محبّت با رسول خدا صلى الله علیه وسلمدر واقع دوست داشتن رسول خدا صلى الله علیه وسلم تنها درک و احساس شریفی نیست که مؤمن آن را در مقابل پیامبر بزرگواری که سبب هدایت همهی ما بوده است، بفهمد و درک کند؛ بلکه در حد ذات خودش از لازمههای ایمانی هست که جایگزین دیگری ندارد. […]
محبّت با رسول خدا صلى الله علیه وسلمدر واقع دوست داشتن رسول خدا صلى الله علیه وسلم تنها درک و احساس شریفی نیست که مؤمن آن را در مقابل پیامبر بزرگواری که سبب هدایت همهی ما بوده است، بفهمد و درک کند؛ بلکه در حد ذات خودش از لازمههای ایمانی هست که جایگزین دیگری ندارد.
انس بن مالک رضی الله عنه روایت میکند كه رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمودند: «ثَلاَثٌ مَنْ كُنَّ فِیهِ وَجَدَ حَلاَوَةَ الإِیمَانِ: أَنْ یَكُونَ اللهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَأَنْ یُحِبَّ المَرْءَ لَا یُحِبُّهُ إِلَّا لِلّٰهِ، وَأَنْ یَكْرَهَ أَنْ یَعُودَ فِی الكُفْرِ كَمَا یَكْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ»؛ سه چیزاند که در هر کسی وجود داشته باشند، حلاوت ایمان را میچشد: اینکه خدا و پیامبرش نزد او از هر کسی دیگر محبوبتر باشند، اینکه شخص را دوست بدارد و محبتش برای خدا باشد، و این که ناگوار بداند که به کفر برگردد همانگونه که ناگوار میداند که در آتش انداخته شود. (بخاری: ۱۶؛ مسلم: ۴۳)
رسول خدا صلى الله علیه وسلم ایمان کسانی را که محبت دیگری را بر محبت پیامبر مقدم کرده باشد، نفی فرمود. رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمودند: «لَا یُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّىٰ أَكُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَمَالِهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ»؛ هیچ بندهای مومن نمیشود تا زمانی که من نزد او از اهل و مال و سایر مردم محبوبتر نباشم. (بخاری: ۱۵؛ مسلم ۴۴، عن انس واللفظ له)
همچنین فرمودند: «لَا یُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّىٰ یَكُونَ اللهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا»؛ مؤمن نمیشود هیچ کسی از شما، تا این که خدا و رسولش پیش او از دیگران محبوبتر باشند. (احمد: ۱۳۱۷۴؛ وقال الارناؤوط: اسناده صحیح علیٰ شرط الشیخین)
بالاتر از آن اینکه پیامبر صلى الله علیه وسلم از عمر بن خطاب رضی الله عنه این را نپذیرفت كه چیزی را بر محبت رسول خدا صلى الله علیه وسلم مقدّم بدارد، حتی اگر وجود خودش باشد. عمر بن خطاب رضی الله عنه فرمود: ای رسول خدا! شما به غیر از خودم از هر چیزی نزد من محبوبتر هستی. پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند: «لَا، وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ! حَتَّىٰ أَكُونَ أَحَبَّ إِلَیْكَ مِنْ نَفْسِكَ»؛ نخیر؛ قسم به آن ذاتی که نفس من در دست اوست، تا زمانی که من نزد تو حتّی از خودت محبوبترین باشم. پس عمر رضی الله عنه فرمود: قسم به خدا الآن شما از خودم نیز محبوبتر هستی. پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند: «الآنَ یَا عُمَرُ»؛ الآن بله ای عمر!. (بخاری: ۶۲۵۷؛ احمد: ۱۸۰۷۶)
پس عمر رضی الله عنه در این موقعیت، محبّت رسول خدا صلى الله علیه وسلم را بر محبت خانواده و مال و فرزند و وطن، مقدّم کرد، امّا شخض خودش را مستثنیٰ کرد و بس، اما رسول خدا صلى الله علیه وسلم آن را از او نپذیرفت و کامل شدن ایمان را از او قبول نكرد مگر بعد از اینکه اعلان کرد که او محبّت رسول الله صلى الله علیه وسلم را بر محبت شخصِ خودش مقدّم میکند.
