انگیزه‌ها و دلایل زیادی وجود داشت، تا صحابه (رض) را مشتاق خدمت به سنت نماید و آنها را وادار سازد تا تمام همت و تلاش خود را در راستای حفاظت از سنت و دفاع از آن در مقابل هرگونه فزونی و کاستی بکار بندند. مهم ترین این دلایل را می توان اینگونه برشمرد.     […]

انگیزه‌ها و دلایل زیادی وجود داشت، تا صحابه (رض) را مشتاق خدمت به سنت نماید و آنها را وادار سازد تا تمام همت و تلاش خود را در راستای حفاظت از سنت و دفاع از آن در مقابل هرگونه فزونی و کاستی بکار بندند. مهم ترین این دلایل را می توان اینگونه برشمرد.

 

 

انگیزه دوم: تشویق نصوص دینی بر آموختن و تعلیم دادن
نصوص زیادی در متون اسلامی بیان شده که به مسلمانان فرمان می دهد، تعلیم و تعلم را جدی گرفته و از هرگونه کتمان علم بازآیند.

در همین راستا خداوند متعال می فرماید:
1-خداوند می فرماید: ﴿ وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ ﴾ « مؤمنان را نسزد که همگی بیرون بروند (و برای فراگرفتن معارف اسلامی عازم مراکز علمی اسلامی بشوند). باید که از هر قوم و قبیله‌ای، عدّه‌ای بروند (و در تحصیل علوم دینی تلاش کنند) تا با تعلیمات اسلامی آشنا گردند، و هنگامی که به سوی قوم و قبیله‌ی خود برگشتند (به تعلیم مردمان بپردازند و ارشادشان کنند و) آنان را (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسانند تا (خویشتن را از عقاب و عذاب خدا برحذر دارند و از بطالت و ضلالت) خودداری کنند.» [التوبة: 122]

2- در آیاتی دیگر فرموده است: : ﴿ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴾ « بی‌گمان کسانی که پنهان می‌دارند آنچه را که از دلائل روشن و هدایت فرو فرستاده‌ایم، بعد از آن که آن را برای مردم در کتاب (تورات و انجیل) بیان و روشن نموده‌ایم، خدا و نفرین‌کنندگان (چه از میان فرشتگان و چه از میان مؤمنان انس و جان)، ایشان را نفرین می‌کنند (و خواستار طرد آنان از رحمت خدا خواهند شد).» [البقرة: 159]؛  بر همین اساس هست که حضرت ابوهریره می‌گوید: اگر دو آیه نمی بودند من هیچ حدیثی روایت نمی نمودم(1): ﴿  إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَـٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿*﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَـٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾ «بی‌گمان کسانی که پنهان می‌دارند آنچه را که از دلائل روشن و هدایت فرو فرستاده‌ایم، بعد از آن که آن را برای مردم در کتاب (تورات و انجیل) بیان و روشن نموده‌ایم، خدا و نفرین‌کنندگان (چه از میان فرشتگان و چه از میان مؤمنان انس و جان)، ایشان را نفرین می‌کنند (و خواستار طرد آنان از رحمت خدا خواهند شد). مگر کسانی که توبه کنند (از کتمان حق) و به اصلاح (حال خود و جبران مافات) بپردازند و (آنچه را که از اوصاف پیغمبر و اسلام و دیگر حقائق می‌دانستند و پنهان می‌کردند) آشکار سازند. چه توبه‌ی چنین کسانی را می‌پذیرم و من بسی توبه‌پذیر و مهربانم. » [البقرة: 159، 160]  
در روایت دیگری از حضرت ابوهریره نقل شده که فرموده اند: (2): اگر خداوند بر اهل کتاب، بخاطر  کتمان در زمینه آموزش علم سرزنش نمی کرد، هیچ حدیثی برای شما نقل نمی کردم. سپس این آیه را تلاوت فرمودند. ﴿ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ ﴾« و (به یاد بیاور ای پیغمبر!) آن گاه را که خداوند پیمان مؤکّد (بر زبان انبیاء) از اهل کتاب گرفت که باید کتاب (خود) را برای مردمان آشکار سازید و توضیح دهید و آن را کتمان و پنهان نسازید. » [آل عمران: 187]

از حضرت ابوذر غفاری نیز نقل شده که اگر شما شمشیر را بر گردنم نهادید و من بخواهم کلمه ای از گفته های رسول‌خدا(ص) را بگویم، قبل از اینکه شما با شمشیر گردن مرا بزنید آن حرف را خواهم گفت(3). منظورش این هست که در تحت هر شرایطی گفته‌های رسول‌خدا (ص ) را بیان می‌نمایم.(4)

3- پیامبر(ص) صحابه را شدیدا از کتمان علم باز داشتند. رسول خدا(ص) فرمودند: هر کس پیرامون مسئله ای از او سوال شود، و او (با وجود آگاهی نسبت به جواب آن) پاسخ ندهد، در روز قیامت به او لگامی از لگام های آتش جهنم بسته خواهد شد.(5)

