سحردر لغت: در مفردات راغب اصفهاني ( كه مخصوص كلمات قرآن است}به سه معنا اشاره شده أست:1-  فريب و پندار هاي بدون حقيقت و واقعيت همانند شعبده بازي و تردستي ؛علماء مي فرمايند سحر جادوگران فرعون از همين نوع بوده است .قال بل القوا فاذا حبالهم و عصيهم يخيل اليه من سحرهم انها تسعي * […]

سحردر لغت: در مفردات راغب اصفهاني ( كه مخصوص كلمات قرآن است}به سه معنا اشاره شده أست:
1-  فريب و پندار هاي بدون حقيقت و واقعيت همانند شعبده بازي و تردستي ؛
علماء مي فرمايند سحر جادوگران فرعون از همين نوع بوده است .
قال بل القوا فاذا حبالهم و عصيهم يخيل اليه من سحرهم انها تسعي * طه 66
{ موسي گفت : شما اول ( شروع كنيد و آنچه داريد جلو) بيندازيد ( آنان طنابها و عصاهاي خود را انداختند ) موسي چنان به نظرش رسيد كه بر اثر جادوي ايشان ، ناگاه طنابها و عصاهتاي آنان ( مار شده اند و مي خزند ) و تند راه مي روند .

2-  جلب شيطانها به روشهاي خاص و كمك گرفتن از آنها ؛
” هل أنبئكم علي من من تنزل الشيطان تنزل علي كل أفاك أثيم يلقون السمع و أكثرهم كاذبون ” شعراء 221
{ آيا به شما خبر بدهم شياطين بر چه كساني نازل مي شوند ( و إلقاء وسوسه مي كنند ) بر كساني نازل مي گردند كه كذاب و بي گناهكار باشند ( چرا كاهنان و غيبگويان دروغگو و پلشت مي باشند ) ( به شياطين ) گوش فرا  مي دهند و بيشترشان دروغگويند ( واز پيش خود چيرهائي بهم مي بيافند ).
3-   ممكن است با وسايلي ماهيت و شكل أشخاص و موجودات را تغيير داد؛
مثلا إنسان را به وسيله آن بصورت حيوان در آورد ولي اين نوع ، خيال و پنداري بيش نيست و واقعيت ندارد . مفردات الفاظ قرآن راغب اصفهاني ص 400 چاپ دارالقلم
در لسان العرب آمده است : سحر عبارت است از هر آنچه كه مأخذ ، منشأ و عوامل آن ظريف ، مرموز ، نامرئي و پنهان باشد.
و درباره معني اصطلاحي سحر در لسان العرب آمده است: سحر عملي است كه با انجام دادن آن ساحر به شيطان نزديك مي شود .
” السحر عمل يتقرب فيه الي الشيطان ” لسان العرب 4/347 نشر ادب الحوزه
در تعريف سحر در عمدة القاري چنين آمده است: ” فهو امر خارق العادة صادر عن نفس شريرة لايتعذر معارضته “
سحر عملي است خارق العاده كه از فردي شرير انجام مي گيرد و مقابله با ان مشكل نيست ” در عهمده االقاري باب السحر 21/277 دار احياء التراث العربي شيخ الطايفه ابوجعفر طوسي مي گويد : براي سحر چهار معني آورده اند :
1-  خدعه و فريبكاري عاري از حقيقت كه در چشم جادو شدگان حقيقت مي نمايد .
2-  چشم بندي از راه فريب و حيله گري
3-  تبديل يك موجود جاندار به موجود ديگر و آفرينش برخي از اجسام مثلا به كمك جادو انسان را تبديل به الاغ كند و برخي از چيزها را بيافريند.
4-  نوعي به كار گرفتن جنيان .
آنگاه فرموده: نزديك ترين تعريف به سحر همان تعريف اول است زيرا هر چه از مجراي طبيعي خارج شود به گمان ايشان سحر است و چنين چيزي هرگز از ساحر ساخته نيست و هر كه چنين باوري داشته باشد كافر است زيرا اگر چنين چيزي ممكن باشد نمي توان به حقانيت معجزات و دلائل نبوت پيامبران يقين پيدا كرد چرا كه همانند آن از راه سحر و فريب نيز ممكن بوده است انقد شبهات پيرامون قرآن كريم ص 257 محمد هادي معرفت .
