جهل در معارف ديني و كوري نسبت به حقيقت باعث فجايع بزرگي در طول تاريخ بشري شده است كه يكي از آنها واقعه عاشوراست. بلاي جهل و بي خردي در هر شكل و لباسي خانمان سوز است ولي صبغه قدسي و ديني اش از چنان ويژگي برخوردار است كه شعله هايش بر دل ها مي […]

 جهل در معارف ديني و كوري نسبت به حقيقت باعث فجايع بزرگي در طول تاريخ بشري شده است كه يكي از آنها واقعه عاشوراست.

بلاي جهل و بي خردي در هر شكل و لباسي خانمان سوز است ولي صبغه قدسي و ديني اش از چنان ويژگي برخوردار است كه شعله هايش بر دل ها مي نشيند و مغز استخوان را مي سوزاند: يعني از قبيل «نارالله الموقده التي تطلع علي الافئده» است.
 در عاشورا معركه عفريت جهل، آن هم در چهره قدسي اش به نيزه و شمشير تجسم يافت و بر پيكر سيدالشهداء فرود آمد. اما امروز اين پرسش كه جهل نشسته بر دل ها را كه روزگاران بر آن گذشته و نهادينه گشته، چگونه مي توان بيرون كرد مطرح است. آيا با روشنگري روزگاران ممكن است: يا حتي به روزگاران هم ممكن نيست؟: به بررسي عوامل كژانديشي ديني پرداخته و به اين سوال پاسخ داده كه چرا انسان دين را بد مي فهمد. كژانديشي علل مختلفي دارد، به نظر من علت عمده اين است كه مردم، دين را از رهگذر تعقل و تفهم انتخاب نكنند. من فكر مي كنم معناي ايمان يعني انتخاب يك مرام با آزادي كامل و معرفت مبتني بر تدبر عميق، به دور از هرگونه سيطره يي حتي سيطره كاريزماتيك و يا عشق.قرآن مي فرمايد: «فذكر انما انت مذكر لست عليهم بمصيطر» پس تذكر ده كه تو تنها تذكر دهنده يي بر آنان سيطره نداري. حادثه كربلانشان دهنده يك حقيقت بسياربزرگ است و آن اين است كه دين به طور كلي درطول تاريخ يك چاقوي دو بر است.

 دين اگر درست درك شود آدمي را به اعلاعليين مي رساند و اگر كژ انديشيده شود ، نه تنها بي اثر نيست بلكه آدمي را در سير نزول به طور بسيار موثري كمك مي كند و او را به اسفل سافلين مي رساند. يعني خطر ديندار كژانديش از بي دين مطلق بسيار بيشتر است. شريعت نبوي در جامعه يي كه دين به نحو صحيح درك نشود مي تواند وسيله ايجاد فاجعه عظيمي شود. ساده انگاري است بينديشيم جانياني كه به كربلابراي قتل سيدالشهدا(ع) آمده بودند، براي رسيدن به پول و يا همه براي مقام بوده است. در فاجعه عاشورا من منكر آن نيستم كه گروهي كه حضرت سيدالشهدا را در كربلااحاطه كردند، برخي شان به خاطر انگيزه هاي مادي، نظير پول و ثروت و رسيدن به جاه و مقام آمده بودند و جنايت مي كردند: ولي اطمينان دارم كه اگر هم چنين بوده اين دسته تعداد زيادي را نمي تواند تشكيل دهد. چنين فكر مي كنم كه انگيزه عمده گروه اصلي دينداري كژانديشانه آنان بود كه من آن را جهل مقدس ناميدم. اسناد تاريخي اين امر را به اثبات مي رساند.
نویسنده: سيد مصطفي محقق داماد    
منبع: اعتماد