لذتی که ما می خواهیم به آن بپردازیم، لذت ایمان و عمل صالح هست نه لذت ها دنیوی، لذت شهوت و یا دیگر لذت های حرام.امروزه لذت بردن هدف اصل زندگی مردم شده و بخاطر بدست آوردن آن در تمام مسیر زندگی تلاش و کوشش می کنند. در تعریف لذت باید گفت: حالتی که انسان […]
لذتی که ما می خواهیم به آن بپردازیم، لذت ایمان و عمل صالح هست نه لذت ها دنیوی، لذت شهوت و یا دیگر لذت های حرام.
امروزه لذت بردن هدف اصل زندگی مردم شده و بخاطر بدست آوردن آن در تمام مسیر زندگی تلاش و کوشش می کنند.
در تعریف لذت باید گفت: حالتی که انسان با داشتن آن احساس خوشی بکند و سختی و ناراحتی را از بین ببرد.
بر اساس این تعریف لذت را می توان به سه دسته تقسیم بندی کرد:
1- لذت حسی که با خوردن و نوشیدن و پوشیدن بدست می آید.
2- لذت وهمی که با ریاست کردن و امر و نهی نمودن حاصل می شود.
3- لذت قلبی و عقلی همانند لذت بردن از علوم و معارف.
چنانچه پیشتر بیان شد هدف وانگیزه استفاده از هر چیز لذت بردن از آن است و ایمان، غذای قلب و قوت و عامل خوشی و لذت آن است. و ایمان تنها هدفی ست که شایستگی این را دارد که تمام افراد برای بدست آوردن آن تلاش کنند.
لذت عبادت فقط با انجام طاعات و ترک منکرات حاصل می شود. لذت بردن از ایمان نعمتی هست که خداوند به ما ارزانی داشته است آنجا که فرموده است: وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ « امّا خداوند ایمان را در نظرتان گرامی داشته است و آن را در دلهایتان آراسته است، و کفر و نافرمانی و گناه را در نظرتان زشت و ناپسند جلوه داده است، فقط آنان (که دارای این صفات هستند، یعنی ایمان در نظرشان محبوب و مزیّن، و کفر و فسق و عصیان در نظرشان منفور و مطرود است) راهیابند و بس.» ﴿الحجرات7﴾
فقط افرادی که قلب های شان مبتلا به مریضی گناه هست، از گناه لذت می برند و گناه از نگاه آنها محبوب و دوست داشتنی می شود. و حال آنها همانند فرد یک مریض هست. حال شما بگوئید آیا فرد مریض اشتهایی برای میل به غذا دارد؟ قطعا نه.
فرق لذت های دنیوی و اخروی
1- لذت های دنیوی منقطع و گذرا هستند اما لذت های اخروی تا هر زمان که خدا بخواهد پایدار و ممتد هستند.
2- لذت های دنیوی انسان را خسته و دل آزرده می کند، و لازمی هست که بین این لذت تا لذت بعدی کمی فاصله و زمان باشد. در حالی که لذت های اخروی نه تنها شخص را آزرده و خسته نمی کند، بلکه فرد می تواند از چندین لذت با هم یکجا بهره ببرد.
3- لذت های اخروی هر لحظه بر خوشی و فرح آن افزوده می شود در حالی که در لذت های دنیوی، ابتدا فرد احساس خوشی می کند امام کم کم بصورت یک چیز عادی می شود.
4- لذت های دنیوی باعث از دست دادن لذت های اخروی می شود در حالی که لذت اعمال نیک، لذت های اخروی را از بین نمی برد.
5- لذت های دنیوی باعث دلتنگی و کدورت می شود اما لذت های اخروی نه تنها هیچ کدورت و دلتنگی در آن نیست بلکه عامل سعادت و خوشبختی انسان مومن می باشد.
6- لذت های دنیوی همیشه ترس و ضرر جانی یا مالی به همراه دارد، اما لذت اخروی نه تنها ضرر و خوفی در پی ندارد بلکه انسان مومن با این لذت ها در امن و امان قرار می گیرد.