4- پیامبر(ص) برای اصحاب و یاران خود صحبت می کردند، و آنها را به سمت و سوی سعادت دنیا و آخرت راهنمایی می نمودند و فرمودند: هر کس که در جلسه حضور دارد، باید این نکات را به غائبین برساند چه بسا که فرد حاضر در جلسه مطلب را به کسی که فهیم‌تر از خودش هست، برساند.( 6)
5- نبی رحمت(ص) در برخی مواقع فضیلت و منزلت تعلیم دادن به دیگران را به اصحابش گوشزد می‌نمود، چنانچه فرموده‌اند: ((هر کس، شخصی را به کار خیری راهنمایی نماید، برای او همانند اجر، کننده آن کار داده می شود )) (7) و نیز فرموده اند: هر کس دیگری را به طرف هدایت فراخواند برای او همانند اجر کسانی که بدان عمل کنند، داده می شود بدون اینکه از اجر و پاداش آنها چیزی کاسته گردد. (8)

6- در روایت دیگری نقل شده که رسول خدا(ص) یاران خود را تشویق به آموختن و یاد دادن می‌نمودند و آنها را به پاداشی بزرگ و چشم‌گیر در دنیا و آخرت وعده می دادند، چنانچه فرمودند: خداوند خرم بدارد شخصی را که گفتاری از من بشنود و آن را به حافظه بسپارد تا آن را به دیگری نقل نماید. چه بسا کسانی که حامل فقه بوده اما خود فقیه (و اهل استنباط ) نباشند و چه بسا حاملان فقهی که خود اهل فقه و استنباط نیستند(9) بر مبنای همین قبیل روایات  هست که حفظ حدیث واجب می گردد. تا بواسطه آن مسلمان از مسئولیت تبلیغ آنچه که نبی رحمت(ص) بر عهده وی گذاشته، برئ الذمه شود.

7- در برخی روایت پیامبر(ص) یاران خود را به ابلاغ و گسترش علم، حال کم باشد یا زیاد؛ تشویق و ترغیب می نمودند. آنجا که فرمودند: از من برسانید هر چند که یک آیت باشد. (10)
8- و در روایتی دیگر اصحاب و یاران را به گوش کردن حدیث و تبلیغ آن تشویق می نمودند: شما (حدیث را از من ) می شنوید و دیگران از شما خواهند شنید، و از کسانی که از شما شنیده اند، شنیده خواهد شد.(11)
این حدیث گرچه معنای خبری دارد اما بیانگر حکم امر هست بدین معنا که از من بشنوید و آن را به دیگران برسانید و دیگران از شما خواهند شنید و بدین سان‌ست ادا نمودن امانت.(12)

9- پیامبر(ص) اصحاب خود را تشویق به آموختن می نمودند، از ایشان نقل شده: احادیث را حفظ کنید و به دیگران برسانید.(13)
10- پیامبر(ص) به یاران خود گفته بود که راهنمایی کردن یک گمراه و آموزش دادن و فرادادن احکام شرعی به وی برای آنها بهتر از شتران سرخ موی که پربهاترین سرمایه آن زمان بود، می‌باشد، چنانچه فرموده اند: به خدا سوگند! اگر خداوند فردی را بواسطه تو هدایت نماید برایت از شتران سرخ موی بهتر می باشد.(14)  

براساس همچنین روایت هایی بوده که صحابه بزرگوار پیامبر(ص) به منزلت و ارزش فراگیری علوم و وجوب رساندن علم به دیگران و حرمت کتمان آن پی برده اند، با تمام وجود بسیج شده و حدیث را به بهترین وجه به تابعین رساندند، تا وظیفه ای را که پیامبر به عهده آنها گذاشته بود را ادا نمایند.
ادامه دارد….
به قلم: د. أيمن محمود مهدي
مترجم: عصمت الله تیموری

منابع:
1- صحیح بخاری، باب حفظ العلم 1/ 258، شماره  118 وصحيح مسلم  2492
2 – المستدرك حاكم، كتاب العلم 1/ 108
3 – صحيح بخاري كتاب العلم، باب العلم قبل القول والعمل 1/ 192
4- فتح الباري 1/ 194.
5-  سنن أبو داود 3658 – سنن الترمذي 2658، ، و  مسند أحمد 8514
7- صحيح بخاري 67 – وصحيح مسلم 1679.
8-  صحيح مسلم 1893.
9 – صحيح مسلم 2674.
10- سنن أبو داود، 3660، سنن ترمذي 2665
11- صحيح بخاري 3461.
12- سنن أبو داود 3659
13- عون المعبود شرح سنن أبي داود 10/ 67.
14- صحيح بخاري87.
15- صحيح البخاري3009 – و صحيح مسلم2406.