استاد انوارالعلوم خیرآباد آفت دیگر دیداری را «اظهارنظر نا آگاهانه» بیان کرد و گفت: این آفت اخیراً و با فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی در بین دینداران فراگیرتر شده است. طرف چند کلمه‌ای جست و گریخته در مورد امور دینی در کانال‌های تلگرامی یا دیگر شبکه‌های اجتماعی خوانده یا شندیده است، کارشناس امور دینی شده است! می‌گوید: به نظر من این مساله اینجوری است یا آن مسئله اونجوری!

انواروب| مولوی حسین سلیمان‌پور در سخنان مراسم نماز جمعۀ این هفته خیرآباد (1 مهر 1401) به بیان برخی از «آفت‌های دینداری» پرداخت و گفت: همان طور که هر چیز آفاتی دارد، دین‌داری هم آفات خودش را دارد.
اگر دین سلامت و بدون آفت باشد، به بهترین وجه انسان را صیانت می‌کند و او را در مسیر درست راه می‌نماید و حفظ می‌کند. هر چه دین از سلامت و قوت بیشتری برخوردار باشد، سلامت و قوت انسان در زندگی بیشتر خواهد بود. با شکسته شدن حریم‌های دین و دین‌داری، همه چیز آدمی در معرض آسیب و آفت قرار می‌گیرد.
وی بیان داشت: یکی از آفات دین داری «افراط و تفریط» است. دین اسلام دین اعتدال است. خداوند می‌فرماید: «وَكَذلِكَ جَعَلناكُم أُمَّةً وَسَطًا لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ» (۱۴۳ بقره) «و همان گونه [که شما را به راه راست هدایت کردیم] شما را امتی میانه [ومعتدل و پیراسته از افراط و تفریط] قرار دادیم تا [در ایمان، عمل، درستی و راستی] بر مردم گواه باشید و پیامبر هم گواه بر شما باشد.»
اسلام در هر چیز معتدل و میانه‌رو است. مثلا اعتدال در اعتقاد: مسلمان نه اعتقاد به خدایان متعدد دارد و نه اعتقادی به عدم وجود الله. بلکه اعتقاد توحیدی به وجود یک الله دارد.
مسلمان نباید در کارهای خود افراط یا تفریط داشته باشد. نمونه‌های تفریط در امور دینی که زیاد است، از جمله: نماز نخواندن یا کم‌نمازی، روزه نگرفتن، دروغ گفتن، غیبت کردن، تهمت زدن، حسد، بخل و… همۀ این‌های نمونه‌های کم‌کاری و تفریط در دین است.
به همان اندازه که تفریط در دین مذموم است، افراط نیز مذموم و ناپسند است. اسلام در هر کاری از ما خواسته است اعتدال و میانه روی داشته باشیم. در مورد عبادت دستور اسلام این است که دچار افراط نشویم.
امام بخاری و مسلم رحمهما الله روایت معروفی را نقل می‌کنند که: «گروهی متشکل از سه مرد به خانه‌های همسران پیامبر صلی الله علیه و سلم آمده و از عبادت‌های آنحضرت صلی الله علیه و سلم سؤال کردند. وقتی از آن آگاه گشتند، انگار آن را کم شمرده و گفتند: ما کجا و پیامبر صلی الله علیه و سلم کجا؟ که خداوند هر چه گناهان پیشین و پسین اوست را آمرزیده است؟ یکی از آنان گفت: اما من، همۀ شب‌ها را بطور کامل به نماز می‌پردازم. دیگری گفت: من همۀ روزها را روزه می‌گیرم و افطار نمی‌کنم. آن یکی گفت: من از زنان دوری گزیده‌ام و هرگز ازدواج نخواهم کرد. در اینزمان پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و فرمود: شماهائید که چنین و چنان گفته‌اید؟ ولی قسم به خدا، من از همۀتان خداترس‌تر و پارساترم، اما روزه می‌گیرم و افطار می‌نمایم، نماز می‌خوانم و می‌خوابم و با زنان ازدواج می‌کنم و هرکس از راه و روش من دوری کند از من نیست.»
