مولوي حسين فقهي در سخنان مراسم نماز جمعه اين هفته خيرآباد بعد از تلاوت آيات ابتداي سوره «مؤمنون» به بيان صفات مؤمنان واقعي پرداخت و گفت: در ماه رمضان و در نيمه دوم آن كه دهه ي غفران است قرار داريم . بايد از اين فرصت نهايت استفاده را ببريم و كاري كنيم كه مورد […]

مولوي حسين فقهي در سخنان مراسم نماز جمعه اين هفته خيرآباد بعد از تلاوت آيات ابتداي سوره «مؤمنون» به بيان صفات مؤمنان واقعي پرداخت و گفت: در ماه رمضان و در نيمه دوم آن كه دهه ي غفران است قرار داريم . بايد از اين فرصت نهايت استفاده را ببريم و كاري كنيم كه مورد مغفرت خداوند قرار گيريم . پيامبر ـ صلي الله عليه و سلم ـ كسي را كه رمضان را دريابد و باعث مغفرت گناهان او نشود، بد دعايي كرده اند.

مولوي فقهي آنگاه به تفسير آيات مذبور پرداخت و گفت: در ابتداي سوره مؤمنون خداوند مي فرمايد: « قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ » كلمه «قد» معني تحقيق مي دهد، يعني خداوند رستگاري را براي مؤمناني كه اين صفات را داشته باشند، تضمين كرده است. فلاح چيست؟ فلاح در لغت به معني رستگاري. علامه محمد شفيع رحمه الله نوشته اند: منظور از فلاح آن است كه انسان به تمام اهداف و آرزوهاي خود برسد و از تمام رنج و مشقات دور باشد، اين يعني فلاح. در يك كلام: فلاح يعني اينكه زندگي به كام انسان باشد. و اين وعده اخروي است و در بهشت براي مؤمن محقق مي گردد. در حديث آمده كه به مؤمن گفته مي شود: «تمنّع»، آرزو بكن،. خدا ده برابر خواسته اش را به او مي دهد.
بعد خداوند متذكر مي شود كه مؤمناني كه رستگار مي شوند، اين صفات را دارند:
صفت اول: الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ. خداوند از بين همه فرائض و احكام، نماز را بيان مي كند ،اين به خاطر اهميت نماز است.مؤمنان واقعي در نماز خود خشوع دارند. پيامبر ـ صلي الله عليه و سلم ـ فرمود: اولين چيزي كه از بين امت مي رود، خشوع در نماز است. پيامبر ـ صلي الله عليه و سلم ـ كسي را ديدند كه در وقت نماز خواندن با اعضا و جوارح خودش بازي مي كند. فرمودند: اگر خشوع مي داشت، با جوارحش بازي نمي كرد.
براي خشوع مفسرين تفاسير مختلفي ارائه داده اند. برخي گفته اند كه خشوع يعني عدم التفات به اطراف و نگاه نكردن و متوجه نشدن به چپ و راست. برخي خشوع را به سكون ترجمه كرده اند، يعني انسان هرچه باعث تشويش ذهن او مي شود را دور كند. در نماز به فكر غذا و معامله و … نباشد. مقوله ايست كه: نمازم قضا شود بهتر از آنست كه نمازم غذا شود.
برخي گفته اند: خشوع يعني اينكه از مكروهات نماز اجتناب كنيم. برخي گفته اند: خشوع يعني حضور قلب، اينكه انسان در نظر داشته باشد كه در پيشگاه خدا ايستاده است .
صفت دوم: وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِ‌ضُونَ. صفت دوم مؤمن اين است كه از لغو دوري كند. لغو دو نوع است: قولي و فعلي. لغو قولي اينكه انسان سخن بيهوده نزند. برخي گفته اند: منظور از لغو دشنام است. گاهي متاسفانه انسانهاي مسن و بزرگ، سخنان لغو و بيهوده به زبان مي آورند. امام محمد غزالي مي فرمايد: از تمام جوارح، زبان سزاوارتر به زندان شدن است. لغو عملي اين است كه انسان كاري انجام دهد كه نه نفع دنيوي داشته باشد و نه فايده اخروي. مؤمنين نه تنها لغو انجام نمي دهند، بلكه از آن اعراض مي كنند. به مواضع لغو نزديك نمي شوند.
صفت سوم: وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ. صفت سوم مؤمن اين است كه زكات مي دهد. برخي مفسرين گفته اند: زكات همان زكات مال است. برخي به گونه اي ديگر تفسير كرده اند. گفته اند: زكات در اينجا به معني تزكيه نفس است، يعني به دنبال تزكيه نفس اند. از بخل، حسد، طمع، و…. دوري مي كنند.و برخي گفته اند آيه شامل هر دو مي شود.(زكات مال و تزكيه نفس)
صفت چهارم: وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُ‌وجِهِمْ حَافِظُونَ. مؤمن عفت و پاكدامني خود را حفظ مي كند. در حديث آمده: اگر كسي دختر دم بخت دارد و داماد خوبي گير مي آيد، در ازدواج دادن او تعلل نكند. نبايد مهريه ها را زياد كنيم تا زمينه ازوداج و عفت جوانان فراهم شود. مؤمن شهوت را از راه مشروع و منكوحه شرعي برآورده مي سازد. به جز اين راه، ديگر راه ها جائز نيست، يكي از آياتي كه اهل سنت بر عدم جواز متعه و صيغه استناد مي كنند همين است .
صفت پنجم: وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَ‌اعُونَ. صفت ديگري اين است كه امانات را رعايت مي كنند. حقوق الله و حقوق العباد امانات اند. خيانت درامانت، تنها شامل اموال امانتي نمي شود. اگر نماز نخوانديم در امانت خدا خيانت كرديم. اگر بر سنت عمل نكرديم در امانات رسول الله ـ صلي الله عليه و سلم ـ  خيانت كرديم . عهد و تهعد و قرارداد بايد رعايت شود. مؤمنان وفا به عهد مي كنند. اگر به كسي چك مي دهيم نبايد خلاف عهد كنيم و پولش را ندهيم. عقد نكاح عهد و تعهد است و بايد بر آن وفا دار باشيم.
صفت ديگر مؤمنون: وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ.  آنان كه بر تمام نمازها پايبندند، نه بر نماز ظهر و عصر و مغرب، همه ي نمازها، صبح و عشاء هم از نمازهاست. نماز بدون روح مثل اين است كه كسي چشم داشته باشد ولي بينايي نداشته باشد، گوش داشته باشد ولي شنوايي نداشته باشد. نماز بايد روح داشته باشد كه باعث تقرب انسان شود.
مؤمنيني كه اين صفات را دارند، اينها وارث اند. چون وارث مال مورث خود را صد درصد مالك مي شود، خداوند مي فرمايد: اينها وارث اند. وارث  چي؟ وارث بهشت، خداوند بهشت را به اينها مي دهد. آنهم نه درجات پايين آن را، بلكه فردوس كه اعلا درجه آن است.اين گارانتي و ضمانت خداوند است، ضمانت نامه ي فردوس را خدا به كساني مي دهد كه اين صفات را داشته باشند.