فردی که این سه خصلت را داشت، لذت ایمان را میچشد. اما اینکه لذت ایمان را چگونه میچشد؟ برخی میگویند: انسان لذت را حس و احساس میکند. گرچه گروهی معتقدند که منظور این است که از نظر معنوی این لذت را درک می کند. مولانا عبدالله فروردین در سخنان مراسم نماز جمعه این هفته خیرآباد […]
فردی که این سه خصلت را داشت، لذت ایمان را میچشد. اما اینکه لذت ایمان را چگونه میچشد؟ برخی میگویند: انسان لذت را حس و احساس میکند. گرچه گروهی معتقدند که منظور این است که از نظر معنوی این لذت را درک می کند.
مولانا عبدالله فروردین در سخنان مراسم نماز جمعه این هفته خیرآباد به شرح این حدیث پیامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ پرداختند: عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ ، وَجَدَ حَلَاوَةَ الْإِيمَانِ ؛ أَنْ يَكُونَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَأَنْ يُحِبَّ الْمَرْءَ لَا يُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ، وَأَنْ يَكْرَهَ أَنْ يَعُودَ فِي الْكُفْرِ كَمَا يَكْرَهُ أَنْ يُقْذَفَ فِي النَّارِ .
کسی که در او این سه خصلت باشد، حلاوت و شیرینی ایمان را حاصل میکند:
اول: اینکه خدا و رسول را از همه بیشتر دوست داشته باشد.
دوم: فقط به خاطر خداوند دیگران را دوست بدارد.
سوم: همانطور که از آتش گریزان است، از کفر فرار کند.
فردی که این سه خصلت را داشت، لذت ایمان را میچشد. اما اینکه لذت ایمان را چگونه میچشد؟ برخی میگویند: انسان لذت را حس و احساس میکند. گرچه گروهی معتقدند که منظور این است که از نظر معنوی این لذت را درک می کند.
اهل عرفان آن لذت میچشیدند: مولانا چه زیبا احساس لذت را به تصویر میکشد:
الله الله این چه شیرین است نام
شیر و شکر می شود جانم تمام
در شعر دیگر میفرماید:
ای دوست شکر بهتر یا آنکه شکر سازد
خوبی قمر بهتر یا آنکه قمر سازد.
همچنین میگوید:
نام او چون بر زبانم میرود
هر بن مو از عسل جویی شود
بزرگان و عارفان وقتی خدا را یاد میکردند از همۀ غمهای خود فراموش میکردند. بلال حبشی رضی الله عنه را وقتی بر ریگها میخواباندند، کلمه «احد» را تکرار میکرد و گفتن نام احد مثل مسکّنی بر وجودش بود و درد او را آرام میکرد.
حال، انسان چگونه به این درجه برسد که از بردن نام الله احساس لذت کند؟ برای این، مجاهده و سعی و تلاش لازم است.
ملا علی قاری رحمه الله در شرح مشکات مینویسد: رسیدن به این حالت به پنج روش ممکن است:
اول: این حالت به ذریعه طاعت و بندگی خدا حاصل می شود. انسان باید عبادت را به عنوان بار و سنگینی بر دوشش نداند، بلکه وسلیهای بداند که او را به خداوند وصل میکند.
دوم: اینکه طاعت را بر لذات و شهوتهای دنیوی ترجیح دهد. مثلا وقت نماز از لذتها و امور دیگر دست بکشد و به مسجد برود.
سوم: زمانی این حالت حاصل میشود که در راه خدا مشقات و سختیها را تحمل کند. اگر در راه دین به او مشکلی رسید، صبر کند و تحمل نماید. نه اینکه با رسیدن مشکل قید دین را بزند.
چهارم: نوشیدن تلخیها در وقت مصیبتها. گاهی برای یک بیمار، دارویی تلخ تجویز میشود ، بیمار برای سلامتی خود باید آن را مصرف کند. در دین هم گاهی باید برای رسیدن به هدفت تلخیها را تحمل کرد.
پنجم: رضا به قضای الهی، یعنی همیشه به تقدیر راضی باشد.
گاهی ممکن است بر اثر تبلیغات سوءِ دین ستیزان، خداینخواسته در دل انسان وسوسه بیاید که نکند بیدینان سخن بهتری میگویند! این بسیار خطرناک است.
یقینا محاسنی که در اسلام است در هیچ دین و آئینی نیست. عدالت و مساواتی که در اسلام است در دیگر ادیان سراغ نداریم . باید آموزههای دینی خود را یاد بگیریم، چون وقتی مسلمان از دین و آئین خود آگاهی داشته باشد هرگز شکار سخنان و حیلههای بیدینان نمیشود.