خداوند در صدقه دادن دستور به اعتدال داده است: «وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا» (۱۷ إسرا) و دستت را بخیلانه بسته مدار [که از انفاق در راه خدا باز مانی] و به طور کامل هم [در انفاق] دست و دل باز مباش [که چیزی برای معاش خودت باقی نماند] که در نهایت [نزد شایستگان] نکوهیده [و در زندگی خود] درمانده گردی.
حتی در امور فردی دستور به میانه روی داده است: در خورد و نوش می‌فرماید که بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید. در راه رفتن می‌فرماید که آهسته راه برو و در مورد حرف زدن می‌فرماید که صدایت را پایین بیاور.
مولوی سلیمان‌پور دیگر آفت‌دینداری را «دین داری فصلی و موسمی» دانست و گفت: دین‌داری و ایمان برخی انسان‌ها، موسمی و ناپایدار است و حوادث تلخ و شیرین، آن را تغییر می‌دهد. فصل بیکاری نماز خوان است، فصل کار نه. در حال اضطرار به یاد خدا است، ولی مشکلش که حل شد خدا را فراموش می‌کند. خداوند می‌فرماید: «وَ إِذَا مَسَّ الْانسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ یَدْعُنَا إِلىَ ضُرٍّ مَّسَّهُ» و چون انسان را گزند و آسیبی رسد، ما را [در همه حالات] به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده [به یاری] می خواند، پس زمانی که گزند و آسیبش را برطرف کنیم، آن چنان به راه ناسپاسی و گناه می رود که گویی هرگز ما را برای برطرف کردن گزند و آسیبی که به او رسیده [به یاری] نخوانده است!
طرف در رمضان، روز جمعه و برخی دیگر مناسبت‌ها مسلمان خوبی است، آن وقت گذشت، با مسلمانی فاصله می‌گیرد.
یا اینکه در اخلاق مسلمان است، در برخورد با مردم لبخند به لب دارد، ولی وقت معامله خیانت می‌کند. حق کارگر را یا نمی‌دهد، یا چنان به سختی می‌دهد که نه تنها دعای خیر کارگر را همراه خود نمی‌کند، بلکه نفرین و لعنت او را همراهش می‌کند.
در حالی که نشانه ایمان خالص آن است که انسان در سلامت و بیمارى، جوانى و پیرى، فقر و غنا، پیروزى و شکست، آزادى و زندان، و در همۀ حالات، به یاد الله باشد و بر آستان او تعالی پیشانى نیاز بنهد.
آفت دیگر دینداری «دینداری معیشت اندیش» است. شخص تا زمانی مسلمان و دین باور است که دین با خواسته‌های او همسو باشد، تا جایی دین را قبول دارد که با منافع شخصی او هم خوانی داشته باشد. هر جا که دین راه را کج کرد، دیگر همراهی نمی‌کند. می‌گوید: اگر دین این است من قبول ندارم!
استاد انوارالعلوم خیرآباد آفت دیگر دیداری را «اظهارنظر نا آگاهانه» بیان کرد و گفت: این آفت اخیراً و با فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی در بین دینداران فراگیرتر شده است. طرف چند کلمه‌ای جست و گریخته در مورد امور دینی در کانال‌های تلگرامی یا دیگر شبکه‌های اجتماعی خوانده یا شندیده است، کارشناس امور دینی شده است! می‌گوید: به نظر من این مساله اینجوری است یا آن مسئله اونجوری!
چطور است که ما در یک مساله پزشکی، کشاورزی، دامداری و غیره از متخصص آن می‌پرسیم. کسی که در آن زمینه خوانده یا تجربه کرده است، اما در مساله دینی خودِ ما صاحب نظر می‌شویم! این ظلم به دین است!