ایمان به کتاب های آسمانی بدین معناست که: 1- یقین و باوری قطعی بر این باشد که  تمام آنها از جانب خداوند بر پیامبران و برای بندگان در راستای اعتلای حقیقت و روشنگری نازل شده است. 2- تمام کتاب های آسمانی کلام خدا بوده و سخن هیچ کس را در آنها دخیل نیست و خداوند […]

ایمان به کتاب های آسمانی بدین معناست که:
1- یقین و باوری قطعی بر این باشد که  تمام آنها از جانب خداوند بر پیامبران و برای بندگان در راستای اعتلای حقیقت و روشنگری نازل شده است.

2- تمام کتاب های آسمانی کلام خدا بوده و سخن هیچ کس را در آنها دخیل نیست و خداوند آنها را به همان طریقی که اراده نموده، فرو فرستاده است حال اینک بعضی از آنها از پشت حجاب و بدون واسطه شنیده شده و بعضی دیگر را به فرشته که به عنوان واسطه بوده می شنوانده، و بدو امر می نموده تا آنا را به پیامبر برساند: چنانچه فرموده است: ﴿ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴾ هیچ انسانی را نسزد که خدا با او سخن بگوید، مگر از طریق وحی (به قلب، به گونه‌ی الهام در بیداری، و یا خواب در غیربیداری) یا از پس پرده‌ای (از موانع طبیعی) و یا این که خداوند قاصدی را (به نام جبرئیل) بفرستد و او به فرمان آفریدگار آنچه را که خدا می‌خواهد (به پیغمبران) وحی کند. وی والا و کار بجا است. [الشورى: 51].
 و نیز فرموده:  ﴿ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا ﴾ (و شیوه‌ی وحی به موسی این بود که) خداوند حقیقةً (از پشت حجاب بدون واسطه) با موسی سخن گفت. [النساء: 164].

و نیز خداوند فرموده است: ﴿ وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ ﴾ هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت [الأعراف: 143].

3- اعتقاد داشتن به حقانیت تمام احکام و قوانینی که در آن نازل شده و دیگر اینکه بر هر امتی که این کتاب ها بر آنان نازل شده لازم بوده که از آنها تبعیت و پیروی نمایند چنانچه خداوند می فرماید: ﴿ إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ ﴾ ما تورات را (بر موسی) نازل کردیم که در آن رهنمودی (به سوی حق) و نوری (زداینده‌ی تاریکیهای جهل و نادانی، و پرتوانداز بر احکام الهی) بود. پیغمبرانی که تسلیم فرمان خدا بودند بدان برای یهودیان حکم می‌کردند، و نیز خداپرستان و دانشمندانی بدان حکم می‌کردند که امانتداران و پاسداران کتاب خدا بودند. [المائدة: 44]

هر کسی حکمی یا لزوم پیروی از آنها را تکذیب یا انکار نمود، بدان ها کافر می گردد، چنانچه پروردگا رمتعال می فرماید: ﴿ إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ ﴾ بیگمان کسانی که آیات (کتابهای آسمانی و نشانه‌های گسترده‌ی جهانی) ما را تکذیب می‌کنند و خویشتن را بالاتر از آن می‌دانند که بدانها گردن نهند، درهای آسمان بر روی آنان باز نمی‌گردد (و خودشان بی‌ارج و اعمالشان بی‌ارزش می‌ماند) و به بهشت وارد نمی‌شوند مگر این که شتر از سوراخ سوزن خیّاطی بگذرد (که به هیچ وجه امکان ندارد، و لذا ایشان هرگز به بهشت داخل نمی‌گردند). این چنین ما گناهکاران را جزا و سزا می‌دهیم. [الأعراف: 40].

4- تمامی کتاب ها یکدیگر را تصدیق نموده و یکدیگر را نه تکذیب نموده و نه بی اساس می پندارند: ﴿ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ ﴾ و مصدّق کتابهای پیشین (آسمانی)، و شاهد (بر صحّت و سقم) و حافظ (اصول مسائل) آنها است. [المائدة: 48].

