میان مسلمین است.

در سیاست، فتوحات، عدالت، استقامت، انتشار دین، دانش، امنیت و گسترش نفوذ اسلام  و تنظیم  پایه‌های حکومت برامت اسلامی حق دارد. ۵۳۹حدیث از پیامبر روایت نموده‌است، به سبب حرص بر حفظ قرآن از روایت حدیث نهی می‌کرد. او در سیاست مقلد نبود، بلکه مصلحت دنیا و دین را با هم ملاحظه می‌کرد. تنظیم دیوان را از رومیان گرفت، همی نطور گرفتن مالیات را با اجتهاد خود وضع  کرد. اولین کسی است که در نص اجتهادکرد و زکات را به ضعیف الایمان‌ها نداد و در خشک سالی دست دزد را قطع نکرد. حضرت علی در نهج البلاغه بهترین اوصاف را برای او به کار برده است . در هنگام شهادت ابن مسعود گفت: نُه دهم علم ازبین رفت.

جلال الدین فارسی در کتاب خاطرات خود جامعه هشت طبقه تولیدی، در دیدار با سران شوروی در اوایل انقلاب برخورد عمر بن خطاب را با مردم بیت المقدس به عنوان اخلاق رهبر مسلمانان مثال می‌زند.

سرانجام با توطئه بازماندگان ساسانی، رومیان، بنی امیه، منافقان و یهودیان این مجسمه عدالت با دست خبیث ترین انسان یعنی ابولوُِلو به شهادت رسید. و بدعت ترور و خلیفه کشی بنا نهاده شد.
به قلم: جلال جلالی زاده
منبع: وب سایت دکتر جلالی زاده