تاريخچه سحر:
درباره آغاز سحر و ساحري بحثهاي فراواني شده است ، از كتيبه ها ، تصاوير ؛ علائم و اشيائي كه از حفاريهاي باستان شناسي بدست آمده است چنين بر مي آيد كه سحر و ساحري از زمانهاي خيلي قديم در ميان مردم رواج داشته است و آن را مورد إستفاده قرار مي دادند و از بررسي تاريخ به اين نكته پي مي بريم كه اهل بابل از نوابغ اين فن بوده اند .
انسانها در دوران بعثت پيامبران بر اثر دعوت آنها از جادو و جادوگري اعراض نموئه و به خداوند خالق و مالك كائنات ايمان و اعتماد پيدا مي كردند اما با رحلت پيامبران و گذشت زمان و بر اثر هجوم مشكلات ، در دام اوهام و خرافات افتاده و بعضا به جادوگران رجوع مي كردند.
نكته ديگري كه قابل توجه است اين است كه از زمان حضرت نوح ع انسانها بي ايمان  پيامبران را به جادوگري ماهم مي كردند و اين تهمت تا زمانه حضرت پيامبر اكرم ص ادامه داشت .
الله تبارك و تعالي مي فرمايند :”كذلك ما اتي الذين من قبلهم من رسول الا قالوا ساحر او مجنون ” ذاريات 52
{ همين گونه ( كه ايشان شما را تكذيب مي دارند ) هيچ پيغمبري بسوي مردم پيش از ايشان نرفته است مگر اينكه گفته اند : او جادو.گر يا ديوانه است}
اقسام سحر :
امام فخر رازي در تفسير كبير هشت روش براي سحر و جادو كردن بيان نموده است:
1-  جادويي كه در زمانهاي قديم در ميان مردم بابل رايج بود : بابليها ستاره پرست بودند و گمان مي كردند ستارگان موثر و مدبر زمين و مردم هستند و تمامي خير و خوبي و سعادت و شقاوت و نحوست و بدي از سوي ستارگان است جادوگران آن زمان براساس حركت ستارگان و منازل و برجهاي آنها ادعاي غيبگوئي آگاهي از آينده و پيش گوئي مي كردند .
2-  جادوئي كه با قدرت و نيروي اراده انجام مي گيرد در اين روش انسان با رياضتهاي طولاني به تقويت فكر و اراده خويش مي پردازد سپس با نيروي اراده خود بر اشياي محيط اطراف خود اثر مي گذارد و چيزهاي خارق العاده را در برابر چشم بينندگان مجسم مي كند .
3-  ياري جستن از الرواح زميني ، يعني ساحرل در سحر خود از شيطان و جن ها ياري مي گيرد .
4-  سحري كه با القاء تخيلات و گمان افكني انجام مي گيرد در اين نوع سحرها جادوگر از نيروي تخيلي استفاده مي كند و با چشم بندي و سرعت عمل در قواي خيالي انسان تصرف مي كند .
5-  اعمال و كارهاي عجيبي كه در اثر تركيب وسائل و ابزار الات انجام مي گيرد ؛ در اين نوع از سحر جادوگر براي اعمال عجيب و غريب خود از اشياء و وسايلي كه براي مردم قابل رويت نيستند استفاده مي كند.
6-  استفاده از خواص و ويژگيهاي ناشناخته فيزكي و شيميائي اجسام : ساحر در اين نوع سحر از خواص شيميائي اجسام استفاده مي كند كه عموم مردم از آن خواص اطلاعي ندارند مثلا در شيمي امروزه اجسام بسياري را مي شناسيم كه وزنشان از هوا سبكتر است و اگر درون جسمي قرار داده شوند ممكن است آن جسم به حركت در آيد و كسي هم تعجب نمي كند حتي بسياري از وسائل بازي كودكان در گذشته يك نوع سحر به نظر مي رسيد.
7-  تعلق قلب : در اين نوع سحر ، جادوگر با ادعا كردن اينكه اسم اعظم را مي داند و بر اثر آن جنها تابع او هستند ودر انجام امور از او پيروي مي كنند مردم را معتقد خود مي گرداند و قلب و عقل آ»ها را شكار مي كند.
