سنجیده کار کردن و دقیق کارکردن از جمله قوانینی‌ست که در هر نگاه، اندیشه و مکتب بر آن تاکید شده و همه دوست دارند وقتی کاری را انجام می‌دهند با دقت باشد و به نحو احسن انجام دهند. اسلام هم که مبنای آن بر صحت و سلامتی عقل و جسم‌ست، خارج از این قاعده نیست. […]

سنجیده کار کردن و دقیق کارکردن از جمله قوانینی‌ست که در هر نگاه، اندیشه و مکتب بر آن تاکید شده و همه دوست دارند وقتی کاری را انجام می‌دهند با دقت باشد و به نحو احسن انجام دهند.

اسلام هم که مبنای آن بر صحت و سلامتی عقل و جسم‌ست، خارج از این قاعده نیست. چنانکه نبی‌رحمت -صلی الله علیه وعلی آله وسلم- فرمودند: «إِنَّ اللَّه كَتَبَ الإِحسَان عَلى كُلِّ شَيءٍ* الله نيکی و احسان را در هر کاری لازم قرار داده است./صحیح مسلم

بر همین اساس هر کاری که مسلمان انجام می‌دهد باید تمام جوانب آن را بسنجد تا مبادا کاری را که انجام می‌دهد بر خلاف اصول و قواعد بوده ویا که مبادا متضاد با کلیات باشد و یا اینکه رخنه‌ای برای ایراد و انتقاد باقی بماند.

یکی از حساس‌ترین زمینه‌های کاری، میدان دعوتگری و بیدارگری‌ست. فرد دعوتگر باید چنان باریک‌بین باشد و سنجیده و دقیق عمل کند تا مبادا عمل یا گفتاری که از او سر می‌زند و یا ابزاری دعوی را که بکار می‌بندد، بر خلاف چارچوبی باشد، که اسلام تعیین نموده است.

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مکاتب و نهضت‌های اسلامی همین‌ست که مبادا پیروان آنان خواسته یا ناخواسته از روی عمد یا جهل پا را از مبادی و اصول اسلامی فراتر بگذارند.

یکی از مسلمات دیگر در میدان دعوت این ست که در مورد چیزهایی که ظاهرالامر با عقل مخالف باشند، ولی از طریق منابع موثق قرآن و حدیث نقل شده، ما وزنه قرآن و حدیث را سنگین‌تر نموده و دست رد بر عقل و عقل‌گرایی می‌زنیم. به عنوان نمونه عمر نزدیک به هزار سال برای انسان قابل پذیرش نیست. مثلا اگر بگویند که در فلان سرزمین و یا فلان قوم، شخصی بود که نزدیک به هزار سال عمر کرده، اولین واکنش عقل، دست رد زدن بر پذیرش چنین حرفی ست؛ اما وقتی قرآن به ما می‌گوید که حضرت نوح هزار سال زیسته، ما با جان و دل پذیرفته و بر وقوع آن ذره ای شک به خود راه نمی‌دهیم. و تنها دلیل پذیرش این خبر، منبع بیان آن ست. آن هم منبعی موثق و غیر قابل خدشه و نقد.

چون اگر همین حرف در هر کتاب دیگری از قبیل کتابهای تاریخی و داستانی بیان می‌شد، اولین واکنش ما، این بود که به عنوان یک گزافه گویی بدان می‌نگریستیم.

روز اول نوروز 1401 مطلبی در شبکه های اطلاع رسانی پیامی به عنوان اولین خبر قرن جدید، رد و بدل می شد، متن پیام:

اولین خبر قرن جدید: اینکه متاسفانه همه ی مان دراین قرن میمیریم یعنی تا قبل از قرن 1500 همه 6 میلیارد انسان زنده دنیا زیر خاک، با اعمالمون گرفتاریم و حتما عزرائیل و نکیر و منکر را ملاقات خواهیم کرد پس بکوشیم تا از قافله بهشتیان عقب نمونیم.

اگر اهل مطالعات دینی باشید، قطعا حدیثی با همین مفهوم دیده‌اید که نبی‌رحمت -صلی الله علیه وعلی آله وسلم- بر اساس معجزه‌ای که خداوند بدیشان داده بود، فرمودند: صد سال آینده هیچ یکی از ساکنان کنونی زمین، زنده نخواهد بود.

قطعا بیان این نکته از معجزات پیامبر -صلی الله علیه وعلی آله وسلم- است، چرا که همه ما انسان بالای صد سال بسیار دیده‌ایم.

و تنها چیزی که ما را وادار به پذیرش این امر می‌کند، بیان آن از جانب نبی‌رحمت -صلی الله علیه وعلی آله وسلم- می‌باشد و الّا اگر هر کس دیگری این حرف را می زد، قطعا حرفش را نمی پذیرفتیم.

پیام مذکور نیز عینا همین حال را دارد، و هیچ بهانه‌ای برای پذیرش آن وجود ندارد چرا که اولا بر خلاف نص صریح قرآن ست؛ الله متعال فرموده: إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ * ‎ آگاهی از فرا رسیدن قیامت ویژه‌ی خدا است، و او است که باران را می‌باراند، و مطّلع است از آنچه در رحمهای (مادران) است، و هیچ کسی نمی‌داند فردا چه چیز را فراچنگ می‌آورد، و هیچ کسی نمی‌داند که در کدام سرزمینی می‌میرد. قطعاً خدا آگاه و باخبر (از موارد مذکور) است./ لقمان ٣٤

الله متعال در این آیه علم به پنج چیز را مختص به ذات خود دانسته و یکی از آنها مرگ هست.

و نکته دیگر اینکه بر اساس آمار سازمان‌های معتبر جمعیت زمین کنون قریب بر هشت میلیارد نفر هست نه شش میلیارد.

تنها دستاویز افرادی که چنین مطالبی را نشر می دهند این ست  که می‌گویند: ما قصد بیدارگری و بیدار کردن مردم را داریم.

بیدارگری و بیدار کردن و دور ساختن مردم از جهل و غفلت وظیفه‌ی همه است، البته نه بر اساس باور و یا حرفی خلاف باور اسلامی و قطعیات عقیدتی.

اصلا یکی از علل مهم پیدایش بدعات و خرافات همین انگیزه‌ی بیدارگری بود، چنان که صوفیان غالی و افراطی نمونه واضح آن هستند.

همه ما تلاش داریم تا مبادا حرفی بر خلاف فرموده‌های پیامبر -صلی الله علیه وعلی آله وسلم- بزنیم چرا که وعید سختی در انتظار ماست، پس وقتی حرفی بر خلاف فرموده‌های خداوند بگوییم چه چیزی در انتظار ما خواهد بود.

بیدارگری “به چه بهایی؟”

عصمت الله پورمحمد تیموری