مولوی عیسی رحیمی در سخنان مراسم نماز جمعه این هفته خیرآباد(10  بهمن1393) بعد از تلاوت سوره مبارکه «ضحی» گفت: شرکت در نماز جمعه فرض است، اگرچه پایه ی همه نمازها بر جماعت است، ولی حضور در مسجد و جماعت برای سایر نمازها سنت مؤکده است، اما حضور در نماز جمعه فرض است و به مجرد […]

مولوی عیسی رحیمی در سخنان مراسم نماز جمعه این هفته خیرآباد(10  بهمن1393) بعد از تلاوت سوره مبارکه «ضحی» گفت: شرکت در نماز جمعه فرض است، اگرچه پایه ی همه نمازها بر جماعت است، ولی حضور در مسجد و جماعت برای سایر نمازها سنت مؤکده است، اما حضور در نماز جمعه فرض است و به مجرد بلند شدن صدای اذان جمعه، باید به طرف نماز جمعه شتافت. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ‌ اللَّـهِ وَذَرُ‌وا الْبَيْعَ» ، « ای مؤمنان! هنگامی که روز آدینه برای نماز جمعه اذان گفته شد، به سوی ذکر و عبادت خدا بشتابید و داد و ستد را رها سازید.» لذا انسان سالم و مقیم هیچ راهی برای ترک نماز جمعه ندارد.

 

مدرس حوزه علميه دارالعلوم اسلامي خليل آباد بالا خواف افزود: دین اسلام دینِ به روزی است. یعنی مثل مسیحت که روحانیون آن ازدواج نمی کنند، تنها عبادت و رهبانیت نیست، بلکه تمام شئونات زندگی دنیوی و اخروی را مورد توجه قرار داده است. دعایی که قرآن به ما یاد داده این است:  « رَ‌بَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَ‌ةِ حَسَنَةً » یعنی « پروردگارا! در دنیا به ما نیکی رسان و در آخرت نیز به ما نیکی عطاء فرما ». یک پایه دین اسلام عبادت و دیگری مردمداری، حکومت و سیاست است. پیامبر خدا (ص) بعد از آنکه به مدینه تشریف بردند، امور حکومت داری را تأسیس کردند و با غیرمسلمانانی که در مدینه بودند؛ یعنی با یهود، پیمان صلح بستند و در بین مسلمانان عقد اخوت جاری ساختند. دین اسلام، هم به معنویت و عبادت و هم به مردم داری ، سیاست و حکومت  توجه کرده است.

نماز جمعه، هم برای آخرت ما و هم برای امور دنیای ما خوب است. خداوند دستور داده که مسلمانان یک روز، آنهم جمعه که روز عید و شادی است در مسجد جامع جمع شده با هم دیداری داشته باشند و اگر احیانا مسئله ی مهمی بود، با هم در رابطه با آن به شور و مشوره بپردازند.

مولوی رحیمی بیان داشت: سوره ای که خدمت شما خواندم، سوره امیدوار کننده ای است ، چه آنکه اساس دین اسلام بر امید است و نه ناامیدی.

در آخر این سوره خداوند به پیامبر خود می فرماید: «فاما به نعمت ربک فحدث» نعمت هایی که خداوند به تو ارزانی داشته را به مردم بازگو کن.

بنده ابتدا اندکی در مورد محتوای سوره توضیحاتی ارائه خواهم کرد و در آخر هم برخی از نعماتی که خداوند به ما ارزانی داشته یادآوری خواهد شد.

وی افزود: چنانچه گفتیم اساس دین بر امید است و مسلمان اگر ناامید شد، ناامیدی همچون خاری است بر چشم ایمانش. کافر ناامید و مسلمان همواره امیدوار است. مسلمان باید تلاش کند و به آینده خوب خود امیدوار باشد. این سوره در اوائل بعثت رسول مکرم اسلام نازل شده است ، زمانی که بیشترین مشکلات و فشارها بر مسلمانان و پیامبر وارد می شد. مفسرین در شأن نزول سوره می نویسند: چند روزی بر پیامبر(ص) وحی نازل نشد ، کفار گفتند: جن محمد او را رها کرده و بر وی نازل نمی شود و خدایش با او قهر کرده است! خداوند این سوره را نازل کرد تا پیامبر(ص) را امیدوار نموده ایشان را به تلاش وادارد و آنحضرت(ص) در راه ابلاغ دین هموار از هیچ کوششی دریغ نمی ورزیدند.

