مولوی غیاث الدین سلطان زاده، مدرس حوزه علمیه انوارالعلوم در سخنان مراسم نماز جمعه این هفته خیرآباد، بعد از تلاوت آیه مبارکه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا . يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ‌ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ  وَمَن يُطِعِ اللَّـهَ وَرَ‌سُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا» و حدیث «عن أبي عبد الله النعـمان بن بشير […]

مولوی غیاث الدین سلطان زاده، مدرس حوزه علمیه انوارالعلوم در سخنان مراسم نماز جمعه این هفته خیرآباد، بعد از تلاوت آیه مبارکه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا . يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ‌ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ  وَمَن يُطِعِ اللَّـهَ وَرَ‌سُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا» و حدیث «عن أبي عبد الله النعـمان بن بشير رضي الله عـنهما قـال: سمعـت رسـول الله صلي الله عـليه وسلم يقول: (إن الحلال بين وإن الحـرام بين وبينهما أمور مشتبهات لا يعـلمهن كثير من الناس فمن اتقى الشبهات فـقـد استبرأ لديـنه وعـرضه ومن وقع في الشبهات وقـع في الحرام كـالراعي يـرعى حول الحمى يوشك أن يرتع فيه ألا وإن لكل ملك حمى ألا وإن حمى الله محارمه ألا وإن في الجـسد مضغة إذا صلحـت صلح الجسد كله وإذا فـسـدت فـسـد الجسـد كـلـه ألا وهي الـقـلب» گفت: خداوند عزت و سعادت دنیا و آخرت هر شخص را در گرو فرمانبرداری از دستورات خود و رسولش قرار داده که هر شخص، در هر عصر و زمان، در هر جایگاهی که باشد، باید هدفش رضایت خدا و اطاعت از دستوراتش باشد تا در دنیا و آخرت سعادتمند و عزتمند گردد و اگر غیر این بود، دنیا و آخرتش را نابود کرده است.

وی افزود: حدود هزار و چهارصد سال از عصر پیامبر  صلی الله علیه و سلم  گذشته و ما  در  عصری زندگی می کنیم که هر روز با مسائلی جدید روبرو می شویم، مسائلی که در خیرالقرون یعنی عصر پیامبر، تابعین و تبع تابعین وجود نداشته است. در خیلی از مسائل نمی توان به قطع و یقین حکم حلّت و یا حرمتش را ثابت کرد ، بسیاری مسلمانان با مسائلی روبرو می شوند که می پرسند: آیا انجام این کار جائز است؟ آیا گرفتن این شیء جائز است، یا ناجائز ؟ حلال است؟ یا حرام؟ خیلی سردرگم می شوند و می پرسند: چرا دین سکوت کرده و علما نمی توانند پاسخ این مسائل را بدهند!. در حالی پیامبر  صلی الله علیه و سلم  قبل از اینکه ما به این مشکلات گرفتار شویم، جواب آن را داده و راه را برایمان نمایان ساخته است.
نعمان بن بشیر  رضی الله عنه می فرمایند: پیامبر  صلی الله علیه و سلم   فرموند: «إن الحلال بين وإن الحـرام بين وبينهما أمور مشتبهات لا يعـلمهن كثير من الناس» حلال و حرام واضح و روشن اند، آنان که در قرآن و حدیث واضح و روشن بیان شده اند که حلال اند ، حلالند و آنچه در قرآن و حدیث به صراحت بیان شده که حرامند مثل گوشت خوک، شراب، سود و ربا و… حرام اند و این واضح و روشن است. اما در بین اینها امور مشتبه ی هستند که بسیاری حکمش را نمی دانند. بین حلّت و حرمتش گیر کرده اند و بسیاری نمی دانند جائز است یا ناجائز ؟ آیا خوردن این لقمه، رفتن به فلان مجلس، گرفتن فلان پول و… جائز است یا ناجائز؟ شارع تکلیف این مسئله را هم واضح کرده است.و راه را برایمان نشان داده است. چکار کنیم؟ « فمن اتقى الشبهات فـقـد استبرأ لديـنه وعـرضه ومن وقع في الشبهات وقـع في الحرام » در وقت شک کردن و متردد بودن در مسئله، راه حلی که پیامبر  صلی الله علیه و سلم به عنوان یک طبیب، معلم و راهنما برای امت بیان کرده این است که از آن پرهیز بکنیم، کنار بزنیم، از آن اجتناب نمائیم. چرا؟ چون کسی که از شبهات اجتناب کند، دو فایده کرده: هم دینش را حفظ کرده و هم آبرویش را .دین و آبرویش در بین مردم محفوظ مانده، و کسی که از آن اجتناب نکرد، مرتکب امر حرامی شده، حال یا واقعا آن کار حرام بوده که انجام داده و یا اینکه آن کار حرام نبوده است اما بر اثر تساهل کم کم وارد حرام می شود و بر گناه جری می گردد. این راه حلی است که رسول الله در پیش روی ما گذاشته است.