5- منسوخ شدن بعضی از کتاب های آسمانی بوسیله ی بعضی دیگر یکی از مسلمات اعتقادی ست، چنانچه بعضی از احکام تورات با انجیل منسوخ گشت خداوند در مورد شرح حال حضرت عیسی می فرماید: ﴿ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ﴾ و (من پیغمبریم که) تصدیق‌کننده‌ی آن چیزی هستم که پیش از من از تورات بوده است و (آمده‌ام) تا پاره‌ای از چیزهائی را که (بر اثر ستم و گناه) بر شما حرام شده است (به عنوان تخفیفی از سوی خدا) برایتان حلال کنم، و نشانه‌ای (به دنبال نشانه‌ای) را برایتان آورده‌ام؛ بنابراین (معجزه‌ها و نشانه‌های پیاپی) از خدا بترسید و از من اطاعت کنید. [آل عمران: 50].

یا همانگونه که بسیاری از احکام تورات وانجیل بواسطه قرآن منسوخ گشت. ﴿ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِم ﴾ (به ویژه رحمت خود را اختصاص می‌دهم به) کسانی که پیروی می‌کنند از فرستاده‌ی (خدا محمّد مصطفی) پیغمبر امّی که (خواندن و نوشتن نمی‌داند و وصف او را) در تورات و انجیل نگاشته می‌یابند. او آنان را به کار نیک دستور می‌دهد و از کار زشت بازمی‌دارد، و پاکیزه‌ها را برایشان حلال می‌نماید و ناپاکها را بر آنان حرام می‌سازد و فرو می‌اندازد و بند و زنجیر (احکام طاقت‌فرسای همچون قطع مکان نجاست به منظور طهارت، و خودکشی به عنوان توبه) را از (دست و پا و گردن) ایشان به در می‌آورد (و از غُل استعمار و استثمارشان می‌رهاند). [الأعراف: 157].

 وأن نسخ القرآن بعض آياته ببعض حقٌّ؛ كما قال تعالى: ﴿ مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ﴾ هر آیه‌ای را که رها سازیم (و به دست فراموشی سپاریم)، و یا این که (اثر معجزه‌ای را از آئینه‌ی دل مردمان بزدائیم و) فراموشش گردانیم، بهتر از آن یا همسان آن را می‌آوریم و جایگزینش می‌سازیم. [البقرة: 106]،
و نیز فرموده: ﴿ الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴾ هم اینک خداوند برای شما تخفیف قائل شد و دید در شما ضعفی است (و تازه‌کار و ناآزموده می‌باشید، در این حال) اگر از شما صد نفر شکیبا باشند، بر دویست نفر غلبه می‌کنند، و اگر هزار نفر باشند بر دو هزار نفر – با مدد و یاری الهی – پیروز می‌شوند، و (در هر حال فراموش نکنید که) خدا با شکیبایان است (و یاری و مدد او تنها شامل ایشان است). [الأنفال: 66]، بعد قوله تعالى: ﴿ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُون ﴾ [الأنفال: 65].

یا اینکه بعضی از آیات قرآن بوسیله بعضی آیات دیگر نسخ شد. ﴿ مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ﴾ [البقرة: 106]، وكما قال تعالى: ﴿ الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴾ هم اینک خداوند برای شما تخفیف قائل شد و دید در شما ضعفی است (و تازه‌کار و ناآزموده می‌باشید، در این حال) اگر از شما صد نفر شکیبا باشند، بر دویست نفر غلبه می‌کنند، و اگر هزار نفر باشند بر دو هزار نفر – با مدد و یاری الهی – پیروز می‌شوند، و (در هر حال فراموش نکنید که) خدا با شکیبایان است (و یاری و مدد او تنها شامل ایشان است). [الأنفال: 66]

بعد از آن که فرمود: : ﴿ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُون ﴾ ای پیغمبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن برای اعلاء فرمان خدا) برانگیز. هرگاه بیست نفر شکیبا (و ورزیده و قویّ‌الایمان) از شما باشند بر دویست نفر غلبه می‌کنند، و اگر از شما صد نفر باشند بر هزار نفر از کافران غلبه می‌کنند، به خاطر این که کافران گروهی هستند که نمی‌فهمند (برای چه چیزی و چه کسی می‌جنگند، و اگر کشته شدند سرنوشت خانواده و سرانجام خودشان چه خواهد بود، و لذا این تاریکی راه و ناآگاهی از هدف و ندانستن نتیجه‌ی دنیوی و اخروی مبارزه، تاب و توانی برای آنان باقی نمی‌گذارد). [الأنفال: 65].

