این روزها جامعه حال روانی خوشی ندارد. همه به نوعی درگیری ذهنی و روانی دارند. و صدالبته حق هم دارند. مردم نگران اهل و عیال خود هستند. افت فشار گاز و نبود امکانات و کمبود وسایل گرمایشی رمق روحی و روانی برای مردم نگذاشته‌ است. همه در این سرمای استخوان‌سوز جان به لب شده‌اند. روستاهای […]

این روزها جامعه حال روانی خوشی ندارد. همه به نوعی درگیری ذهنی و روانی دارند. و صدالبته حق هم دارند. مردم نگران اهل و عیال خود هستند. افت فشار گاز و نبود امکانات و کمبود وسایل گرمایشی رمق روحی و روانی برای مردم نگذاشته‌ است. همه در این سرمای استخوان‌سوز جان به لب شده‌اند. روستاهای کوهستانی با قطع گاز در بدترین شرایط بسر می‌برند، کمتر خانه‌ی روستایی را می‌توان یافت که در آن فرزند خردسال و کودک و یا فرد کهنسالی نباشد.
از طرفی دولتمردان رده بالا با انواع تبلیغات و تشویقات، شهروندان را تشویق به فرزندآوری و تکثیر جمعیت می‌کنند، اما از چالش‌هایی که خانواده برای تامین نیازهای ابتدایی خود با آن روبرو هستند، غافل‌اند. تا جایی که حتی این روزها خانه گرم هم از آنها دریغ شده است. مگر اینان نمی دانند که برای افزایش جمعیت باید زمینه و امکانات فراهم باشد؟

این شب و روزها والدین بالاخص پدرها شرمندگی را با تمام وجود احساس می‌کنند. شرمندگی‌ای که باعث و بانی آن برخی مسئولین بی‌کفایت‌اند.
بچه‌هایی که باید بجای جست و خیز در خانه و بر پا کردن شور و هیاهو، در کنجی کز کنند و از سرما و گرسنگی بر خود بلرزند.

ما با داشتن این همه منابع و امکانات و استعداها و صلاحیت‌ها لایق دیدن و تجربه کردن و حتی احساس کردن چنین شرایطی نیستیم.
بر منابع گاز خفته‌ایم، اما بخاری خانه‌مان در اوج سرما بخاطر نبود گاز سرد است.
بر بستر بهترین زمین‌ها و کشتزارها غنوده‌ایم، اما اکثر جامعه در زیر خط فقر بسر می‌برند.
خیلی از متولیان امر و مسئولینِ سبحه بر کف ما نمی‌دانند که پذیرفتن مسئولیتی که در تخصص‌شان نیست عین بی‌تقوایی است.

اما یک نکته که در افاضات همه مسئولین دولتی مشترک و هویداست فن بیان و واژه پراکنی‌های ممنون کننده است. واژه‌هایی از قبیل “به فکر هستیم”، “اجرایی می‌شود”، “تامین خواهد شد”، “در حال اجرا هست” و ….
شنونده گمان می‌کند که بمجرد بیان این الفاظ عملیات‌های اجرایی و پیاده‌سازی طرح شروع می‌شود و‌ کلید می‌خورد، اما دریغا که تجربه چند دهه‌ای ما خلاف این را نشان داده است. به قول سعدی شیرین سخن:
ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی
کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است

به یقین همه ما این روزها در قافله ترکستان بسر می‌بریم و با وجود آگاه بودن از اشتباه خود، چشم بر حقیقت‌ها و واقعیت‌ها بسته‌ایم.

✍️: عصمت الله پورمحمد تیموری