خیلی سوال می کنند که خوردن فلان غذا، رفتن به فلان مجلس جائز است یا نه؟ اگر می خواهی دین و آبرویت حفظ شود، اگر می خواهی متهم به جرم نشوی، از این کارها بپرهیز!
پیامبر  صلی الله علیه و سلم  می فرمایند:« من كان يؤمن بالله واليوم الآخر فلا يقفنّ مواقف التهمة » کسی که به خدا ایمان دارد در جایی که موضع تهمت است نایستند کاری را که امکان این است به او تهمت زنند انجام ندهد. حضرت علی  رضی الله عنه  می فرمایند: اگر در مسئله ای شما شک داشتید، و شک شما برطرف شد، اما باقی مردم دلیل شما را نمی دانند، آن را انجام ندهید تا در موضع تهمت قرار نگیرید. برخی می گویند: پاک باش، باشه مردم  هر  چی می خواهند، بگویند! این درست نیست. نباید مردم را وادار به غیبت از خود نمود.
پیامبر  صلی الله علیه و سلم  یک وقت به اعتکاف نشسته بودند، یکی از ازواج مطهرات به ملاقات ایشان آمد، دو نفر از اصحاب  رضی الله عنهم از آنجا گذر می کردند، پیامبر  صلی الله علیه و سلم  آنان را صدا زدند و به آنان فرمودند: این زنی که با او صحبت می کنم، همسرم فلانی است . صحابه فرمودند: یا رسول الله! آیا کسی در مورد شما می تواند بدگمان شود؟ رسول الله  صلی الله علیه و سلم   فرموند: اگر من شبهه را برطرف نمی کردم، شیطان در فکر شما نفوذ می کرد و ذهن شما آلوده می ساخت. اگر کاری که انجام می دهی شفاف نیست باید برای حفظ دین و دنیای خود، آن را ترکت کنی.
مولوی سلطان زاده افزود: از آنکه اهل دین نیست و به این چیزها پایبندی ندارد گلایه ای نیست، آنان را به خدا می سپاریم، اما گلایه از آنان است که اهل نماز، ایمان و دینداری اند، اما متاسفانه دور شبهات می گردند و به خاطر اینکه از دیگران عقب نمانند دست به شبهات می زنند.
اگر دنبال دینی و طالب آخرتی، باید از چیزهایی بگذری، باید هزینه بپردازی. چطور وارد بهشت می شوی بدون هزینه! مگر دیگران بدون هزینه به خدا رسیدند؟ ابوبکر تمام مالش را هزینه می کند، صهیب دارای تجارت و غلام و کنیز بود، تمام مال خود را به اهل مکه بخشد تا راهش را رها کنند که  به مدینه هجرت کند، وقتی به مدینه می رسد، پیامبر  صلی الله علیه و سلم  به او می فرمایند: ای صهیب امروز تجارتی کردی که هرگز در او خسران و خسارتی نخواهد بود و خداوند از او خشنود شده آیه  «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِ‌ي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْ‌ضَاتِ اللَّـهِ  وَاللَّـهُ رَ‌ءُوفٌ بِالْعِبَادِ» ، « و در میان مردم کسی یافته می‌شود که جان خود را (که عزیزترین چیزی است که دارد) در برابر خوشنودی خدا می‌فروشد و خداوندگار نسبت به بندگان بس مهربان است »اما ما می خواهیم که دیندار باشیم و به بهشت و رضایت خدا برسیم بدون هزینه! می خواهیم معاملات و معاشرات ما مانند بی دینان باشد، اما فردای قیامت ما را ببرند بهشت و آنان را ببرند جهنم!!
«ألا وإن لكل ملك حمى ألا وإن حمى الله محارمه» آگاه باشید که هر پادشاه برای خودش حریم حفاظت شده ای دارد که کسی بدون اجازه حق ورود ندارد، باخبر باشید که حریم خدا محارمش است. مانند چوپان که در کنار چراگاه و حریم ممنوعه گوسفندانش را به چرا می برد، هر لحظه امکان ورود گوسفندان به محدوده ممنوعه است. اگر به محدوده خدا نزدیک شدیم ترس ورود به حرام همواره هست.
راحل را پیامبر اینگونه بیان می کند «ألا وإن في الجـسد مضغة إذا صلحـت صلح الجسد كله وإذا فـسـدت فـسـد الجسـد كـلـه ألا وهي الـقـلب» آگاه باشید در وجود و بدن انسان تکه ی گوشتی است که اگر اصلاح شد، همه بدن اصلاح می شود و اگر فاسد شد، همه اش فاسد می شود، او حاکم وجود است، اگر فاسد شد، همه را فاسد می کند، و آن قلب است. اگر قلب اصلاح شد دست به طرف حرام دراز نمی شود ، پا به طرف حرام حرکت نمی کند. چشم به طرف حرام نظر نمی اندازد ، فکر به حرام نمی اندیشد و… پس تنها راه حل دوری از شبهات و محرمات اصلاح قلب است.