نام ایشان، محمد پسر اسماعیل پسر ابراهیم پسر مغیره پسر “بردزبه” جعفی، و کنیهاش ابوعبدالله و لقبش بخاری است. وی در شب جمعه 13 شوال سال 199هـ در شهر “بخارا” دیده به جهان گشود. امام بخاری را “جعفی” بدان سبب گویند که جد بزرگش، “مغیره” به دست “الیمان الجعفی” به اسلام گرائید، […]
نام ایشان، محمد پسر اسماعیل پسر ابراهیم پسر مغیره پسر “بردزبه” جعفی، و کنیهاش ابوعبدالله و لقبش بخاری است. وی در شب جمعه 13 شوال سال 199هـ در شهر “بخارا” دیده به جهان گشود. امام بخاری را “جعفی” بدان سبب گویند که جد بزرگش، “مغیره” به دست “الیمان الجعفی” به اسلام گرائید، نسبت ایشان به سوی قبیله “یمان” نیز از همین جهت است. البته در مورد جدش، یعنی ابراهیم معلومات کافی در دست نیست، اما پدرش، اسماعیل از علمای متقی و پرهیزگار و شخص متمول و ثروتمند، و از شاگردان امام مالک و حمادبن زید بوده است، او به هنگام مرگش گفته است که در سرمایه او مال حرام و مشتبه وجود ندارد. بخاری کودکی بود که پدرش وفات یافت و مادرش به تربیت و تعلیم فرزندش همت گماشت، و ثروت فراوانی را که از پدرش به ارث مانده بود، وقف تعلیم و تربیت وی نمود.
امام بخاری-رحمه الله- بعد از خواندن علوم مقدماتی و کسب معارف آن دوره در بخارا، در همراهی مادر و برادر بزرگش، احمد، به منظور ادای حج عازم مکه مکرمه گردید، پس از ادای فریضه حج، مادر و برادرش دوباره به وطن برگشتند، و امام بخاری-رحمه الله- برای طلب حدیث در همان جا باقی ماند.
امام بخاری-رحمه الله- پس از اینکه مدتی در مکه مکرمه اقامت گزید و به فراگیری علوم مختلفه، مخصوصا علم حدیث، از محضر علمای بزرگ این دیار مبارک، عازم مدینه منوره گردید، وی سپس برای استماع حدیث و تکمیل معلومات خود، به اکثر شهرهای جهان اسلام مسافرت نمود. او چه در حضر و چه در سفر از اساتید بیشماری استماع احادیث نموده است، و خودش آنان را بیشتر از یکهزار نفر به شمار آورده است.
امام بخاری-رحمه الله- از محضر اساتید زیادی کسب فیض کرده و شاگردان بسیاری را نیز به جامعه اسلامی تقدیم نموده است که برخی از آنها عبارتند از:
– در بخارا؛ محمد بن سلام البیکندی، و عبدالله بن جعفر المسندی، و محمد بن یوسف و محمد بن عروه.
– در بلخ؛ مکی بن ابراهیم، قتیبه بن سعید بغلانی، یحیی بن بشر.
– در بغداد؛ عفان، محمد بن عیسی، سریج بن نعمان، علی بن مدینی و احمدبن حنبل.
– در مکه: ابوعبدالرحمن المقرئ، و حسان بن حسان البصری.
– در بصره؛ ابوعاصم النبیل، انصاری.
– در کوفه؛ عبیدالله بن موسی، و ابونعیم.
– در شام؛ ابومسهر، و محمد بن یوسف فریابی.
– در عسقلان؛ آدم.
– در حمص؛ ابوالیمان.
و…
همچنین از بارزترین شاگردان اما بخاری -رحمه الله- میتوان به افراد ذیل اشاره کرد:
خطیب بغدادی از فربری شاگرد بخاری نقل کرده که گفته است: افراد حلقههای استماع احادیث صحیح بخاری که هم درس من بودند، هفتاد هزار نفر بودند.
امام بخاری- رحمه الله- از حیث قدرت ضبط و قوت حافظه از نوابغ روزگار بود، هرگاه کتابی را یک بار مطالعه میکرد، آن کتاب در حافظهاش میماند. یکبار، همدرسانش که هنوز از قدرت حافظه او آگاهی نیافته بودند، هنگامی که احادیثی را استماع مینمودند و آنها را یادداشت میکردند، میدیدند که امام بخاری احادیث را یادداشت نمیکند، لذا او را به تنبلی متهم کرده و ملامت مینمودند که چرا وقت خود را بیهوده صرف مینمایی. امام بخاری به آنان گفت: مجموع احادیثی را که یادداشت کردهاید، پیش روی خود بگذارید که جمعا یازده هزار حدیث هستند، و من آنها را از حفظ برایتان میخوانم، سپس تمام آن احادیث را از حفظ قرائت کرد.
