انسان جهانی است کوچک و پر رمز و راز که خداوند از هر موجودی، خصلتی در او به ودیعت نهاده است تا این گونه کائنات را در او خلاصه کند. علامه شرقاوی خلاصه شدن کائنات را در انسان این گونه بیان کرده است: انسان در دارا بودن عقل و شناختن خداوند جل‌جلاله و پرستش او […]

انسان جهانی است کوچک و پر رمز و راز که خداوند از هر موجودی، خصلتی در او به ودیعت نهاده است تا این گونه کائنات را در او خلاصه کند.

علامه شرقاوی خلاصه شدن کائنات را در انسان این گونه بیان کرده است: انسان در دارا بودن عقل و شناختن خداوند جل‌جلاله و پرستش او فرشته‌ای از فرشتگان است و هنگامی که سرکش و نافرمان می‌شود و سر به طغیان می‌زند، به مرتبه شیاطین نزول می‌کند.

انسان خوی حیوانی هم دارد. در حالت خشم مثل شیر می‌غرد. وقتی شهوتش طغیان می‌کند چیزی نیست جز خوکی که پروا ندارد کجا می‌افتد. آز و حرص بر دنیا او را از سگ هم بدتر می‌کند. مکر و فریبش از او گرگی می‌سازد.

فرزند آدم نباید فراموش کند که از ابتدا تا انتها درختی است متحرک؛ ابتدا شاخه‌ای نرم و بالنده است و با خشکی و سیاهی به پایان می‌رسد.

و همچون آسمان، گنجه اسرار و انوار الهی است. و زمینی است که انواع اخلاق و سرشت‌های نرم و خشن از آن می‌روید.

و قلبش همچون عرش الهی، تجلی‌گاه حق است و مانند لوح محفوظ، گنجینه علوم است و همچون قلم ازل، آنها را ثبت و ضبط می‌کند.

و این انسان، بهشتی است که همنشینش از اخلاق نیکویش خرم و شاداب می‌شود و مبادا اخلاقش بد شود که همچون دوزخ، اطرافیانش را می‌سوزاند.

منبع: شرح حکم از امام ابن عطاء‌الله سکندری/۲۳۲
ترجمه: شاکر رئیسی
شمس آنلاین