ادیب عربی اسلامی مصطفی صادق رافعی در کتاب وحی القلم در مورد علماء حق و علماء سوء میگوید: فرزندم آیا میدانید که تفاوت علماء حق و علماء سوء چیست در حالی که همگی از یک منبع واحد استفاده میکنند؟؟ علماء حق در اخلاق مانند صفحهای از بلور هستند، که نور خود را در آن بازتاب […]
ادیب عربی اسلامی مصطفی صادق رافعی در کتاب وحی القلم در مورد علماء حق و علماء سوء میگوید:
فرزندم آیا میدانید که تفاوت علماء حق و علماء سوء چیست در حالی که همگی از یک منبع واحد استفاده میکنند؟؟
علماء حق در اخلاق مانند صفحهای از بلور هستند، که نور خود را در آن بازتاب میدهد و حقیقت بلوری و شفاف آن را نیز آشکار میکند و علماء سوء در اخلاق مانند صفحهای چوبی هستند که نور فقط حقیقت چوبی آن را آشکار میکند.
دانشمند بد فقط در کتابهای شریعت اندیشه میکند، بر او آسان است که تأویل کند، حیله بورزد، تغییر دهد، تبدیل کند، آشکار کند و پنهان کند؛ امّا دانشمند حق گرا همراه اندیشه در کتابهای شریعت، در صاحب شریعت نیز تفکّر میکند، همراه او خواهد بود و در هر حال از او میپرسد که چکار کند و چه بگوید؟
پسرم ما به نسبت آنان مانند یک معنی هستیم که معنی و مفهوم دیگر را تصحیح میکند. وقتی دستوری به آنان میدهیم در واقع شرع به آنان دستور میدهد نه انسان. آنان قومی هستند که برای خود این حق را قائل هستند که کلمهی صحیح را ساکت کنند یا کتمانش کنند و یا تحریفش کنند. در مقابل آنان لازم است که دانشمندان و صالحانی باشند که گویا کردن کلمهی صحیح وبیان و توضیح آن را برای خود قائل هستند. اگر چنین شد معنی در برابر معنی قرار خواهد گرفت پس هیچ ترس و مبالاتی نیست و زندگی و مرگ هیچ شأنی ندارد.
شر و بدی کامل آن است که دانشمندی، برای بهرهبرداری و منافع شخصی، نزد آنان( حاکمان ستمگر) برود، در این صورت باطلی قلّابی و ساختگی در چهرهی حق نمایان میشود در این حالت ذات با ذات خواهد بود ضعف در مقابل قوّت سر فرود میآورد و فقر جلو ثروت ذلیل میشود و به زندگی خود امیدوار است و از جان خود میترسد. پس دانشمند در مقابل سلطان مانند چوبی کهنه و فرسوده خواهد بود که میخواهد شمشیر را بشکند.
نه نه پسرم، سلطان و حکام ابزار و وسایلی هستند که لازم است قبل از اقامهی آن، وظیفه و کارش معیّن شود، اگر از هم گسیخت و به میخ نیاز پیدا کرد، میخ در آن فرو میرود؛ اگر لباس پاره شد سوزن بدون نخ چگونه میتواند آن را به هم بدوزد؟!
دانشمند راستین مانند میخ است، اگر میخ را به خاطر خودش نه به خاطر عمل و وظیفهاش بجویند، هر چوبی آن را میپوشاند.
عبدالرحمان جعفری
منبع: سۆزیمیحڕاب