استاد دارالعلوم اسلامي خلیل آباد در ادامه بیان داشت: برخی از سنت های پیامبر(ص) دستوراتی است که انجام می دهیم، اما مهترین سنت آنحضرت(ص) استقامت است . پیامبر(ص) با امید کامل به خداوند دعوت خود را شروع کردند و در این راه با مشکلات فراوانی روبرو شدند. مشکلاتی همچون هجرت اصحاب به حبشه ، تحریم اقتصادی و اقامت در شعب ابی طالب، و در آخر هم مجبور به هجرت به مدینه شدند، اما با امیدواری به آینده و یقین به نصرت الهی ، همه این مشکلات را به جان خریدند و خداوند نیز درهای نصرت و رحمت را بر آنحضرت و اصحاب گشود. امروزه رسالت انبیاء بر گردن علماست، چه آنکه علمای اسلام مانند انبیاء بنی اسرائیل اند . این مردم و طلاب و علما باید استقامت داشته باشند.

مولوی رحیمی آنگاه به شرح سوره مبارکه پرداخت و گفت: خداوند می فرماید: «وَالضُّحَىٰ ، وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَىٰ ، مَا وَدَّعَكَ رَ‌بُّكَ وَمَا قَلَىٰ». سوگند به روز (در آن زمان که آفتاب بلند می‌گردد و همه جا را فرا می‌گیرد) و سوگند به شب در آن هنگام که می‌آرامد (و تاریک می‌شود و همه‌جا را فرا می‌گیرد) پروردگارت تو را رها نکرده است و دشمن نداشته است و مورد خشم قرار نداده است.

ای مومن! تو را که پیرو آن پیامبری خداوند هرگز ترک نمی کند و رهایت نخواهد کرد «وَلَلْآخِرَ‌ةُ خَيْرٌ‌ لَّكَ مِنَ الْأُولَىٰ»و فرجام (کار و زندگی) برای تو، بهتر از آغاز (آنها) است. مفسرین نوشته اند که این آیه دو معنی دارد. یعنی هم دنیا در مقابل آخرت چیزی نیست چه آنکه در آخرت بالاترین مقام را داری و مقام محمود را به تو می دهد و هم در همین دنیا، عاقبت بسیار خوبی دارد و پایان خوبی خواهی داشت چرا که امتت زیاد می شوند.

مولوی رحیمی افزود: این بشارت به داعی است که امیدوار باشد به آینده خیلی خوبی که در انتظارش هست و پیروزی هایی که نصیبش خواهد شد آنگاه که مردم دعوتش را پذیرفتند.  «وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَ‌بُّكَ فَتَرْ‌ضَىٰ» پروردگارت به تو (بهروزی و پیروزی و نعمت و قدرت) عطاء خواهد کرد، و تو خوشنود خواهی شد.  چه بشارت زیبایی برای آنان که در راه دین زحمت کشیدند و می کشند که خدا در کارشان گشایش می آورد . بعد خداوند برای دلداری پیامبر(ص) می فرماید: «أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَىٰ ، وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ» آیا خدا تو را یتیم نیافت و پناهت داد؟  و تو را سرگشته و حیران (در میان شرکِ بت‌پرستان و یهودیان و مسیحیان) نیافت و (در پرتوِ وحی آسمانی به یکتاپرستی یزدانی) رهنمودت کرد؟ « وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ »و تو را فقیر و بی‌چیز نیافت و ثروتمند و دارایت کرد؟  «فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ‌ » در مقابل اینها شکر نعمت ها را بجا آور و به امور انسانی بپرداز. پس بر یتیم قهر و غلبه نکن «وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ‌« اگر از تو کسی چیزی خواست، بر او بانک نزن. اینجا قید مسلمان و کافر نیست، یتیم و سائل هر دین و مذهبی داشته باشند، باید به آنان رسیدگی کرد « وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَ‌بِّكَ فَحَدِّثْ » نعمت خداوند را بیان کن .

