مولوي عبدالواحد عليبايي در مراسم اولین نماز جمعه ماه مبارک رمضان، سخنان خود را با تلاوت آیاتی مربوط به ماه مبارک رمضان آغاز نمود و گفت: رمضان ماه ضيافت و مهمانی خدا هست و باید قدر آن را بدانیم.   وی آنگاه به بیان صفت خشم ، علل و راه علاج آن پرداخت و گفت: […]

مولوي عبدالواحد عليبايي در مراسم اولین نماز جمعه ماه مبارک رمضان، سخنان خود را با تلاوت آیاتی مربوط به ماه مبارک رمضان آغاز نمود و گفت: رمضان ماه ضيافت و مهمانی خدا هست و باید قدر آن را بدانیم.

 

وی آنگاه به بیان صفت خشم ، علل و راه علاج آن پرداخت و گفت: انسان در طول حیاتش، عيب و نقص هاي زيادي در خود پرورش مي دهد، بعضي از اين صفات، صفت خداوندی است كه در انسان هم آمده است. به عنوان نمونه، «تكبر» يكي از صفاتي هست كه مخصوص ذات باريتعالي می باشد، اما گاهي در انسان هم يافت مي شود.

بعضي از صفات هم صفات حیوانی است كه گهگاه به انسان سرایت می کند، مانند نزاع و دعوا كردن.

به هر حال! انسان دارای صفات مختلف و متضادی است. يكي از اين صفات، صفت خشم و غضب هست؛ گرچه نبايد خشم و غضب و يا ديگر صفات بد در انسان بروز نماید، اما واقعیت این است که وجود دارد.

اما وجود این صفت بد در انسان، بدون حکمت نیست، هيچ كار خداوند متعال خالي از حكمت نيست. خداوندي كه تمام موجودات را آفريده و فرموده: كار من حكيمانه هست، چطور مي شود صفتی در انسان به وجود بیاورد ، اما حكمت و كاربردي نداشته باشد؟! حتی پیامبر (ص) که نماد رحمت و رأفت بود، فرمودند: انما انا بشر مثلكم اغضب كما تغضبون.(من هم مانند شما خشم می کنم)

پس رسول خدا نیز خشم می کردند، اما خشم ايشان در راستاي “خشم براي خدا” بود، نه براي نفس و تظاهر و يا منافع شخصی.

اگر خشم براي خدا نباشد، ارزشي ندارد، همانطور كه اگر چراغ فانوس فاقد نور باشد كارايي ندارد.

خشم پيامبر (ص) بخاطر خدا بوده است. به همین خاطر همواره امت را به اخلاق و رفتار نیک دعوت می دادند. رسول خدا(ص) در روايتي فرمودند: كلّ دين، در اخلاق حسنه هست. در جای دیگر فرمودند: انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق.

باید توجه داشت که اگر از خشم درست استفاده نشود، مشكلات عدیده ای را بوجود مي آورد.اگر صفات حیوانی در انسان بروز كند، تمام نظم جامعه را بر هم مي زند.

در ماه رمضان که خيلي از برنامه های خود، بالاخص خوردن و نوشيدن را تغيير مي چه زیباست بر خشم و غضب خویش هم غلبه کنیم و خشم و غضب را هم ترک نماییم.

يكي از حكماء گفته: داروي خشم خاموشي ست. بدين معنا که فردي كه خشم مي كند نبايد كاري انجام بدهد و چنانچه قاضي خشمگين هست، نبايد قضاوت كند، چرا كه خشم بر او تاثير مي گذارد.

قطعا براي انسان وجود خشم لزومي ست و عدم خشم، يك نقص و كمبودي هست.رسول خدا فرمودند: پهلوان كسي نيست كه رقيب خود را به زمين مي زند، بلكه در حقيقت پهلوان كسي ست كه خشم خود را كنترل مي كند و از كوره در نمي رود.

مولوی علی بایی آنگاه به بیان علل خشم پرداخت و گفت:

 يكي از علت های خشم، غرور هست. انسان مغرور خشم مي كند.

عامل ديگر خشم، حرص و طمع است که منجر به خشم مي شود.

جدل كردن نيز باعث خشم مي شود، افراد بسياري علم لازم را ندارند و با اهل علم و آگاهان مباحثه مي كنند و چون جواب محکمی ندارند، خشم مي كنند.

يكي از ديگر علل خشم، حقد و حقارت هست كه فرد را به خشم وا ميدارد.

انسان خشمگین مرتکب گناهان متعددی می شود، از جمله دروغ ، غيبت ، بدگويي ، بداخلاقي و غیره.

رسول خدا فرمودند:‌همانگونه كه زهر، يك نوشيدني را تباه مي كند، بداخلاقي نيز اعمال و عبادات انسان را از بين مي برد.

و از ديگر پيامدهاي خشم، مي توان كينه و حسادت را نام برد.

مولوی عبدالواحد علاج خشم را اینگونه بیان داشت: در زمينه علاج و درمان خشم مي توان از علم و آگاهی به عنوان اولین عامل نام برد. علم، معجوني هست كه به درد تمام مشكلات مي خورد، همانند يك چراغ هست كه در تمام تاريكي ها مفيد هست.  

دومين راه علاج خشم، صبر هست كه بايد در مقابل خشم صبر پيشه كرد، چنانچه خداوند به صحابه(رض) امر كرد كه در زمان شكنجه و آزار و اذيت مشركان صبر پيشه كنند. قدماء گفته اند: صبر تلخ هست اما عواقب آن از عسل هم شیرین تر است.

متاسفانه بسياري از مشكلات ما به خاطر نبود صبر هست . انسان بايد همان لحظه اول مواجه با مشکل صبر كند، مثلا اگر كسي به ما اهانت كرد، بايد همان اول از خودمان متانت نشان بدهيم.

سومين علاج خشم، عاقبت انديشي هست، چنانچه مي بينيم كه خداوند با اين همه لطفي كه در حق ما كرده، باز ما را بخاطر گناهان و كوتاهي هاي مان سريعا مواخذه نمي كند. پس خود ما هم صبر كنيم.

چهارم، ترك كبر ، غرور و حسد هست. به قضای خداوند، راضي باشيم و ناشكيبايي نكنيم .

یکی ديگر از راه های درمان خشم، خوش اخلاقی هست.

علاج دیگرخشم، ذكر و ياد خدا هست كه باعث نرم شدن دل مي گردد و وساوس شيطاني نمي تواند در آن دل نفوذ كند.