شاید(والله اعلم) الله تعالی میخواهد بندگانش را قبل از آنکه از عذاب بترساند، به رحمتش دعوت دهد و امیدوار کند، و به جای اینکه در دل بندگانش، هول و هراس ایجاد کند، بیشتر، تشویق و ترغیب به مغفرت و عفْو نماید. الله متعال در سورهی مبارکهی «نساء» میفرماید: [فَإنَّ اللّهَ کانَ عَفُوّاً قَدِیْراً] (نساء/149)…همانا خداوند […]
شاید(والله اعلم) الله تعالی میخواهد بندگانش را قبل از آنکه از عذاب بترساند، به رحمتش دعوت دهد و امیدوار کند، و به جای اینکه در دل بندگانش، هول و هراس ایجاد کند، بیشتر، تشویق و ترغیب به مغفرت و عفْو نماید.
الله متعال در سورهی مبارکهی «نساء» میفرماید: [فَإنَّ اللّهَ کانَ عَفُوّاً قَدِیْراً] (نساء/149)…همانا خداوند درگذرنده و توانا است.
در این آیه، الله ذوالجلال، نهایت آمرزندگیاش را بیان میکند تا بندگانش به رحمتش امیدوار باشند و بر آستانهاش سر تعظیم فرود آورده، از دریای بیکران رحمتش، قطرهای بنوشند و با آب رحمتش، زمین تشنهی روح خویش را سیراب کنند.
بیانِ صفتِ آمرزندگی(عفواً) در کنار صفتِ قدرت (قدیراً) و باز تقدیم صفت آمرزندگی بر صفت قدرت (عَفُوّاً قَدِیْراً) بیانگر چند نکتهی اساسی میباشد که مختصراً به بیان آن خواهیم پرداخت.
مناسب است ابتدا معنای (عَفُوّاً) را بدانیم که چیست؟
مرحوم دهخدا لغت «عَفو» را به نقل از (اقرب الموارد) اینگونه معنی میکند: گذشت کردن بر کسی و ترک کردن مجازاتی که شایستهی آن است و خودداری از مؤاخذهی او.(نقل از لغت نامه دهخدا)
در کتاب (لسان العرب) میآید: «العَفُوّ: فَعُوْلٌ مِنَ العَفْوِ وَ هُوَ التَّجاوُزُ عَنِ الذَّنْبِ وَ تَرْكُ العِقابِ عَلَیْهِ… وَ هُوَ مِنْ أبْنِیةِ المُبالَغَةِ.» ، عَفُوّ از عَفْو گرفته شده است و بر وزن «فعول» برای مبالغه و زیادت و کثرت معنای مصدر در فاعل میآید و معنایش «بسیار درگذر نمودن از گناه و ترک عقوبت و عذاب و سرزنش بخاطر آن» است.
( قَدِیْراً) نیز، صفتی از صفات الله تعالی میباشد که معنایش برای همگان مشخص است.
«ابن منظور» در لغت نامه «لسان العرب» مینویسد: «القَادِرُ اسْمُ فَاعِلٍ مِنْ قَدَرَ یَقْدِرُ وَالْقَدِیْرُ فَعِیْلٌ مِنْهُ وَ هُوَ لِلْمُبَالَغَةِ» قادر، اسم فاعل است و قدیر برای مبالغه و زیادت معنای مصدری در فاعل می آید.
پس مشخص شد که الله تعالی دو صفت از صفات زیبایش را، آنهم به صورت مبالغه کنار یکدیگر ذکر نمود.
چه ارتباطی بین(عَفْو) و (قدرت) وجود دارد؟
الله ذوالجلال در این آیه میخواهد خودش را به بهترین روش معرفی کند؛ بدین صورت که هم بسیار از گناه بندگانش درمیگذرد و هم بسیار قدرت دارد که بندگان را بر گناهشان مؤاخذه و مجازات کند، به بیانی دیگر، الله ذوالجلال بسیار قدرت دارد و قوی است، اما با این وجود، بسیار از گناه و عقوبت بندگانش درمیگذرد.
