از روزگاران قدیم مسجد نهتنها جایگاه عبادت و بندگی، بلکه پایگاهی برای رهبران اسلام جهت ادارهی مملکت اسلامی، دادگاهی برای رسیدگی به شکایات و محاکمه مجرمان، ادارهای برای شور و مشورت سران اسلام در مسایل حیاتی، میدانی جهت بررسی تاکتیکهای جنگی در جبهههای جنگ بود، اما امروزه در مناطقی که مساجد در میان منازل و […]
از روزگاران قدیم مسجد نهتنها جایگاه عبادت و بندگی، بلکه پایگاهی برای رهبران اسلام جهت ادارهی مملکت اسلامی، دادگاهی برای رسیدگی به شکایات و محاکمه مجرمان، ادارهای برای شور و مشورت سران اسلام در مسایل حیاتی، میدانی جهت بررسی تاکتیکهای جنگی در جبهههای جنگ بود، اما امروزه در مناطقی که مساجد در میان منازل و در همسایگی مردم قرار دارند، حتی مردم برای عبادت نیز خود را نیازمند مسجد نمیبینند.
در جایجای این کرهی خاکی میتوان احساس کرد که مسلمانان جهت داشتن سجدهگاهی جمعی در نزدیکی خود دست به تلاشهای زیادی میزنند؛ ولی به علل و موانعی مختلف موفق به این کار نمیشوند.
مسجد همسایهی ما… دریغا ما انگار نه انگار! که روزی پنج بار برای صلهی رحم زنگ درب خانههایمان را میزند، کسی نیست در را برویش بگشاید، آیا بجای آوردن حق همسایگی این چنین است؟
ای برادران مسلمانم بیایید بار دگر با همسایهی مهربان خویش مهربان باشیم، بیایید این بار ما حق همسایگی را بجای آوریم و خود را از مژدگانی که رسولالله-صلیاللهعلیهوسلم- به کسانی که در تاریکیهای شب بهسوی مساجد میروند، محروم نکنیم آنجا که میفرمایند: «بشر المشائین فی الظلم الی المساجد بنور التام یوم القیامه»[ترمذی]
به کسانی که در تاریکیهای شب (صبح و عشاء) جهت شرکت در نماز جماعت به سوی مساجد میروند، به نور کاملی در روز قیامت مژده بده.
بیایید همچون الگوی بشریت، پیامبر عزیزمان هنگامی که در میان خانوادهی خویش بودند و در کارهای خانه به همسرانش، امهاتالمومنین کمک میکردند؛ اما با شنیدن صدای دلنشین اذان خانوادهاش را ترک میکرده و به سوی مسجد میرفتند، بیایید ما نیز همچون الگویمان باشیم.
سخن من خطاب به مهمانها و میزبانهایی است که شبها با صحبت کردن و شبنشینی در کنار هم نیمی از شب را میگذرانند و تنها نمازشان را در مسجد به جماعت نمیخوانند؛ بلکه در منزل نیز جماعت نداشته و حتی نمازهایشان نیز به قضا میرود، از چنین جلساتی هیچ انتظار خیری نباید داشت.
خطابم با کسانی است که شبها خود را بهنحوی مشغول کرده و تا پاسی از شب بیدار و در نتیجه از حضور در مسجد برای نماز صبح محروم میمانند و چه بسا از خواندن نماز صبح در وقت خود سستی کنند.
صحبتم با جوانان مسلمانی است که شبها در سالنهای فوتسال تا نیمههای شب خود را خسته کرده و یا با نشستن در کوچهها و دکانها و یا مشغول شدن به رسانههای امروزی نظیر تلویزیون و اینترنت و… (بدون استفاده صحیح) شبهای خویش را به صبح میرسانند و تا نیمهی روز بعد در خواب غفلت میمانند.
خطابم با کسانی است که این فرمودهی رسول-علیهصلاةوالسلام- را نشنیدهاند و یا شنیدهاند ولی بیتوجه از کنارش میگذرند: اصحاب میگویند هنگامی که پیامبر-صلیاللهعلیهوسلم- کسانی را در نماز صبح نمییافت، میفرمود: «ما من صلاة أثقل على المنافق من صلاة العشاء والصبح، ولو یعلمون ما فیهما لأتوهما ولو حبوا»
هیچ نمازی به اندازهی نماز صبح و عشاء بر منافق سخت و گران نیست و اگر مؤمنین میدانستند که چه اجر و ثوابی در آن نهفته است سینهخیز و چهار دست و پا در آن شرکت میکردند.
هنگامی که آن صحابی نابینا از محضر پیامبر اجازه میخواهد که بهعلت تاریکی و دوری راه و وجود حیوانات وحشی نماز صبح را در منزل بخواند، بعد از اینکه به او اجازه دادند و آن مرد به راه افتاد از او پرسید هل تسمع الندا؟ آیا صدای اذان را میشنوی؟ آن صحابی گفت: بله یا رسول الله، پیامبر-صلیاللهعلیهوسلم- فرمودند: فأجب. پس جوابش را بده، یعنی در جماعت حضور پیدا کن.
پس ما و این همه تهدید!
خفته را میتوان بیدار کرد ولی کسی که خود را به خواب زده باشد، نمیتوان هرگز!
نگارش: رحمت حسنپور
منبع: اصلاح وب