چه کنیم تاثیر گذار باشیم؟اگر خواسته باشم به طور خلاصه برای شما بیان کنم یعنی اینکه (غیر عادی)باشیم.در این مورد جا دارد داستانی را برای شما بیان کنم. در یک شهر عادی و در یک خانواده ای عادی فردی به دنیا آمد که اسم او را (عادی)گذاشتند. بعد از مدتی وارد یک […]

 

 

 

چه کنیم تاثیر گذار باشیم؟
اگر خواسته باشم به طور خلاصه برای شما بیان کنم یعنی اینکه (غیر عادی)باشیم.در این مورد جا دارد داستانی را برای شما بیان کنم. در یک شهر عادی و در یک خانواده ای عادی فردی به دنیا آمد که اسم او را (عادی)گذاشتند.

بعد از مدتی وارد یک مدرسه ی عادی شد و در آنجا نمرات عادی داشت و معلم های او هم عادی بودند، دوره ی دبیرستان هم عادی بود،دیپلم را با یک نمره ی عادی قبول شد و در کنکور قبول شد،یک رتبه ی عادی آورد،یک رشته ی عادی انتخاب کرد و در یک دانشگاه عادی درس خواند، و بعد از دانشگاه یک کار عادی پیدا کرد و با یک حقوق عادی کار میکرد.وقتی موقع ازدواجش فرا رسید رفتن یک دختری پیدا کردند به نام (عادیه).

این دو با هم ازدواج کردند،و یک زندگی عادی داشتند تا این که خدا فرزند پسری به آنان داد که اسمش را ((عادی دوم))گذاشتند و بعد از مدتی هم صاحب دختری به نام((عادیه ی دوم)) شدند.

تا این که این شخص خیلی عادی بازنشست شد و و با یک حقوق عادی چند سالی را زندگی و کرد و بالاخره مُرد و مرگش هم عادی بود،یک تشییع جنازه ی عادی برای او گرفتند و در قبرستان عادی ها او را دفن کردند و روی قبرش نوشتند((این شخص عادی به دنیا آمد،عادی زیست،و عادی مُرد))

چقدر افراد عادی در زندگی ما وجود دارد،مثلا قبرستان های ما پر از انسان های عادی هست.اما در در قرن اول، دوم، سوم انسان های غیر عادی زیاد داشتیم، به عنوان مثال قبرستان نیشابور یا همین قبرستان هایی که در اطراف ما گاها وجود دارد.

برای تاثیر پذیری باید (ویژه) بود چرا که انسان های عادی زیاد هستند. و برای غیر عادی بودن:
۱-باید رویا داشته باشیم.
باید در زندگی خودم پروژه داشته باشم، وقتی روی پروژه ام کار میکنم لذت میبرم، وقتی خسته میشوم لذت میبرم، شب و روز به فکرش هستم، بنا براین از دیگران تاثیر می پذیرم و بر دیگران تاثیر می گذارم.

۲-باید مثبت اندیش باشیم.
انسان هایی که منفی باف هستند اگر تاثیر گذاری هم داشته باشند منفی هست. قرآن سراسر مثبت اندیشی هست حتی در داستان افک

بزرگترین بحران ها، بحران های ناموس و آبرو می باشد-ان الّذين جاء و بالافك عصبة منكم لا تحسبوه شرا لكم بل هو خير لكم لكل-همانا آن گروه منافقان كه به شما مسلمين بهتان بستند مى پنداريد ضررى به آبروى شما مى رسد بلكه خير و ثواب نيز خواهيد يافت- و این یعنی مثبت بودن که تا قیامِ قیامت قاریان و امامان میبینیم که در محراب ها و در پشت بلندگو ها برائت ام المومنین عایشه(رض) را زمزمه میکنند.

3- بلند پروازی و منظم بودن
مامعتقدیم که ما باید در جامعه اثر گذار باشیم حتی با کاشت یک درخت.

تاثیر پذیری و تاثیر گذاری ما از غرب چه میتواند باشد؟

قبل از جنگ های صلیبی مسلمانان به خاطر اختلافات خود دچار رکود شدند، و ۱۱ حمله ی صلیبی صورت گرفت و هرگاه که مسلمانان به خود بیایند فتح و پیروزی نصیبشان میشود.

اگر ما خواسته باشیم وضعیت مسلمانان را در دنیا بسنجیم،ما یک میزان به نام ( فلسطین ) داریم، هرگاه فلسطین در دست مسلمانان باشد مسلمانان قوی هستند و در حالت خوبی به سر میبرند و بالعکس.

علامه اقبال میفرماید:

کار کافر فکر و تدبیر و جهاد                               کار مسلم فی سبیل الله فساد
یعنی کافر برنامه ریزی می کند،فکر و اندیشه می کند، به عنوان مثال یک ژاپنی یک باغچه ای را درست نمی کند مگر اینکه از قبل برنامه ریزی کرده است.

 در داستان هارون الرشید خواندم که نوشته بود:ابر را مخاطب قرار داده و به او گفت به هر کجا که می خواهی برو بالاخره خراجت به دست من خواهد رسید که من این را به صورت شعر در آوردم.

یاد ایامی که ابر آسمان                                 شد مخاطب هان برو در هر مکان
قطره شو هر جا که خواهی قطره شو                   عاقبت پیش منی بعد از درو

پادشاه فرانسه به هارون الرشید نامه مینویسد که دختر من به بلاد شما برای تحصیل می آید و در آخر نامه اش مینویسد((عبدک المخلص شارلمان))

آن زمان چرا تاثیر گذار بودیم؟ چون به لحاظ علمی فرهنگی پیشرفته تر بودیم.

به قول اقباال:
رونق افرنگ از علم و فن است                  از همین آتش چراغش روشن است

بنابراین این به دست ماست که پیشرفت کنیم یا نه.
منبع: خادم القرآن سنگان