دوست فاضلی، تصویر ماری را که به نظر می آمد بعد از پیچ و تاپ خوردن نام “عمر” با آن نوشته شده است، در واتس آپ به اشتراک گذاشته و نوشته بود” نظر دوستان در مورد این سوژه تصویری چیست؟” این اولین و آخرین نمونه ی این نوع رفتارها نبوده و مختص به دوست فاضلم […]

دوست فاضلی، تصویر ماری را که به نظر می آمد بعد از پیچ و تاپ خوردن نام “عمر” با آن نوشته شده است، در واتس آپ به اشتراک گذاشته و نوشته بود” نظر دوستان در مورد این سوژه تصویری چیست؟”

این اولین و آخرین نمونه ی این نوع رفتارها نبوده و مختص به دوست فاضلم هم نیست. بارها در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به این نوع تصاویر برمی خوریم.

 

واکنش ها اما متفاوت است. برخی آن را کرامت می دانند و سعی به انتشار بیشتر آن می کنند تا بگویند:” بله ، حتی مار هم نام عمر را ـ و یا فلان شخصیت را ـ  می نویسد.” برخی بدون هیچ واکنشی از کنار قضیه می گذرند. برخی مانند راقم سطور نه می توانند باور کنند که این کرامت است و نه می توانند بی تفاوت بنشینند و نه تنها آن را کرامت نمی دانند که توهین به عمر، محمد و … می دانند.

به نظر من، عمر (رضی الله عنه) را نمی توان از پیچ و تاب یک مار و یا پدیده طبعی شناخت، برای شناخت عمر و تأییدش باید فراتر از آن اندیشید. عمر را باید از خدمات و کارنامه درخشانش در طول حیات پیامبر (که درود خدا بر او باد) و ده سال خلافتش شناخت. ما برای شناخت عمر و محمد و… نیاز به مار و مور و ملخ نداریم. اعتقادات ما نباید اعتقادات مارکی ، مورکی و ملخکی باشد.

معتقدم لازم نیست برای بزرگ نمودن شخصی به چیزهای خارق العاده متوسل شد. عمر را چه نیاز به تایید مار؟!. تاریخ، عمر را به بهترین وجه معرفی کرده است و کارنامه اش درخشانتر از آن است که بخواهد ماری او را به ما معرفی نماید.

 

حسین سلیمان پور