گاهی اتفاق میافتد که کسی از روی ناتوانی و ضعف، از مؤاخذه نمودن طرف مقابل صرف نظر میکند، ولی الله متعال، اینگونه نیست، بخشش و گذشتش از بندگان، بهخاطر ضعفش نیست، بلکه در اوج قدرت میبخشد و کمال بزرگی در همین است، و زمانی که قدرت بر مجازات وجود داشته باشد ولی گذشت کند، زیباییِ گذشت دوچندان میشود.
این درسی برای بندگان است که قدرت زمانی زیبا میباشد که به همراه گذشت و رحمت باشد. چنانکه الله متعال بسیار قدرت دارد، ولی قدرتش را به رخ بندگان گنهکارش نمیکشد، بلکه از مجازات آنان درمیگذرد، به بیانی واضحتر: الله تعالی مثل برخی حکّام و صاحبان قدرت، عقدهای نیست که به محض اینکه یک قدرت جزئی بدست میآورند، شروع به قلع و قمع مخالفین و مجرمین مینمایند، بلکه قدرتِ الله یک صفت ذاتی و همیشگی برایش هست و در کنار این قدرت کامله، عفو و گذشتش بینظیر است، مثل خودش که همتا ندارد.
اما چرا الله متعال در این آیه صفت (عَفُوّاً) را قبل از (قَدِیْراً) آورده است؟
بسیار واضح و روشن است که الله تعالی معمولا صفات رحمتش را اول بیان میکند و بعد از آن، حسبِ اقتضای سیاق آیات، صفات قدرت یا صفاتی را که مربوط به عقوبت هست بیان میکند؛ مثلا در سورهی حجر میفرماید:[ نَبِّئْ عِبَادِیْ أَنِّیْ أَنَا الْغَفُوْرُ الرَّحِیْمُ، وَ أَنَّ عَذابِیْ هُوَ الْعَذابُ الْأَلِیْمُ] (حجر:49/50)
مشاهده میکنیم که اول بحث رحمتِ الله تعالی و بعد از آن، بحث عذابِ الله ذوالجلال بیان میشود، یا در اول سورهی غافر که الله میفرماید: [ غَافِرِالذَّنْبِ وَ قَابِلِ التَّوْبِ شَدِیْدِ الْعِقَابِ]( غافر/3)اول بحث مغفرت الله تعالی و بعد بحث عذاب، بیان میشود. تازه، جالبتر آن است که در این آیه، اول مغفرتِ الله و بعد قبول شدن توبه بیان میشود و بعد از آن، بحث عذاب بیان میشود، شاید به همین دلیل است که از حضرت عمر(رضی الله عنه) نقل است که فرمودند: امیدوارکنندهترین آیه، همین بخش از سورهی غافر است، چون صفت مغفرتِ الله تعالی قبل از صفتِ توبه پذیریاش بیان شده است.
همین شیوه در بسیاری از آیات قرآن، مورد توجه قرار گرفته است.
شاید(والله اعلم) الله تعالی میخواهد بندگانش را قبل از آنکه از عذاب بترساند، به رحمتش دعوت دهد و امیدوار کند، و به جای اینکه در دل بندگانش، هول و هراس ایجاد کند، بیشتر، تشویق و ترغیب به مغفرت و عفْو نماید.
اما از آن طرف، بعد از بیان صفات رحمت و مغفرت، بحث عذاب و قدرت و اقتدار خویش را نیز بیان میکند تا توجه بندگانش تنها به صفات رحمت نباشد و بر اثر این دید و طرز نگاه، در انجام وظایف خویش سستی نکنند، ساده تر بگویم، الله تعالی میخواهد که بندگانش، از صفات رحمانیاش سوءاستفاده نکنند و از سستی و تنبلی و شانه خالی کردن از مسئولیت بپرهیزند و از عذابش نیز غافل نباشند.
[وَاللّهُ یَقُوْلُ الْحَقَّ وَ هُوَ یَهْدِيْ السَّبِیْلَ]
? أبوسهیل زینلی