8-  نميمه و سخن چيني : در اين قسم از سحر ساحر با سخنان مبهم و پيچيده و چابكي خاص در ميان مردم اختلاف تشتت بغض و كدورت ايجاد مي كند ( تفسير كبير امام فخر رازي 3/206 شركت صحافي نوين )
همچنين كارهايي كه با إستفاده از خواب مغناطيسي و هيپنوتيزم وماني تيزم و تله پاتي ( انتقال افكار از راه دور ) انجام مي گيرد گرچه اين علوم از آن دسته علوم هستند كه مي توان از آنها استفاده صحيح نمود اما ساحران و بعضي از شيادان از آنها براي اغفال و فريب مردم سوء إستفاده مي كنند كه كاربرد غلط ، علوم مذكور را در سحر داخل مي كند . اين نوع سحر تنها افرادي متاثر مي شوند كه از قدرت و نيروي تلقين و مهارت اين ساحران  اطلاعي نداشته باشند.
آيا سحر حقيقت دارد؟
از آنجائيكه سحر داراي معاني مختلفي است و سحر كردن به روشهاي متعددي صورت مي گيرد علماء درباره حقيقت سحر إختلاف دارند .
علامه ابن حجر در فتح الباري مي فرمايد: گروه معتزله معتقدند كه سحر حقيقت و واقعيت ندارد همچنين طبرسي ، ابن حزم ظاهري و از شوافع ابو اسحق استر تابادي و از احناف ابوبكر رازي نيز بر همين باورند كه سحر حقيقت ندارد و آنچه را كه ساحر انجام مي دهد وهم و گمان و خيال افكني است.
ايشان براي اثبات نظريه خود از آيات  ذيل و امثال آن استدلال مي كنند ” فاذا حبالهم و عصيهم يخيل اليه من سحرهم انها تسعي ” طه 66
چنان به نظرش رسيد كه بر اثر جادوي ايشان بناگاه طنابها و عصاهاي آنان ( مار شده و مي خزند ) و تند راه مي روند .
” فلما القوا سحروا اعين الناس ” اعراف 116 هنگاميكه جادوگران ( وسايل جادوگري خود را ) بينداختند مردم را چشم بندي كردند .
طبري مي گويد: سحر واقعيتي ندارد ، زيرا اگر آن ريسمانها و عصاها به ياري سحر و جادو تبديل به مارهاي واقعي شده بودند نمي فرمود : چشمهاي مردم را جادو كردند.
بلكه مي فرمود : چون عصاها را افكندند تبديل به مارها شد همچنين نمي فرمود :در اثر سحر ايشان تخيل ميشد كه در جنب و جوش است.
فخر رازي ذيل آيا مي نويسد : كسانيكه سحر را تنها ظاهر فريبي مي دانند به اين آيه سحروا اعين الناس و استرهبوهم و جاءوا بسحر عظيم” اعراف 116 استدلال كرده اند قاضي گفته است اگر واقعا سحر بوده پس دلها را فريب داده و جادو كرده اند نه چشمها را .

قال موسي ما جئتم به السحر ان الله سيبطله  يونس 81 موسي گفت : آنچه ارايه داديد واقعا جادو است قطعا خداوند آنرا پوچ و نابود خواهد كرد .
از اين آيات معلوم مي شود كه سحر داراي واقعيت بوده و اثرش ثابت است كه خداوند آن را باطل مي كند ، زيرا چيزي باطل مي شود كه واقعا وجود داشته باشد نه اينكه وهم و گمان باشد.
در حديثي از صحيح البخاري منقول است كه لبيد بن الاصم يهودي از قبيله بني زريق پيامبر ص را سحر نمود، از اثر سحرش پيامبر گرامي ص مريض شدند به حديكه كاري را كه انجام نداده بود تصور مي كرد كه انجام داده است سوره هاي معوذتين ( فلق و ناس) براي گشودن شحر پيامبر ص نازل شد و خداوند او را شفا داد پس معلوم مي شود سحر واقعيت دارد بخاري 4/36 حديث شماره 5763
البته علمائي كه معتقدند سحر حقيقت دارد منظورشان اين نيست كه هر چه را ساحر ادعا كند قادر به انجام آن است . زيرا هيچ ساحري نمي تواند ماهيت و شكل موجودات را تغيير دهد مثلا انسان را بصورت حيوان يا حيوان را بصورت انسان در آورد طبق اجماع جمهور علماء معجزات انبياء از قبيل نازل شدن ملخ ، قفورفاغه و شكافتن دريا و تبديل شدن عصا با اژدها و زنده كردن مردگان و سخن گفتن حيوانات و… حقائقي بوده اند كه توسط انبياء ظاهر شده اند ، و ساحران هرگز قادر به انجام كارهاي خارق العاده اي كه شبيه معجزات انبياء باشند نيستند .