مولوی رحیمی آنگاه به بیان برخی نعمت هایی که خداوند به مردم منطقه داده است پرداخت و گفت: برخی از نعمت ها را به عنوان تحدیث نعمت عرض می کنم که قدر خود را دانسته و به آینده امیداور باشیم.

مناطق ما (جنوب خراسان ، خواف، تایباد و باخرز) تاریخ پرفراز و نشیبی دارد، این منطقه تا قبل از حمله مغول، تاریخ درخشانی داشته است، از همین باخرز، مردان بزرگی برخاسته اند که خدمات بزرگی به جامعه نموده اند. افرادی همچون ابوالحسن باخرزی ، مؤلف کتاب «دمية القصر وعُصرة أهل العصر» در سه جلد، که در این کتاب به معرفی مشاهیر پرداخته است. دیگری سیف الدین باخرزی که آثاری از وی باقی مانده است. وی عارف بزرگواری بوده است و جایگاه سیف الدین در میان عرفاء، جایگاه رفیعی است. مولانا زین الدین ابوبکر تایبادی که ارادت تیمور لنگ به ایشان زبانزد است و هم ایشان بودند که به تیمور لنگ توصیه کرد که شاهرخ را جانشینش کند، و شاهرخ چون به توصیه مولانا ابوبکر پادشاه شد، به همان اندازه که پدرش دنیا را خراب کرده بود، آباد ساخت. از بناهای معروف تیموریان می توان به مسجد گوهر شاد مشهد و مسجد جامع هرات اشاره کرد.

منطقه ما دو مرتبه ویران شده است، یک مرتبه در زمان مغول و دیگر در زمان صفوی ها که مردم آواره شدند و الحمد لله مردم ما خودشان را حفظ کردند و اینک حدود 70، 80 سالی است که منطقه دوباره خودش را احیاء کرده است، به برکت حوزه های علمیه و وجود علماء. امروز در هر مسجد یک عالم که آگاه به مسائل دینی است امامت را به عهده دارد. حوزه های علمیه تایباد ، احناف خواف ، خیرآباد و حوزه خلیل آباد، بحمد الله فعالیت های خوبی کرده و می کنند. چیزی که به دو مرحوم، برادران رجبعلی زاده ارزش داد این باقیات صالحات، حوزه علمیه و این مسجد است و شکر این نعمت آن است که قدر آن را بدانیم .

نعمت دوم جماعت تبلیغ است که امروزه به برکت آن مساجد آباد است و جوانان به دورترین جاها برای تبلیغ دین هجرت می کنند.

تبلیغ ، دعوت و امر به معروف و نهی از منکر بسیار مهم است و این علاوه بر آنکه وظیفه همه انبیاء بوده است، نعمت بزرگی است . به برکت دعوت و حوزه های علمیه، جوانان به طرف دین حرکت کرده اند و به مساجد سرازیر شده اند. ما امروزه می بینیم که بحمد الله جوانان با عشق ، شوق و علاقه به مسجد می آید.

نعمت دیگر ما تحصیلات جوانان است. جوانان تحصیل کرده ای که به مدراج بالای علمی رسیده اند. در شهرستان خواف که من آمار دارم از بیش از 2500 نفر معلم خواف، حدود 1700 نفر از خود شهرستان خواف اند . تحصیلکرده گانی که اهل قلم و نویسنده اند. این نعمت بزرگی است.باید جوانان تشویق شوند تا فرهنگ و داشته هایمان را بنویسند. از زمان صفویه به بعد، انگار در این مناطق کسی وجود نداشته است، چه آنکه هیچ اثری از آنان نمانده است و اسمی از آنان در تاریخ نیست .

امروزه زنان ما تحصیل می کنند . نقش حضرت عایشه(رض) در انتشار دین بر کسی پوشیده نیست . باید قدر نعمت هایی که داریم بدانیم.

باید قدر علما و زحمت کشان مان را بدانیم. خداوند به ما توفیق اعمال نیک بیشتر عنایت فرماید.