پیشتر یادآور شدیم که علل و انگیزه های زیادی وجود داشته، که صحابه(رض) را مشتاقِ خدمت به سنت پیامبر(ص) نشر، اشاعه و گسترش نمایند و در راستای حفاظت و صیانت آنها از هرگونه فزونی یا کاستی تلاش کنند. و یکی از این علل عبارت است از:        انگیزه سوم: محبت و علاقه شدید […]

پیشتر یادآور شدیم که علل و انگیزه های زیادی وجود داشته، که صحابه(رض) را مشتاقِ خدمت به سنت پیامبر(ص) نشر، اشاعه و گسترش نمایند و در راستای حفاظت و صیانت آنها از هرگونه فزونی یا کاستی تلاش کنند. و یکی از این علل عبارت است از:

 

 

 

 انگیزه سوم: محبت و علاقه شدید به پیامبر(ص)
صحابه(رض) چهره زیبا و دلربای پیامبر(ص) را از نزدیک دیده و مشاهده نموده بودند و معجزات ایشان را به چشم سر دیدند و نسبت به سیرت گهربار ایشان اطلاع کامل داشتند و ایشان را شدید دوست داشته و علاقه‌مند بدیشان بودند به نحوی که محبت به ایشان، از محبت بر پدر ومادر و فرزند و حتی خودشان برتری یافته بود. محبت و دوستی با پیامبر(ص) را بر هر محبتی، و فرموده ایشان را نیز بر هر  چیزی مقدم می دانستند.
1-از عبدالله بن هشام تیمی(رض) نقل شده که ما روزی به همراه پیامبر(ص) بودیم و ایشان دست حضرت عمربن خطاب(رض) را گرفته بودند. حضرت عمر(رض) خطاب به نبی رحمت(ص) فرمودند: ای رسول خدا! من شما را از همه چیز جز خودم بیشتر دوست دارم.  . پیامبر(ص) خطاب به وی فرمودند: نه! پذیرفته نیست. به خدا قسم تا زمانی که مرا حتی از خودت بیشتر دوست نداشته باشی. حضرت عمر(رض) خطاب به پیامبر(ص) فرمودند: الان چنین شد. به خدا سوگند! من شما را حتی از خودم بیشتر دوست دارم. آنگاه پیامبر(ص) فرمودند: حالا درست هست ای عمر!(1)
 قاضی عیاض ذکر می کند: شخصی از حضرت علی(رض) پرسید: محبت شما با پیامبر(ص) در چه حدّ بود؟ ایشان در جواب فرمودند:  به خدا قسم محبت ما با ایشان از محبت ما با اموال، پدران، فرزندان و مادران‌مان بیشتر بود و حتی از علاقه به آب سرد به هنگام اوج تشنگی هم بیشتر بود.(2)

2-پیامبر(ص) به اصحاب و یاران(رض) خود این نکته را یادآور شده بود که یکی از شرایط کمال ایمان این هست، که ایشان را از تمام مردم بیشتر دوست داشته باشند. فرموده اند: هیچ یک از شما مومن نمی شود مگر اینکه من از والدین، فرزندان و از تمام مردم نزدش محبوب تر نباشم.(3)
3-    یا اینکه به آنها فراداده بود که انسان مومن و مسلمان تا زمانی که خدا و رسولش را از همه چیز بیشتر دوست نداشته باد، شیرینی و لذت ایمان را نمی چشد. از انس بن مالک(رض) نقل شده که پیامبر(ص) فرموده اند: سه خصلت ست که هر کس آنها را دارا باشد، حلاوت و لذت ایمان را می چشد و حس می نماید، یکی از آنها این‌ست که خدا و پیامبرش را از هر چیزی بیشتر دوست داشته باشد (4)

4-    محبت صحابه(رض) با پیامبر(ص) بقدری بود که همه‌گی مشتاق و همه تن گوش بودند تا اینکه کلمه‌ای از دهان مبارک پیامبر(ص) بیرون شود یا اینکه با دستان مبارک خویش اشاره ای بنمایند. هیچ کس هیچ چیز را به اندازه‌ای که اصحاب(رض)پیامبر(ص) را دوست داشند، دوست ندارد. طبق نصوص تاریخی عروه بن مسعود قبل از اینکه اسلام بیاورد به این نکته اعتراف کرده است. کمال و بزرگی درآن چیزی ست که دشمن بدان اعتراف نماید.
عروه بن مسعود می گوید: به خدا قسم! من نزد پادشاهان زیادی رفتم. من پیش قیصر، کسری و نجاشی رفتم . به خدا قسم! به اندازه ای که اصحاب محمد(ص) نسبت به او محبت دارند و او را تعظیم می نمایند، هیچ پادشاهی از جانب اطرافیان خود مورد احترام و محبت قرار نمی گیرد. به خدا قسم! آب دهانش را بیرون نمی انداخت، مگر اینکه در کف دست یکی قرار می گرفت. و آن را  ( به عنوان تبرک ) به دست و پوست خود می مالیدند. و هرگاه به چیزی فرمان می‌داد، آن را سریعا محقق می ساختند و برای انجام آن شتاب می نمودند. وقتی می خواست وضو بگیرد، هر لحظه امکان داشت که برای بدست آوردن آب وضوی وی با هم نبرد نمایند. و هرگاه برایشان سخن می گفت همه از روی احترام صداهای خود را پایین می آوردند و بخاطر احترام وافر وی به ایشان خیره نمی نگریستند. و اینها همه بخاطر احترام و تعظیم وی بود.(5)