امام بخاری- رحمه الله- مدتی زیادی در مدینه منوره به فراگیر حدیث پرداخت، و در همان جا به تألیف دو کتاب مهمش همت گماشت، چنانکه او خود گفته است: «در هجده سالگی در روضه مطهر نبوی، در شبهای مهتابی کتاب “قضایا الصحابه” و کتاب “التاریخ الکبیر” را تألیف نمودم.»
آنچه محدثان معاصرامام بخاری را در حیرت انداخته بود، اوج قوت حافظه و ثبت و ضبط وی بود، او نه تنها در متن احادیث، بلکه در اسناد متعدد تمام احادیث و حتی تقدیم و تأخیر نام راویان آن اسناد، از هوش و حافظه بسیار بالایی برخوردار بود. هنگامی که قدرت ضبط و حافظه او در جهان اسلام انتشار یافت، برخی به آن احساس سرفرازی میکردند و برخی هم از روی حسادت، چنین قدرتی را برای حافظه امام بخاری یک مبالغه اغراقآمیز وغیرقابل قبول میدانستند. لذا برای تحقیق این مطلب دو مرتبه او را امتحان کردند، یک بار در بغداد، و یک بار در شهر سمرقند که در اینجا به عنوان نمونه واقعه آزامایش وی توسط علمای سمرقند ذکر میشود.
هنگامی که امام بخاری وارد شهر سمرقند شد، حدود چهار صد نفر از اساتید و طلاب حدیث سمرقند یک هفته دور هم جمع شدند، و برای اینکه امام بخاری را از حیث روایت در اشتباه بیندازند مجموعهای از احادیث را جمع آوری نموده و در سلسه اسناد آنها تغییراتی آوردند، آنان سلسله سندهای شام را در سلسله سندهای عراق و سلسله سندهای عراق را در سلسله اسناد شام وارد کردند، و به این ترتیب در اسناد و متون یک سلسله احادیث دیگر، تغییراتی آوردند، سپس این احادیث را با همان سندهای متغیر نزد امام بخاری قرائت کردند، و امام بخاری بعد از آنکه تمام اسناد تبدیل شده آنها را شنید، تمام آن احادیث را به صورت اصلی و واقعی خود برگرداند به طوری که آن چهار صد نفر نتوانستند در تصحیح اسناد تبدیل شده این مجموعه از احادیث، اشتباهی از وی مشاهده نمایند.
امام بخاری- رحمه الله- در جریان برگشتش به بخارا با مشکلات زیادی روبرو گردید، که از آن جمله حسدورزی یک عده مغرض در نیشاپور، به هنگام اقامتش در آنجا بود، وی پس از اینکه به بخارا برگشت نیز با مشکلاتی روبرو گردید؛
یک بار “خالد بن احمد ذهلی”، فرماندار شهر بخارا و نماینده تامالاختیار خلیفه عباسی، توسط شخصی از امام بخاری دعوت کرد تا در قصر او به فرزندانش “الجامع صحیح، و”التاریخ الکبیر” را تدريس نماید، اما از آنجایی که امام بخاری به غایت اهل عزت نفس بود و هرگز در مقابل زر و زور سر فرود نمیآورد و به هیچ قیمتی حاضر نبود که عزت و کرامت علم مورد تحقیر قرار گیرد، دعوت او را نپذیرفت، و در جواب فرستاده خالدبن احمد گفت: «به فرماندار شهر بگو من علم را خوار و ذلیل نمیکنم، و نه آن را به دروازههای سلاطین حمل میکنم، اگر والی نیازی به علم داشته باشد، باید به مسجد و یا به خانهام حاضر شود.»
اینجا بود که خالدبن احمد ذهلی بنای مخالفت با امام بخاری را آغاز نمود و به بهانه های مختلف وی را میآزرد تا اینکه بالاخره این محدث کبیر را از شهر بخارا اخراج نمود. امام بخاری بناچار به روستای “خرتنگ” در دو فرسخی سمرقند نزد اقوام و خویشاوندان خود سکونت گزید، ایشان مدتی را در این روستا سکونت گزید تا اینکه درهمین مکان دچار مریضی شد و در شب شنبه مصادف عید رمضان سال 256هـ دار فانی دنیا را وداع گفته و به دیار باقی شتافت.
مؤلفات امام بخاری و “الجامع الصحیح”
امام بخاری- رحمه الله- کتابهای بسیار مفیدی را تألیف نموده است، ازآن جمله میتوان به کتابهای “التاریخ الکبیر”، “التاریخ الاوسط”، و “التاریخ الصغیر”، “الادب المفرد”، “جزء قراءة خلف الإمام”، “جزء أحادیث رفع الیدین” و.. اشاره نمود. اما مهمترین و بارزترین تألیف امام بخاری کتاب ” الجامع الصحیح” (صحیح بخاری) است.
صحیح بخاری، که اصل نامش: “الجامع الصحیح المسند من أحادیث الرسول و سننه و أیامه” است، و اختصاراً از آن به “الجامع الصحیح” و یا “صحیح بخاری” نیز یاد میشود، از مهمترین تآلیفات امام بخاری و همچنین از معتبرترین کتابهای حدیث در محافل اهل سنت به شمار میآید.