نگرانى و استرس فراوان، چه بسا آثار مخرّب اين بيمارى برای سالها بر ذهن و روان آحاد جامعه مانده و لطمات جبرانناپذيرى را به دنبال داشته باشد. از این رو، بر آن شدم تا سخنى با خانوادههاى درگير بيمارى كرونا و مردم ديارم داشته باشم. نگرانى و استرس فراوان، چه بسا آثار مخرّب اين بيمارى […]
نگرانى و استرس فراوان، چه بسا آثار مخرّب اين بيمارى برای سالها بر ذهن و روان آحاد جامعه مانده و لطمات جبرانناپذيرى را به دنبال داشته باشد. از این رو، بر آن شدم تا سخنى با خانوادههاى درگير بيمارى كرونا و مردم ديارم داشته باشم.
نگرانى و استرس فراوان، چه بسا آثار مخرّب اين بيمارى برای سالها بر ذهن و روان آحاد جامعه مانده و لطمات جبرانناپذيرى را به دنبال داشته باشد. از این رو، بر آن شدم تا سخنى با خانوادههاى درگير بيمارى كرونا و مردم ديارم داشته باشم.
ايمان به قضا و قدر الهى، يكى از اركان ششگانهی باور هر مسلمان است، و آثار عَمَلى آن بايد در زندگى ملموس باشد. من ریشهی اين عدم آرامش و نگرانیهاى بعضاً ناصواب را در ضعف ايمان به قضا و قدر جستجو مىكنم.
در چنین شرایط هراسانگیزی، موقف صحابى جليل القدر على – رضى الله عنه – را به ياد مىآورم كه با صلابت هر چه تمام در میدان نبرد حضور مى يافت. أشعار منسوب به ايشان است كه شاعر خوشذوق «بندار رازى» آن را ترجمه كرده است.
أى یومین من الموت أفر
یــوم لم یقـدر أم یوم قدر
یوم لم یقدر لم أخش الردی
و إذا قــدر لم تغــن الحذر
از مرگ حذر كردن دو روز روا نيست
روزى كه قضا باشد و روزى كه قضا نيست
روزى كه قضا باشد؛ كوشش نكند سود
روزى كه قضا نيست؛ در آن مرگ روا نيست
تکتک ما موظّف به رعايت کامل نكات بهداشتى بوده و بايد پيشگيریهاى لازم را انجام دهيم و بعد از آن، بر خداوند متعال توكّل کنیم و درصورت دچار شدن به بيمارى، صبر پيشگى و اميدوارى خود را از دست نداده و با نشاط هرچه تمامتَر به زندگى ادامه دهيم و در نهایت، اگر قضای الهی مرگ ما بر اثر اين بيمارى را رقم زده باشد؛ یقین بداریم که چيزى را از دست ندادهایم و دل به خواست معبود بسپاریم، که به قول مولاناى جان:
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
ما به فلک میرویم عزم تماشا که راست
ما به فلک بودهایم یار ملک بودهایم
باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم
زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست
گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا
بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست
و اگر مرگ ما بر اثر این بیماری، قضا نباشد؛ با در پیش گرفتن صبر و بردباری و رضايت قلبى به مشیت الهی، زمينهی هرچه نزديكتر شدن به معبود و زدودن زنگار گناهانمان به سبب بيمارى و با دل در گرو روزهای خوش آینده نهادن، در پی جبران كاستىهاى گذشته بر آییم که به قول قيصر امينپور:
در کتاب چار فصل زندگی
صفحهها پشت سرِ هم میروند
هر یک از این صفحهها، یک لحظهاند
لحظهها با شادی و غم میروند…
گریه، دل را آبیاری میکند
خنده، یعنی این که دلها زنده است…
زندگی، ترکیب شادی با غم است
دوست میدارم من این پیوند را
گر چه میگویند: شادی بهتر است
دوست دارم گریه با لبخند را
✍️ فرزاد ولیدی- دانشجوى دكتراى علوم قرآن و حديث
منبع: تابش