5-    همین محبت وافر و شدید بود که آنها را واداشته بود تا تماما به ایشان اقتدا نمایند. امام بخاری در صحیح خود از حضرت ابن عمر(رض) نقل نموده، پیامبر(ص) برای خود انگشتری از جنس طلا درست کردند. همه مردم برای خود انگشتری از طلا تهیه کرده بودند. پیامبر(ص) با دیدن این صحنه فرمودند: من برای خودم انگشتری از جنس طلا درست کرده بودم. و سپس انگشتر را بیرون کردند. و فرمودند: دیگر هرگز از آن استفاده نخواهم نمود. اصحاب(رض)نیز همه‌گی انگشترهای خود را بیرون آوردند.(6)
آیا برای هر کس خوشتر از این که احکامات و فرامین مربی و معلم خود را عملی نمایند، چیزی هست؟ و آیا برای فرد مسلمان چیزی مقدم تر از این هست که عوامل نجات بخش خود از گمراهی، و هدایتگر خویشتن به سمت هدایت و فلاح را زنده و پویا نگهدارد؟ اصحاب پیامبر با ارادت کامل و از روی محبت سخنان و سیرت پیامبر را می شنیدند و از آن حفاظت می‌نمودند.(7)
نقل شده که ابوبکر صدیق(رض) برای خرید شتری پیش حضرت عازب(رض) پدر براء می رود و بعد از اتمام معامله خطاب به عازب(رض) می گوید: به فرزندت براء بگو تا شتر را به خانه ام بیاورد. حضرت عازب(رض) می گوید: تا زمانی که ماجرای هجرت خود با پیامبر(ص) را برایم تعریف نکنی. نمی گذارم شتر را ببرد . حضرت ابوبکر(رض) ماجرا را برای ایشان تعریف می‌نماید (8)
صحابه پیامبراعم از زن و مرد بنا بر محبتی که با شخص ایشان داشتند، تلاش می کردند در مجالس پیامبر(ص) حضور یابند و سخنان ایشان را بشنوند و در راستای اجرای ساختن فرمایشات ایشان اعم از امر و نهی از یکدیگر سبقت بگیرند. تا آنجا که زنان صحابه(رض)از پیامبر(ص)  درخواست نمودند تا یک روز در هفته را برای آن‌ها اختصاص داده و بدون حضور مردان برای‌شان سخن بگویند.

از حضرت ابوسعید خدری(رض) نقل شده که فرمودند: زنان به پیامبر(ص) فرمودند: مردان نسبت به ما یشتر در مجال شما حضور می یابند، یک روز برای ما اختصاص بدهید. پیامبر نیز چنین وعده ای به آنها می دهد و بریا آنها موعظه و سخنرانی کردند و بدان ها امر نمودند (9)

محبت وقتی صادقانه باشد و در دل جای بگیرد، فرد دوست‌دار را وادار می کند، تا آثار و نشانه های محبوب خود را عملی نماید و از گفتارش لذت بزده و آنها را تکرار نماید و هر چه را که از جانب محبوبش آمده دوست داشته و حفظ نماید. هر چه از دوست رسد نکوست.

وقتی محبت و عشق به پیامبر(ص) در قلوب صحابه(رض) جای گرفت وشیرینی ایمان را چشیدند، به بهترین نحو ممکن برای شنیدن گفتارهای ایشان و نشر و اشاعه آنها قیام نمودند. از کوچکترین فرموده رسول خدا(ص) فروگذار نشدند. گفتار گهربار ایشان را نقل نمودند و حتی حرکات، سکنات، سکوت و خنده ایشان را به آیندگان رساندند و حالات ایشان را در شرایط مختلف اعم از خواب و بیداری، نشستن و قیام، لباس پوشیدن و سوار شدن، خوردن و نوشیدن حفظ نمودند. بلکه بخاطر اشتیاق به تاسی از ایشان در تمام شئون زندگی، در چگونگی ابلاغ گفتار و کردار ایشان با هم بحث نموده اند. تا بتواند از این طریق همانگونه که در دنیا همراه و همنشین ایشان بودند، امتیاز همراهی ایشان در بهشت را از آن خود نمایند. بگونه‌ای در نقل حدیث و سیرت دقت عمل به خرج می دادند که هرگاه حدیث را از آنان می شنیدی گمان می کردی از دهان مبارک خود پیامبر شنیده ای.
ادامه دارد…..
به قلم: د. أیمن محمود مهدی
مترجم: عصمت الله تیموری
منابع:
1-صحیح بخاری 6632
2- الشفا بتعريف حقوق المصطفى 2/ 22.
3-صحیح بخاری 15
4-صحیح بخاری 16،صحیح مسلم 43
5- صحیح بخاری 2732
7- أصول الحديث علومه ومصطلحه؛ از محمد عجاج الخطيب ص: 63.
8-  مسند امام احمد 1/166، 3
9- صحیح بخاری 101