آیا سیرت نبوی کمکی به ما میکند برای محبت رسول؟
خواندن سیرت نبوی برای رسیدن به این حبّ و دوستی به ما کمک میکند؛ بلکه رسیدن به این درجه بدون زحمت و آگاهی کامل از بسیاری مواقع سیرت بسیار مشکل است.
حقیقت این است که خواندن هر موقعیتی از مواقف سیرت، ضامن کاشتِ محبّت رسول خدا صلى الله علیه وسلم در قلب است. هر چه بیشتر بخوانی، بیشتر دوستش میداری، و این به فاصلهای زمانی از دورههای سیرت محدود نمیشود و نه به خواندن نوع معیّنی از مواقف، بلکه این – با تأکید کامل – کل سیرت را در بر میگیرد.
موقعیتهای دوران مکی یا مدنی را مطالعه کن و همچنین موقعیتهای نصر و پیروزی؛ مانند: بدر و احزاب و فتح مکه را بخوان، موقعیتهای سخت و مصیبتهایی؛ مانند: احد و حنین و ماء الرجیع را زیر مطالعه داشته باش و مواقفش با مسلمانان یا مشرکان را بخوان، نیز موقعیتهایش با یهود و نصاریٰ را مورد مطالعه قرار بده و نیز مواقفش با مؤمنان یا با منافقان، را برخوان و همین طور مواقفش را با یاران و اهل بیتش. بخوان مواقفش را با بزرگترها و کوچکترها، و با مردان و زنان و با سرداران و غلامان.
در حقیقت این محبتِ افزون شونده از بزرگترین دلائل ایمان هست و آن بزرگترین انگیزه برای پیروی و آن راه بهشت و راه رضایت و خشنودی پروردگار جهانیان و نگهدارنده از نابودی و نجات از وعید است، خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِیرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْكُمْ مِنَ اللهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللهُ بِأَمْرِهِ وَاللهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ﴾ [توبة: ۲۴]؛ بگو: اگر پدرانتان، و فرزندانتان، و برادرانتان و همسرانتان، و خویشاوندانتان، و اموالی که به دست آوردهاید، و تجارتی که از کساد آن میترسید، و خانه هایی که بدان دلخوش هستید، در نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه او محبوبتر است، پس منتظر باشید، تا خداوند فرمان (عذاب) خویش را بیاورد، و خداوند گروه نافرمان را هدایت نمیکند.
ما در واقع، بعد از خواندن سیرت پیامبر صلى الله علیه وسلم درمییابیم که رسول خدا صلى الله علیه وسلم را آن طور که شناخته میشد، نشناختهایم و حقش را آن طوری که شایستهی اوست، ادا نکردهایم و زندگیش را آنگونه که موجب رضایت پروردگارمان باشد، درک نكردهایم.
من هر وقتی که موقعیت سیرت را میخوانم، چیزهای زیادی بر من کشف میشود که آنها را نشناختهام؛ بلکه در مواقفی که آنها را به صورت همیشگی یاد کردهام، نیز امرِ تازهای مییابم كه گاهی آنها در اشارههای آشکار و روشن، و یا به وقت خواندن جهت کشف چیز جدید و مفیدی در میان سطرها به دست میآیند.
علما در اینباره فنون و ابتکاراتی دارند؛ یکی در موقعیتی از مواقف سیرت از یک جنبهی خاصی میاندیشد، و دیگری از جنبهای دیگر، و بقیه هم از جنبههای سوم یا چهارم.
پس در این صورت سیرت نبوی پیوسته جدید و تازه است و فوائدش تر و تازه به جا میمانند، انسان از تکرار و خواندنشان هرگز خسته نمیشود، بلکه قسم به خدا، هرگاه به پایانش برسد، علاقهاش برای این که از اول برگردد و بخواند، بیشتر میشود.
و این ویژگی فقط برای سیرت نبوی میباشد و بس.
لهٰذا یکی از بزرگترین فوائدی که در خواندن سیرت نبوی حاصل میکنیم، محبّت رسول الله صلى الله علیه وسلم است!
دكتر راغب السرجاني
ترجمه : عبدالهادی سیدزاده
منبع: سنت آنلاین