✍🏾: امام سید ابوالحسن علی ندوی -رحمه الله- از مطالعه تاریخ و فلسفه تاریخ چنین بر میآید که عوامل و انگیزههای نگرانی فکری حرکتهای خشونت گر به شرح ذیل می باشند: ▪️ ١- معمولا تناقض و عدم مطابقت در قول و عمل، عقیده و زندگی، در طبایع حساس جامعه، ناآرامی و اضطراب به وجود میآورد. […]
✍🏾: امام سید ابوالحسن علی ندوی -رحمه الله-
از مطالعه تاریخ و فلسفه تاریخ چنین بر میآید که عوامل و انگیزههای نگرانی فکری حرکتهای خشونت گر به شرح ذیل می باشند:
▪️ ١- معمولا تناقض و عدم مطابقت در قول و عمل، عقیده و زندگی، در طبایع حساس جامعه، ناآرامی و اضطراب به وجود میآورد. صاحبان این گونه طبایع وقتی به مرحله خاصی از بیاطمینانی و نگرانی میرسند، به حرکتهای اغتشاشگر و دعوتهای منفی پناهنده میشوند. اگر خودشان نتوانند حرکتی به راه بیندازند، طبعا دچار شک میگردند. عموما چنین حرکتهایی بزودی دست به غلو و افراط زده و سرانجام خودشان از آن جامعه فاسد و ضعیف، از نظر دینی گمراهتر و از نظر سیاسی خطرناکتر شده و باعث تفرقه و آشوب می گردند. در قرن دهم هجری، کثرت مال و ثروت و رقابت در حب جاه و مقام در جامعه آن روز، نوعی تضاد و تناقض به وجود آورده بود. گروه بزرگی چنان دنیاپرست شده بودند که تعالیم دینی و اخلاقی را پشت سر انداخته و برای حصول مقام و لذتهای دنیوی، به هر حیلهای دست میزدند و از ارتکاب هیچگونه جرمی دریغ نمیکردند. چنین گروههایی معمولا در زمانی ظهور میکنند که حکومتها، استحکام و وسعت بیابند و امنیت همه جا را فرا بگیرد، در آخرین دوران حکومت خاندان سوری، جامعه هند دارای چنین حالتی شده بود و بسیاری از رسوم و اعمال خلاف شریعت رواج داشت. در زمان حکومت سلطان سليمشاه، مسئولین هر ولایت روز جمعه گرد میآمدند. آنگاه کفشهای سلطان سلیم بر روی کرسی نهاده میشد، همگی سر تسلیم خم میکردند و قوانین شاهی قرائت میشد.
در سلطنت اموی و عباسی همین طبقهی دنیاپرست ظهور نموده بود که مصلح و داعی بزرگ اواخر قرن اول، حضرت حسن بصری ( م سال ۱۱۰ ه) از آنها به عنوان «منافقین» یاد کرده است.
▪️ ۲- در نتیجه استبداد سلاطین و حکام، و خودکامگی و خودخواهی و خشونت آنان و غفلتشان از احکام شریعت، افرادی به وجود میآیند که به نام دین و انقلاب به شورش و بغاوت دست میزنند.
▪️ ۳- هرگاه رسمپرستی و ظاهربینی به اوج خود برسد، جامعه دچار انحطاط اخلاقی و فکری شده، محافل علمی شکار جمود و رکود میگردند و نظام تعلیم بیروح شده از واقعیت فاصله میگیرد و صلاحیت تسکین بخشیدن مغزهای ذهین را از دست میدهد. در نتیجه بعضی از افراد به خاطر تسکین مغزهای مضطرب خود از دایره تنگ و محدود، (بطور صحیح یا غلط) قدم به خارج نهاده به حرکتهای مشکوک و یا…چنگ میزنند. عدم آگاهی به کتاب و سنت و غفلت از آن نیز عامل مهمی برای رشد اینگونه تفکرهای نادرست است. زیرا انسان در پرتو کتاب و سنت، به درستی میتواند تشخیص دهد که امت در فهم و عمل، چقدر از اصل دین و اسوہ رسول و روش صحابه و تابعین فاصله گرفته و منحرف شده است.
▪️ ۴- فقدان یک شخصیت برجسته دینی که سطح آن از نظر فکری و باطنی بسیار بلند بوده و دارای نیرومندی و محبوبیت و تأثیر روحی فوق العادهای باشد، که بتواند ناآرامیهای فکری و اضطرابهای روحی را بر طرف نموده و در پیکر مرده اجتماع، روح جدیدی بدمد و نسبت به ابدیت اسلام و صداقت شریعت محمدی و کمال و شکوفایی آن، یقین و اعتماد تازهای در دلها ایجاد نماید. از مطالعه تاریخ قرن دهم، که به کمک کتب تذکره و بررسی وقایع و حوادث انجام گرفته، چنین بر میآید که حداقل در هندوستان، عوامل مذکور نگرانیها و اضطرابهای فکری به حد وفور بیشتر از گذشته، فراهم شده بود. به همین دلیل، در این قرن سردرگمیهای فکری و حرکتهای تفرقه انگیز بیشتر به نظر می آیند./تاریخ دعوت و اصلاح:۴۵/۱