جاهایی که می توان لذت اخروی را در آنجا جست
1- لذت توحید.2- لذت نماز.3- لذت قیام شب.4- لذت روزه گرفتن.5- لذت حج گزاردن.6-لذت به ذکر خدا پرداختن. 7-لذت انفاق. 8-لذت علم آموختن. 9-لذت یاد شدن از انسان نزد خداوند
1- لذت توحید:
پیامبر-صلی الله علیه و علی آله و سلم- فرموده اند: سه خصلت هست، هر کس که آنها در وجود او باشد، شیرینی و لذت ایمان را خواهد چشید: خدا و رسولش را از همه چیز بیشتر دوست داشته باشد و هر کس را بخاطر خدا دوست داشته باشد و همانگونه که دوست ندارد در آتش انداخته شود، دوست نداشته باشد که به کفر بازگردد.
وقتی ایمان در باور انسان جای گرفت، قطعا لذت و گیرایی آن حس می شود و فرد مومن، ایمان را از آب سرد به وقت تشنگی در حین گرمای زیاد تابستان خوشتر می دارد و از دست دادن ایمان برایش از سوختن در آتش سخت تر می باشد. جذابیت و شیرینی ایمان وقتی در قلب جای گرفت، دیگر از آنجا خارج نمی شود.
علامه ابن قیم -ره- فرموده اند: تاثیر ایمان، یک خوشی و لذتی در قلب باقی می گذارد. هر کس آن را در خود احساس نمی کند یا ضعیف الایمان هست یا بدون ایمان و از جمله کسانی ست که خداوند در مورد آنها فرموده است: قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَـٰكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ ۖ «عربهای بادیهنشین میگویند: ایمان آوردهایم. بگو: شما ایمان نیاوردهاید، بلکه بگوئید: تسلیم (ظاهری رسالت تو) شدهایم. چرا که ایمان هنوز به دلهایتان راه نیافته است (و نور ایمان سراچهی قلوبتان را روشن نکرده است).» (حجرات14)
2- لذت نماز:
رسول خدا -صلی الله علیه و علی آله و سلم- در روایتی فرق بین لذت نماز و لذت سایر چیزها را چنین بیان داشته اند: بهترین چیز دنیای شما نزد من زن و عطر هست و خنکی چشمهای من در نماز می باشد.
نماز وقتی لذت بخش می شود که شخص با خشوع و خضوع در پیشگاه خداوند بایستد. اگر شخصی دارای چنین حالتی باشد او لذت را حس کرده است و چنان خوشی و لذتی بدو دست می دهد که خوش ندارد نماز به پایان برسد. چرا که نماز برای وی باعث خنکی چشم ها و ایجاد یک لذت درونی لذت درونی و خوشی قلبش می گردد و همچنین او را از سختی های دنیا راحت می گرداند.
فرد مومن همیشه در دنیا در تنگناست وقتی که به نماز می پردازد چرا چنین حالتی بدو دست ندهد. پیشوا و الگوی اهل ایمان می گفت: ای بلال با نماز ما را راحت کن. حال برخی افراد جاهل وتنبل که نتوانسته اند این لذت را بدست بیاورند می گویند منظور رسول خدا این بوده که ای بلال ما را از نماز راحت کن. . از حضرت ثابت -رضی الله عنه- نقل شده که چنین دعا می نمود: بار خدایا اگر تو به کسی اجازه می دهی که در قبرش نماز بگذارد، به من هم امکان نماز گزاردن بده. آن مومنان راستین چنان حالتی داشتند که نمی خواستند این خوشی و لذت را بعد از مرگ هم از دست بدهند.
3-لذت نماز شب:
نماز تهجد و قیام شب نزد صحابه و تابعین و سایر بزرگان -رضی الله عنهم- جایگاه والایی داشته است.
ابن منکدر می گوید: وقتی شب را در می یافتم، شب به اسانی بر من می گذشت اما وقتی که صبخ می کردم باز هم احساس می کردم که خواسته اقعی خود را زا شب بدست نیاوردم.
عبدالله بن وهب -رضی الله عنه- می گوید: هر چیز لذت بخش، یک لذت دارد ولی عبادت سه لذت دارد یکی بوقتی که انجام می دهی دیگری بوقتی که از آن یاد می کنی و سوم وقتی که پاداش آن به تو داده می شود.