البته اين امر جاي خود را دارد كه تحت قدرت بشر است بدست ساحر آشكار شوذد مثلا با جادو كردن كسي را مريض كنند يا در ميان زوجين جدائي بياورند يا عقل كسي را زائل يا عضو كسي را كج و فلج نمايند .
ولي در هر حال نبايد غافل بود كه موثر حقيقي فقط الله عزوجل است.”وماهم بضارين به من احد الاباذن الله بقره 102″
و حال آنكه با اين جادوي خويش نمي توانند به كسي زبان برسانند مگر اينكه با اجازه و خواست خدا باشد.
گشودن سحر:
مانند بقيه امراض سحر هم نوعي مرض و بلا است كه انسان دچار آن مي شود و عوارض آن از امراض جسمي بيشتر است كه حتي گاهي بر هلاكت انسان منجر مي شود ضس همان طوري كه تداوي بقيه امراض جائز است مداواي سحر و جادو هم درست و مشروع است پيامبر اكرم ص فرموده اند :تداووا فان الله الذي خلق الداء خلق الدواء، مسند امام احمد بن حنبل 5/350 شماره حديث 37989 خود را معالجه بكنيد خدائي كه مرض را بوجود آورده دواء و معالجه اش را هم آفريده است.
گشودن سحر كار خطرناكي است افراد كمي قادر به انجام آن هستند و در اين ميان كساني هستند صلاحيت اين كار را ندارند و با حيله گري ، مكر و فريب مال حرام جمع آوري مي كنند و سر انجام خود را به هلاكت مي اندازند.
دلائل باطل كردن سحر
گشودن سحر را بعضي از علماء حرام مي دانند و از حديث سنن ابو داوود استدلال مي كنند : سئل رسول الله عن النشرة فقال هو من عمل الشيطان . عون المعبود شرح ابي داوود 10/349 حديث شماره 3862 دارالكتب العلميه .. در مورد گشودن سحر از پيامبر سوال شد پيامبر پاسخ دادند گشودن سحر از كارهاي شيطان است.
در توضيح حديث النشرة من عمل الشيطان ابن حجر مي فرمايد : حكم گشودن سحر به هدف شخصي كه سحر را مي گشايد بستگي دارد اگر نيتش خير باشد 1س گشودنش درست و خوب است و اگر نيتش شر باشد خوب نيست.
علماء گشودن سحر توسط جادوگران و كاهنان كه در ابطال آن اعمال خلاف شرع مرتكب مي شوند جائز نم دانند چونكه اين افراد با كشتن حيوان و استمداد از شياطين و جنها و ارتكاب گناهان كبيره باعث گمراه كردن مردم و تحريف حقائق و متزلزل ساختن عقائد افراد ساده لوح مي شوند .
اما علاج سحر با آيات قرآني و ادعيه مباح توسط كسي كه داراي عقيده صحيح و پايبند احكام شرعي است اشكالي ندارد.
زيرا وقتي لبيد بن الاصمپيامبر ص را سحر كرد حضرت جبرئيل از محل سحرها پيامبر ص را با خبر كرد پيامبر به حضرت علي و طلحه رض دستور داد سحرها را از چاه ذروان بيرون كردند و سوره هاي معوذتين را بر گره ها خواند و گره ها گشوده شدند و سحر باطل شد و پيامبر احساس سبكي و راحتي نمود . بخاري 4/32 شماره 5763 دارالكتب العلميه
در صحيح مسلم آمده است كه پيامبر فرمودند : لاباس بالرقي ما لم يكن فيه شرك . مسلم 4/19 دارالفكر دعا و تعويذي كه مشتمل بر شرك نباشد اشكالي ندارد.
موضع اسلام درباره ساحران
چونكه سحر عملي بد و زشت است هيچ يك از اديان آسماني آن را جائز قرار نداده است زيرا كسي مي تواند آنرا انجام بدهد كه از ايمانش دست بكشد و چشم و گوش بسته مطيع شيطان و جنها باشد و با انجام اعمال بد هميشه شيطان را از خود خشنود و راضي نگهدارد.
ساحر قبل از اينكه به ديگران ضرر برساند خودش متضرر مي گردد.