آیات ناسخ و منسوخ در قرآن آیات مشهوری می باشند که در تفاسیر و سایر متون اسلامی مشخص هستند ولی نکته مهم اینجاست که بعد از قرآن کتابی دیگر نمی آید و هیچ چیز دیگر نخواهد آمد تا بتواند احکام و آیات قرآن را تغییر یا تبدیل نماید. یکی دیگر از ویژگی های قرآن این ست که  نسبت به تمام کتاب های گذشته ( از حیث تبیین اصول اعتقادی و احکام ) احاطه داشته و مسلط می باشد و هیچ کس حق تعدی و روی گردانی  از احکام آن را نداشته و هر کس آیه ای  از آیات متعلق به امت های گذشته که در قران ذکر شده را تکذیب نماید، گویا خود قرآن را تکذیب نموده است و هر فرد بر مسیری غیر از مسیر قرآن گامزن شود یا از دنباله روی آن سر باز زند، گمراه و سرگشته می گردد.

6- ایمان نسبت به کتاب های گذشته باید بدین نحو باشد که در مواضعی که به صورت اجمالی بدان ها پرداخته شده ایمان اجمالی و در موارد ی که بصورت تفصیلی بیان شده، ایمان تفصیلی داشت. خداوند کتاب های را که بر پیامبرانش فرو فرستاده را چنین برشمرده است: تورات بر حضرت موسی، انجیل بر حضرت موسی و زبور بر حضرت داود و قرآن بر حضرت محمد علیهم التحیة و السلام. پروردگار متعال نیز درمورد نزول کتاب بر پیامبرانش بصورت اجمالی بدان ها پرداخته است چنانچه فرموده: : ﴿ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ ﴾ و کتابی که بر پیغمبر نازل کرده است (و قرآن نام دارد) و به کتابهائی که پیش‌تر (از قرآن) نازل نموده است [النساء: 136]

بر ما مسلمانان لازم نیست نسبت به کتابهای گذشته بخاطر تحریفاتی که در آنها صورت گرفته نسبت به نکات تفصیلی و اخبار موجود در نسخ معاصر، ایمان تفصیلی داشته باشیم مگر آنچه که خدا و رسولش تایید نموده باشند و هر آنچه را که خدا و رسولش نیز نفی نموده باشند، انکار می نماییم. و در مورد آنچه که خدا و رسولش نسبت به صحت و سقم آنها بدان ها حکمی در  بیان نداشته اند، سکوت اختیار می نماییم.

7- در زمینه ایمان به کتاب لازمی ست که از اوامر آن تبعیت شده و از نواهی آن دوری گزیده شود و حلال آن حلال و حرامش به عنوان حرام پذیرفته شود. و از داستانهای آن درس گرفته شده و به محکمات آن عمل گردد و در متشابهات آن را قبول داشته شود. و ظاهر و باطنا تمامی معانی آن را پذیرا باشیم و در چیزهایی که پیامبر بدان ها امر داده فرمانبرداری شود و از آنچه بازداشته، اجتناب شود و تمامی اینها در قرآن موجود هست چنانچه خداودن می فرماید: قال تعالى: ﴿ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ﴾ چیزهائی را که پیغمبر برای شما (از احکام الهی) آورده است اجراء کنید، و از چیزهائی که شما را از آن بازداشته است، دست بکشید. [الحشر: 7]

در مورد پذیرفتن متشابهات می گوید: : ﴿ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ﴾ (این چنین وارستگان و فرزانگانی) می‌گویند: ما به همه‌ی آنها ایمان داریم (و در پرتو دانش می‌دانیم که محکمات و متشابهات) همه از سوی خدای ما است. [آل عمران: 7].

============================
بقلم: محمد حسن نور الدين إسماعيل
مترجم: عصمت الله تیموری