نقل شده به امام ابوحنیفه -رضی الله عنه- بخاطر اینکه درشب زیاد نماز می گذاردند و زیاد در قیام بودند، میخ می گفتند
ابورفاعه -رضی الله عنه- می گوید: از وقتی که رسول خدا-صلی الله علیه و علی آله و سلم- به من سوره بقره را تعلیم داده اند آن را ترک ننمودم و هنوز نماز شب مرا خسته نکرده است.
4-لذت روزه
روزه گرفتن برای صحابه و تابعین و گذشتگان نیکو کردار -رضی الله عنهم- خیلی لذت بخش بوده است با وجود اینکه روزه گرسنگی و تشنگی و سختی به همراه دارد، ولی وقتی عادت شد همان هم برای انسان لذت بخش می باشد. و روزه بجر سختی چیز دیگری ندارد.
سلف صالح به وقت مرگ تاسف و حسرت این را می خوردند که دگر نمی توانند روزه بگیرند.
علقمه بن مرقد می گوید: عامر بن قیس در حال احتضار به گریه افتاد. از وی پرسیده شد: آیا ازترس مرگ به گریه افتاده ای؟ چرا گریه نکنم و مستحق ترین فرد برای گریه کردن من هستم. به خدا قسم از ترس مرگ و یا بخاطر دنیای شما گریه نمی کنم. بلکه بخاطر از دست دادن روزهای گرم برای روزه گرفتن وشب های بلند زمستان برای نماز خواندن، گریه می کنم.
نقل شده که عبدالرحمن بن اسود نخعی به وقت وفات به گریه افتاد و گفت: تاسف می خورم که دیگر نمی توانم نماز بخوانم و روزه بگیرم….
5- لذت حج:
اشتیاق دیدار خانه خدا و محبت نسبت بدان هست که افراد را وادار می کرد با پای پیاده یا سواره از راه های دور و با تحمل سختی ها و هزینه های زیاد روانه سفر حج شوند. خداوند این ویژگی را در خانه خود نهاده است که قلب ها مشتاق زیارت آن شده و هوای آن را می کنند و فردی که مشغول طواف خانه هست آن لذت را در می یابد.
شاعری می گوید:
در سرزمین آنها خانه مبارک خداوند ست که قلوب بندگان هوای زیارت آن را دارند.
فرد گنهکار آن را طواف می کند و گناهانش آمرزیده می شود و خطا ها و لغزش هایش از بین می رود.
طواف آن چه لذتی دارد به خدا قسم طواف کردن و دور زدن آنجا چه لذت بخش و دلکش است.
وقتی آنجا دور می زنیم گویا در باغ ها گشت می کنیم نه غمی هست و نه پریشانی.
چه شوقی هست برای طواف و این شوقی ست که با کلمات بیان نمی شود.
هر کس این لذت را نچشیده تا کنون هیچ لذتی از دنیا نبرده است. تو هم بچش همانگونه که ما چشیده ایم.
6- لذت ذکر خدا
شیخ الاسلام ابن تیمیه -ره- می فرماید:
انسان بواسطه ذکر خدا و بیان شکر او و بر شمردن نعمت هایش و انجام عبادت، لذتی بدست می آورد که مشابه آن را در هیچ چیز دیگری نمی یابد. مجالس ذکر بخاطر لذت حاصله از یاد خدا به باغ های بهشت تشبیه شده اند
در این حدیث نکات قابل تامکلی وجود دارد
مشبه: مجالس ذکر
مشبه به: باغ های بهشت
علت تشبیه: لذتی که در آن دو وجود دارد. لذت ذکر خدا گرچه با تشنگی و گرسنگی توام باشد اما قلب را نرم می کند.
7- لذت خواندن و تلاوت قرآن
حضرت عثمان می فرماید: به خدا سوگند اگر قلب های تان پاک باشد از تلاوت قرآن سیر نمی شود.
ابن مسعود می گوید: هر کس برای پی بردن از حالت نفسش از آن در مورد قرآن سوال کند. اگر قرآن را دوست دارد، پس خدا و رسولش را نیز دوست دارد.
نزد یک عاشق هیچ چیز لذت بخش تر از صدای محبوبش نیست، شنیدن صدای محبوب لذت قلب را در پی دارد و نهایت خواسته هر دوستدار همین هست. انسان های صادق وقتی برای شان قرآن خوانده می شود قلب های شان مشتاق آخرت می گردد.