از حضرت ابوهريره رض روايت است كه پيامبر اكرم ص فرموده اند:
از هفت چيز هلاك كننده دوري كنيد صحابه گفتند اي رسول خدا آنها را بگوئيد پيامبر فرموده اند : 1- شرك كردن به خدا 2- جادو كردن 3- كشتن فردي كه خداوند كشتن او را حرام نموده مگر به حق 4- ربا خوردن 5- خوردن مال يتيم 6- فرار از ميدان در روز نبرد با كفار 7- تهمت زدن به زنان مومن ،پاكدامن و بيخبر … مسلم 1/64 دارالكفر بخاري 4/32 دارالكتب العلميه
چونكه ساحر ايمان به خدا را رها كرده و از جنها استمداد مي كند بقدري منفور و مبغوض خداوند است كه حتي كسي كه پيش او مي رود هم نمازش قبول نمي شود .
پيامبر فرمودند : كسي كه پيش منجم و فالگير برود و درباره چيزي از او سوال كند تا چهل شبانه روز نمازش قبول نمي شود . مسلم 5/37 دارالفكر
در حديثي پيامبر اكرم ص فرمودند : كسي كه از اين سه چيز در او هيچ كدام نباشد خداوند اگر بخواهد گناهان ديگراو را مي بخشد 1- با خدا چيزي را شريك نكرده باشد 2- پيش ساحران نرفته باشد 3- نسبت به برادرش كينه نورزيده باشد. الادب المفرد و طبراني
اقوال ائمه و علماء درباره مجازات جادوگران
چونكه جادوگران با روشهاي متعددي جادو مي كنند مجازات آنها بستگي به نوع سحر آنها دارد .
علامه قرطبي در تفسيرش نوشته است” اگر ساحر ادعا كند كه من شكل و صورت انسانها را تغيير مي دهم و به شكل حيوان در مي آورم يا مسافت يك ماه را مي توانم در يك شب طي كنم و من مي توانم در هوا بدون وسيله پرواز كنم و در ضمن به مردم نيز تلقين كند كه من بر حق هستم اين جادوگر ، كافر است تفسير قرطبي 2/52
چون ادعائي مانند معجزات پيامبران را مي كند .اما اگر بگويد سحر، نيرنگ و حيله بازي و تردستي و خيال افكني و تزوير است كافر نمي شود و سزايش كشته شدن نيست بلكه گنهكار مي گردد.
لذا علمائي كه مي گويند ساحر كافر مي شود و بايد كشته شود مثل ائمه اربعه ، هدفشان اين است كه ساحر با كلامي سحر كرده كه موجب كفر است، اگر چنان كلامي نباشد كشته نمي شود اما گنهكار مي گردد.
امام شافعي مي فرمايند : ساحر كشته نشود مگر در صورتيكه با سحرش فردي را كشته باشد و اقرار كند كه عمدا قتل را مرتكب شده است.قرطبي 2/48 احياء التراث العربي
نزد امام ابوحنيفه امام مالك و امام احمد ” اگر مسلماني جادو كند مرتد مي شود و توبه اش پذيرفته نمي شود و قتل او واجب است ” فتح الباري 1/183 احياء التراث العربي
نزد امام شافعي و طبق يك روايتي از امام احمد ساحر را وادار به توبه كنند و او را نكشند چونكه گناهش از شرك بزرگتر نيست چونكه مشرك را تشويق به توبه مي كنند لذا ساحر را هم مجبور به توبه كنند و اگر ساحر فرد كافري بود توبه اش پذيرفته مي شود همانطوريكه ساحران دربار فرعون توبه كردند و ايمان آوردند و خداوند توبه آنها را قبول نمود پس توبه دين مرتد ( كسيكه به جرم سحر مرتد شناخته شده) نيز پذيرفته مي شود  المغني 10/183 دارالفكر   
حكم تعليم سحر
جمهور علماء مي فرمايند : آموختند سحر براي هر منظوري حرام است زيرا قرآن تعليم سحر را مورد مذمت و نكوهش قرار داده است و فرموده كه تحصيل آن هيچگونه فايده و سودي ندارد.ويتعلمون ما يضرهم و لاينفعهم بقره 102 و انها قسمتهائي را فرا مي گرفتند كه برايشان از لحاظ دنيا و آخرـ زيان داشت و بديشان سودي نمي رساند.
