۱_ای غزّه از تو سپاسگزارم چرا که تو ارتشی را تحقیر کردی که گفته میشد هیچگاه شکست نمیخورد! تو آن ترسی را که با دقت در دلمان ایجاد کرده بودند را نابود کردی و آنگاه دیدیم که این ارتش، پلنگی کاغذی است که کشته و اسیر میگردد! ۲_سپاس از گردانهای با عزت تو که شکوه […]
۱_ای غزّه از تو سپاسگزارم چرا که تو ارتشی را تحقیر کردی که گفته میشد هیچگاه شکست نمیخورد!
تو آن ترسی را که با دقت در دلمان ایجاد کرده بودند را نابود کردی و آنگاه دیدیم که این ارتش، پلنگی کاغذی است که کشته و اسیر میگردد!
۲_سپاس از گردانهای با عزت تو که شکوه قهرمانان نخستین را به ما بازگرداندند، سپاس از معدود مؤمنانی که جنگ بدر را به یادمان میآورند و سپاس برای گروهی که با وجود زخم و جراحت، سرخی شیر را به ما خاطرنشان میکنند و سپاس برای نبرد از فاصله صفر که روز نبرد یمامه را به ما یادآور میشوند و سپاس برای شهادتی که بیعت عکرمه را با مرگ در نبرد یرموک[با رومیان] به یادمان میآورد و ثابت قدمی صحابه پیامبر در روز نبرد قادسیه را به ما خاطرنشان میکند!
۳_ سپاس از تو ای غزّه که به شیوه خود سوره انفال را برایمان توضیح دادی و دانستیم که خواندن آیات قرآن یک چیز است و عمل به آن چیز دیگری!
۴_ از کودکانت سپاسگزارم ، تا به امروز نمیدانستیم که بچههای خردسال می توانند پیش از موعد، مرد شوند و اینکه آتش، شمشیرها را جلا و صیقل میدهد، تو چگونه آنان را این چنین تربیت کردی که باعث شده ما خودمان را در مقابلشان خوار و حقیر بشماریم!
۵_ از زنانت سپاسگزارم، آنها قهرمانیهای أم عماره ، ازخودگذشتگی های خَنسا را به ما بازگرداندند،[آن زمان که خنسا] پسرانش را [که در راه اسلام شهید شده بودند] دفن میکرد و از خدا میخواست که قربانیاش را از او بپذیرد!
۶_ از پیرزن هایت سپاسگزارم، آنها کتابهای بزرگ عقیدتی را در کلیپهای ویدیویی که از یک دقیقه بیشتر نمیشود، برایمان توضیح دادند و چه زیباست که باور و عقیده از جوهر روی کاغذ به خونی که در رگها جریان دارد تبدیل میگردد!
و از پیرمردانت سپاسگزارم که فرزندان و نوادگان خود را دفن میکنند ولی این اجساد و جنازهها آنها را خم و شکسته نمیسازد، زبان حالشان قبل از اینکه چیزی بگویند چنین است: که پروردگارا خونمان را بگیر تا راضی و خوشنود شوی!
۷_از خانوادههایت سپاسگزارم که[باهم شهید شدند و] همگی به بهشت رفتند؛ بنابراین هیچ کس برای دیگری گریه نکرد، اگر چه انسان در فراق دیگری احساس دلتنگی میکند و خداوند خواست که این عزیزان را دسته جمعی و با هم وارد بهشت گرداند!
۸_ سپاس از پزشکان و پرستارانت که هرچند اجساد عزیزان خود را تحویل میگرفتند؛ ولی آنان را از رسیدگی به جراحتها و زخمهای مردم باز نمی داشت!
۹_سپاس از پدران بزرگوار و مادران داغ دیده، آنان که نیروهای نخبه را در گردانها پرورش دادند، چه باشکوه است که انسان قهرمانی بسازد سپس محصول تربیت خود را مشاهده نماید!
سپاس از همسرانشان، شما[ای همسران رزمنده ها]هنگام ظهور و نشأتشان حامی آنان بودید و اگر حمایت و پشتیبانی قهرمانانی چون شما نبود ،آنها نمی توانستند که در صف مقدّم نبرد حضور یابند، به خدا قسم گویا با دیدن آنها صحنه آمدن پیامبر از غار حرا به سوی حضرت خدیجه تداعی میشود که سینه[مالامال از عشق] محبوب، سختی امور دنیا را برای آن مجاهدان آسان میگرداند!
۱۰_ سپاس از مردان واقعی که این صحنه را ساختهاند، سپاس از ابوخالد که گردانها را آماده کرد و از ابو برّا که سواره نظام را مهیا ساخت و از ابو ابراهیم که دستهها و گردانها را به هم پیوند زده است!
سپاس از ابوعبد، ابو ولید ، ابومحمّد و ابو اُسامه به خاطر درایت در سیاسیتشان!
سپاس از آن [جنگجوی] نقابدار که صدایی از آتش و باروت است .
سپاس از سعد آن هنگام که موشک پرتاب میکند و از حُذَیفه که رازدار است و از جعفر طیّار که به ناگاه از بالا بر سرآنان میتازد و از غوّاصان که بامدادان همراه امواج دریا به عسقلان میرسند!
سپاس از کبوتران نامه بر در یگانهای اطلاعاتی و سپاس از شیرمردان گردانهای پیاده که منتظر [صهیونیستهای] احمق وحشی هستند که حمله را آغاز کنند!
و سپاس از همه شما مردم غزّه، یکی از نعمتهای خدا بر ما این است که شما در میان ما هستید!/اصلاح وب
✍🏾: ادهم_شرقاوی
ترجمه: یونس شیخه
منبع: روزنامه الوطن، قطر