مولوی عبدالغفار شیخ‌جامی در سخنان مراسم نماز جمعه این هفته خیرباد بعد از تلاوت آیه مبارکه }وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَ‌بِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ  فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ { و حدیث صحیح البخاری (( عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهم عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ سَبْعَةٌ يُظِلُّهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي ظِلِّهِ يَوْمَ لَا ظِلَّ […]

مولوی عبدالغفار شیخ‌جامی در سخنان مراسم نماز جمعه این هفته خیرباد بعد از تلاوت آیه مبارکه }وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَ‌بِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ  فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ { و حدیث صحیح البخاری (( عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهم عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ سَبْعَةٌ يُظِلُّهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي ظِلِّهِ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ إِمَامٌ عَادِلٌ وَشَابٌّ نَشَأَ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ وَرَجُلٌ ذَكَرَ اللَّهَ فِي خَلَاءٍ فَفَاضَتْ عَيْنَاهُ وَرَجُلٌ قَلْبُهُ مُعَلَّقٌ فِي الْمَسْجِدِ وَرَجُلَانِ تَحَابَّا فِي اللَّهِ وَرَجُلٌ دَعَتْهُ امْرَأَةٌ ذَاتُ مَنْصِبٍ وَجَمَالٍ إِلَى نَفْسِهَا قَالَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ وَرَجُلٌ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فَأَخْفَاهَا حَتَّى لَا تَعْلَمَ شِمَالُهُ مَا صَنَعَتْ يَمِينُهُ )) گفت: الله تعالی نعمت جنت خود را برای کسی که در او دو صفت «خوف الله» و «عدم پیروی از خواهشات نفسانی» باشد، مهیا و آماده نموده است.

 

وی با اشاره به حدیث پیامبر(ص) که فرموند: هفت گروه را خداوند در قیامت زیر سایه رحمتش قرار می‌دهد، افزود: در هفته گذشته به چند گروه از این افراد اشاره شد. نیز گفتیم که این چند گروه، این دو خصلت «خوف الله» و «عدم پیروی از خواهشات نفسانی»، در آنان متبلور هست.

از آن میان یکی: امام عادل بود. دیگری: جوانی  که نفس، او را به گناهان می‌خواند، ولی او خلاف نفس می‌کند و از خدا می‌ترسد . سوم: دو نفر که به خاطر خدا با هم دوستی می‌کنند، چهارم:شخصی که زن دارای حسن و جمال او را به سوی خود می‌خواند، ولی ترس خدا مانع وقوع وی در گناه می‌شود. گرچه اینجا موردی خاص بیان شده‌است، ولی منظور عام است، بدین معنی که هر گاه موقعیت هر گناهی پیش آید، از خدا ترسیده انجامش ندهد. موقعیت دروغ گفتن، غیبت کردن، فریب دادن مردم، ظلم و جنایت و… پیش بیاید، ولی ترس خدا مانع شود.

پنجم: شخصی که چنان مخفیانه صدقه می‌دهد که دست چپش هم متوجه انفاقش نشود. منظور این است که از ترس اینکه مبادا ریا شود، بسیارمخفیانه  به خاطر خدا انفاق می‌کند. با خود می‌گوید: خدایی که من دارم به خاطر او صدقه می‌کنم  یا هر عمل نیکی را نجام می دهم، او من را می‌بیند . لذا هر کار خیر و نیک را مخفیانه و با اخلاص انجام می‌دهد.

ششم: افرادی که ارتباط و رابطه قوی‌ای با مساجد دارند. پیامبر (ص) می‌فرمایند: مؤمن در مسجد، همچون ماهی در آب آرامش دارد. در حدیث دیگری آمده است: در قیامت ندا داده می‌شود که همسایگان ما کجایند؟ سوال می‌شود: همسایگان شما کی‌اند؟ می‌فرماید: کسانی که دل آنان با مسجد بود. فضیلت خواندن نماز در مسجد بسیار زیاد است . باید در آباد کردن و ساخت و ساز مسجد شریک باشیم . ما چقدر برای خانه‌های موقتی خود خرج می‌کنیم، اگر دلهای ما با مساجد باشد از مال ، جان و وقت خود به مسجد می‌دهیم. باید درکارهای خیر و بناهای خیر خود را شریک کنیم . خود را به اندازه وارث در مال خود شریک کنیم. پیامبر (ص) گوسفندی را ذبح کرده دستور تقسیم آن را بین فقرا می‌دهند. بعد از مدتی از عائشه (رض) می‌پرسند : چقدر باقی مانده؟ عائشه می‌فرماید: یک دست مانده . پیامبر (ص) می‌فرمیاند:  همه مانده، جز یک دست. یعنی چیزی که انفاق کردیم برای ما مانده است. بخشنده باشیم و آباد کننده. رجوع حوزه های علمیه به روستای ما زیاد است، این باعث خیر است، بیایم با کمک به آنان خود را در کار خیر شریک کنیم. در حقیقت

آنان باعث خیر هستند و این لطف الهی است و احسان او که زمینه‌ی کار خیر را برای ما میسر کرده است.

هفتم: مردی که خداوند را در خلوت یاد کرده و بر گناهانش اشک ندامت می‌ریزد. کسی که حقوق الله و حقوق بندگانی را که در درحقشان کوتاهی کرده به یاد آورده پشیمان گشته، بر کوتاهی‌ها و گناهانش می‌گرید. خیلی مهم است که انسان در خلوت بنشیند و به یاد گناهان افتد و زار بگرید.

بزرگترین قاضی برای هر یک از من  شما وجدان ماست. باید وجدان خود را به قضاوت بنشانیم و ببینیم چه کوتاهی‌هایی کرده ایم. از آنان توبه کنیم.