ابن قدامه مي فرمايد: در اينكه تعليم و تعلم سحر حرام است بين علماء هخيچگونه اختلافي نمي بينيم . المعني 10/106 دارالفكر
امام نووي مي فرمايد : فراگيري سحر حرام و از گناهان كبيره است و پيامبر اكرم ص آن را يكي از هفت مورد هلاك كننده شمرده است و بعضي از جادوها موجب كفر مي گردند و برخي ديگر از سحرها از گناهان كبيره هستند . شرح نووي بر صحيح مسلم 2/221 چاپ نورمحمد
عبدالرزاق از صفوان بن سليم روايت نموده است كسي كه به مقدار كم يا زياد از سحر تعليم گرفت پيماني كه با خدا بسته است به پايان رسيده است. الدر المنثور 1/103 منشورات مرعشي
البته بعضي ها مي گويند براي اينكه بتوانيم سحر را باطل كنيم تعليم آن جائز است اما استدلالشان منطقي نيست چونكه در گشودن و باطل كردن سحر نيازي به تعليم و فراگيري خود سحر نيست زيرا گشودن سحر طريقه صحيح و درستي دارد كه پيامبر در ابطال سحر از خودش آن را مورد استفاده قرار داد بدون اينكه خود سحر را ياد بگيرند.

حضرت على  (ع )مى‏فرماید: ” کسى که سحر بیاموزد، کم یا زیاد، کافر شده است، و رابطه او با خداوند به کلى قطع مى‏شود

. حر عاملی، وسائل الشیعة، باب ۲۵، من ابواب ما یکتسب به حدیث ۷٫ ” من تعلم شیئا من السحر قلیلا او کثیرا فقد کفر و کان آخر عهده بربه    …”؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏۱، ص ۳۸۰٫
از نظر اسلام، انجام، تعلیم، تعلم و تکسب به سحر، ممنوع و حرام و از گناهان کبیره است و در بعضی از روایات، تعلیم و تعلم سحر را موجب کفر شمرده­اند. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج ۱،  ص ۳۸۹ ، مسئلۀ ۱۶
  مضر و غیرنافع بودن سحر
﴿وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنْفَعُهُمْ﴾؛ اینها چیزی یاد می‌گیرند که به حال اینها زیانبار است، چون همه اینها مفلوک‌اند. حرف قرآن کریم این است که ﴿وَلاَ یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَی﴾ ؛ هرگز ساحر به مقصد نمی‌رسد. او اهل فلاح و رسیدن نیست؛ او در دام سحر مبتلاست. سحر نه تنها برای جامعه نافع نیست برای ساحر هم زیانبار است؛ فرمود: چیزی که به حال اینها ضرر دارد یاد می‌گیرند، هرگز ساحر به مقصد نمی‌رسد: ﴿لا یفلح السّاحر حیث أتیٰ﴾ آنها می‌گفتند: ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾ ؛ فرعون و آل‌فرعون سحره را جمع کردند، گفتند: هر کس در این میدان مسابقه پیروز شد، برتر است. شعارشان این بود: ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَیٰ﴾.
شعار موسای کلیم و آل‌موسیٰ این بود که ﴿وَلاَ یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَی﴾ ؛ ساحر هرگز اهل فلاح و رستگاری نیست. در این کریمه هم فرمود: ﴿وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنْفَعُهُمْ﴾؛ نه تنها نافع نیست، بلکه زیانبار است اصولاً سحر برای همه ضرر دارد آن مثل سمّ است، اصل سم برای همه ضرر دارد، آن علم است که نافع است، نه خود سمّ. انسان عالم سم است که سم نخورد و سم نخوراند. عالم سحر است که سحر نکند و مسحور نشود وگرنه خود سحر جز ضرر چیز دیگر نیست و خود ساحر جز در خسران در چیز دیگر نیست.(ماهيت سحر . مهدي علي زاده)
تفاوت معجزه و سحر
معجزه از جانب خداوند براي تصديق ادعاي پيامبران به آنها عطا مي شود معجزات اموري خارق العاده و داراي حقيقت هستند كه باطن و ظاهر آنها با هم هماهنگي دارد و اسباب طبيعي در آنها هيچگونه نقش و دخالتي ندارد و اگر تمام مردم روي زمين سعي و تلاش برخيزند تا مانند معجزات را ارائه دهند عجز و ناتوانيشان در اين مورد نمايانتر ميشود و هر قدر در آن دقت كنند به صحتش بيشتر يقين مي كنند .