8-لذت جهاد در راه خدا
لذت جهاد در راه خدا بو د که انس بن نضر-رضی الله عنه- را وادار می کند تا همیشه در راه خدا جهاد کند و ضربه های شمشیرها و نیزه ها را به جان بخرد؛ چنانچه نقل شده که وقتی به شهادت رسید نزدیک به نود زخم شمشیر بر جسدش دیده شد.
حرام بن ملحم کسی بود که انس بن نضر-رضی الله عنه- را زخمی کرد و وقت خون انس جاری شد خونش را بر سر و صورتش مالید. و گفت: به خدای کعبه رستگار شدم. همین حرف انس باعث شد تا او به اسلام مشرف شود.
از جهاد و نبرد صحابه داستان ها و حکایات زیادی نقل شده است و همین لذت جهاد و نبرد در راه خدا بود آنها را وادار به جانفشانی می نمود.
9- لذت انفاق در راه خدا
انفاق کردن و بخشیدن در راه خدا نزد صحابه و سلف صالح-رضی الله عنهم- جایگاه ویژه ای داشت، برخی از آنها با وجود اینکه نیاز به غذا داشتند، برای رضای خدا غذای خود را صدقه می داند.
آنها وقتی خوشحال می شدند که فقیری را می دیدند که غذا خورده و سیر شده است و یا یتیمی را می دیدند که هدیه اش را پذیرفته است و یا شخص برهنه ای را می دیدند که از لباس های که به او داده اند، خود را پوشانده است.
10- لذت آموختن
سیرت صحابه -رضی الله عنهم- بیانگر این هست که آنها برای آموختن و یاد گرفتن از پیامبر-صلی الله علیه و علی آله و سلم- مدت زمان زیادی اهل و اولاد خود را ترک می کردند.
بیشتر سلف صالح آنچه را که از عامه مردم می آموختند می نوشتند.
ابن مسعود -رضی الله عنه- بعد از رحلت رسو ل خدا-صلی الله علیه و علی آله و سلم- تنها زمانی زیاد خوشحال می شد؛ که در مورد مسئله ای از وی سوالی می شد و ایشان پاسخ می دادند. و یکی از اصحاب می گفت: رسول خدا -صلی الله علیه و علی آله و سلم- همانند جواب تو حکم کرده بودند.
گذشتگان برای تسلط بیشتر آموخته ها و بهتر حفظ کردن و افزودن دانش خود زیاد مناظره می کردند.
معاذ بن جبل -رضی الله عنه- به وقت وفات بخاطر چند مورد گریه می کرد که یکی از آنها این بود فرصت حضور در مجالس اهل علم را از دست می دهد.
11- لذت اینکه خدا از بنده یاد کند
امام احمد نقل کرده: که یک روز صبح پیامبر-صلی الله علیه و علی آله و سلم- با چهره ای بشاش و خوشحال خارج شدند و صحابه گفتند: ای رسول خدا شما را بشاش و خوشحال می یابیم؟ فرمودند: چرا اینطور نباشم پروردگارم را در بهترین صورت ملاقات کردم وگفت: ای محمد! من گفتم: لبیک ربی و سعدیک
اینکه خداوند بنده اش را یاد کند به مراتب لذت بخش تر از این ست که انسان خدا را یاد کند.
پیامبر-صلی الله علیه و علی آله و سلم- به ابی بن کعب فرمودند: خداوند به من امر کرده تا برایت قرآن بخوانم. ابی بن کعب گفت: آیا خداوند نام مرا برده است؟ رسول خدا فرمودند: بله. خداوند نام تو را برده است. ابی بن کعب از این مسئله بسیار خوشحال شد.
اسباب بدست آوردن لذت اعمال نیک
1- مد نظرداشتن خداوند در نهان و آشکار
2- مجاهده کردن و تلاش برای خدا ( والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا … )
3- تدبر در قرآن و شناخت نسبت به اسماء و صفات خداوند
4- همنشنینی با صالحین
5- توجه داشتن به عبادات فردی
6- اخلاص در عمل
7- نیت نیکو داشتن
محمد صالح المنجد
عصمت الله تیموری