اما سحر و جادو از كسي سر مي زند كه با ارتكاب گناه و معصيت و توهين به مقدسات اسلامي و دوري از ايمان و نظافت ، شياطين را خشنود و آنها را مطيع و فرمانبردار خود سازد و جادوي اينها در نهاد خود هيچ حقيقتي ندارد و قادر به شكستن قانون طبيعي جهان نيست بلكه سحر آنها نوعي خيال افكني ،ظاهر آرائي،دروغ بافي و حليه هاي ظريفي است و هر فردي با تلاش قادر به انجام آنها است و مي تواند به سطح آن جادوگر برسد و شايد بتواند بهتر از آنها خيال پردازي و شعبده بازي كند.
اما اگر از فردي متقي و متمسك به سنت نبوي امر خارق العاده اي صادر شود كرامت آن شخص پرهيزكار محسوب مي شود و صاحب كرامت كسي است كه هميشه متوجه خدا بوده و نيتش خوب باشد و زماني كه كرامت از او ظاهر شود شكر خدا را بجا مي آورد و كرامت خود را مخفي نگه مي دارد و با بيان و توضيح آن اظهار فضل و بزرگي نمي كند و به تقوي و فروتنيش افزوده مي شود .
آیا ساحران غیب می دانند؟
عالم الغیب کسی است که ازهمه چیزباخبراست ودر هر زمان وهر مکانی حاضر وناظر می باشد وهمانا اوتنها ذات پاک خداوند است اما غیر ازالله عزوجل کسی که وجودش محدود به مکان وزمان معینی است طبعا نمی تواند ازهمه چیز باخبر باشد.
خداوند فرموده اند:آگاهی ازفرارسیدن قیامت ویژه خدا است واو است که باران را می باراند واومطلع است از آنچه رحمها است وهیچ کس نمی داند فردا چه چیزی به دست می آورد وهیچ کس نمی داند در کدام سرزمین می میرد قطعآ خداآگاه وبا خبر است.”لقمان 34″
وفرموده اند: گنجینه های غیب وکلید آنها در دست خداست وکسی جزاو از آنها آگاه نیست وخداوند ازآنچه در خشکی ودریا است آگاه است وهیچ برگی فرونمی افتد مگراینکه ازآن خبراست وهیچ دانه ای در تاریکیهای زمین وهیچ چیزتر ویاخشکی نیست که فروافتد  مگر اینکه(خدا ازآن آگاه ودر علم خداراپیداست ودر لوح محفوظ  ثبت وضبط است.”انعام:59″
همانا غیبی که از آن هیچکس اطلاع ندارد غیب مطلق است که خداوند آن را به خودش اختصاص داده وتلاش جهت رسیدن به آن باطل ومحال است مدعی شناخت آن کافر است.
پیامبر اکرم”ص” که برترین واشرف ترین مخلوق روی زمین ومحبوبترین شخص نزد پروردگار است به آن آگاهی نداشته است.
خداوند متعال به پیامبر دستور داد تا به افرادی که انتظار داشتند پیامبر آنها راازتمام سردار آینده وگذشته آگاه سازد وحتی به آنها بگوید در آینده وگذشته آگاه سازد وحتی به آنها بگوید در آینده چه حوادثی در زندگی آنها روی می دهد تا برای رفع ضرر وجب منفعت بپا خیزندبگوید:

بگو:من مالک سود وزیانی برای خودم نیستم مگر آن مقداری که خدا بخواهد واز راه لطف برجلب نفع یا دفع ضرر مالک ومقتدرم گرداند اگر غیب می دانستم منافع فراوانی نصیب خود می کردم (چرا که با اسباب آن آشنا بودم) واصلآ شروبلا به من نمیرسد(چرا که ازموجبات آن آگاه بودم حال که از اسباب خیرات  وبرکات وازموجبات آفات ومضرات بی خبرم چگونه از وقوع قیامت  آگاه خواهم بود) من کسی جز بیم دهنده ومژده دهنده مومنان نمی باشم. “اعراف:188،انعام:50”
البته الله تبارک تعالی اگر بخواهد فقط بعضی از پیامبران را در انجام رسالت طبق نیاز از برخی امور غیبی آگاه می گرداند آن هم با فرشته ای که با فرشته های دیگر اسکورت می شود چنانکه الله تبارک ئتعالی می فرماید:داننده غیب خداست وهیچ کسی را برغیب آگاه نمی سازد مگر پیغمبری که از خداوند خشنود باشد(خدا برای حفظ آن مقدار غیبی که او را ازآن مطلع می کنند از میان فرشتگان) محافظان ونگهبانان در پیش وپس او روان می دارد.”جن:27″
و قرآن از زبان جن ها می گوید:ما پیش از این در گوشه وکناره های آسمان برای استراق سمع می نشستیم (وکسب خبر می کردیم) ولی اکنون هر کس بخواهد گوش فرا دهد شهاب آماده ای در کمین خود می یابد که بسوی اونشانه می رود ما نمی دانیم که آیا برای ساکنان زمین شروبلا در نظر گرفته شده است ویا اینکه پروردگارشان خیر وهدایت ایشان را خواسته است.”جن:9-10″
این در مورد اخبار آسمان بود اما در مورد اخبار زمین که جلوی روی آنها وباآنها نزدیک است ازآن نیز اطلاعی نداشته اندزمانی که حضرت سلیمان وفات یافت از وفات اوخبر نشدند ومدتی طولانی خدمت کردند تا اینکه موریانه عصای حضرت سلیمان راخورد واو به زمین افتاد بعد متوجه مرگ وی شدند.
خداوند فرموده اند:زمانی که بر سلیمان (که سمبل قدرت وعظمت بود) مرگ مقرر داشتیم جنیان را از مرگ آگاه ننمود مگر چوبخواره هایی که عصای وی را می خورند  هنگامی که سلیمان فرو افتاد فهمیدند که اگر ازغیب مطلع می بودند در عذاب خوار کننده ای باقی نمی ماندند.”سبا:14″
با این آیات صریح وضع جنیان برای مردم آشکار شد که آنهااز اسرار غیب آگاه نیستند وبی جهت عده ای چنین عقیده ای را در پاره آنها داشته اندو بر همه روشن شد که گروه جن از غیب آگاه نیست وانسانها ی نادان وبی خبر که آنها را پرستش  می کردند سخت در اشتباه وخطا بوده اند.
اگر کسی بگویدکه جن ها وشیاطین اخبار آینده را نمی دانند اما در مورد کارهایی که در گذشته انجام گرفته است شاید بتوانند پاسخ  صحیح و مثبت بدهند.اما اینکه کاهنان گاهی در شناخت سارقین با دانستن نام اشخاص موفق بود ه اند حتما حیله ای در کار بوده یا شخصی دیگر این اطلاعات را به آنها رسانده است یا ازطرف شیاطین وجن ها است زیرا علم جن وشیاطین در حوادثی که رخ داده وانجام گرفته است محال نیست وهمانطوریکه احتمال است افرادی از انسانها سارق را حین سرقت مشاهده کنندجن ها که روی  همین زمین با مردم زندگی می کنند در مورد آنها هم همین احتمال وجود دارد.اما بهر حال “ولا یفلح الساحر حیث اتی”باجادوگر هرکجا برود پیروز نمی شود.
………………………………………………………………………….
   منابع
1-    فتح الباري احياء التراث العربي احمدبن علي بن حجر عسقلاني بيروت 1408ق.
2-    تفسير كبير  امام فخر رازي محمدبن عمر اساطير تهران ش: 1371
3-    المغني دارالكفر عبدالله بن احمدبن قدامه. بيروت 1417ق.
4-    صحيح البخاري محمدبن اسماعيل دارالفكر بيروت. 1414 ق.
5-    نقد شبهات پيرامون قرآن كريم   محمد هادي معرفت
6-    مسند امام احمد بن محمدبن حنبل  موسسه الرساله بيروت 1420ق.
7-    عون المعبود شرح ابي داوود
8-    صحيح بن مسلم بن حجاج دارالحديث قاهره 1412ق
9-    صحيح ابن حبان  محمدبن احمدبن حبان  موسسه الرسالة بيروت 1414ق
10-    مجمع الزوائد علي بن ابي بكر هيثمي    دارالكتب العربيه بيروت 1402ق
11-    نسائي   عبدالرحمن بن ابي بكر بيروت 1348ق
12-   ادب المفرد  محمدبن اسماعيل دارالاشاعة 1917م  
13-      طبراني المعجم الكبير سليمان بن احمدبن طبراني موسسه الريان 1431ق
14-    تفسير قرطبي  محمدبن احمد قرطبي إحيا التراث العربي بيروت
15-    شرح نووي بر صحيح مسلم چاپ نورمحمد مكتبه نعمانيه لاهور 1981م
16-        الدر المنثور   عبدالرحمن بن ابي بكر سيوطي مكتبه آيت الله مرعشي نجف قم 1404ق
17-     السحر و السحرة    دار البشائر الاسلامية
بقلم:   محمدنصير شهنوازي
منبع: وبلاگ مخزن العلوم خاش