در پایان این جلسه دستار فضیلت بر سر 27 تن از فارغ التحصلان سال جاری حوزه علمیه انوارالعلوم خیرآباد نهاده شد. انواروب: جلسه درس پایانی کتاب صحیح البخاری طلاب دوره حدیث حوزه علمیه انوارالعلوم خیرآباد در سالن اجتماعات حوزه و با حضور اساتید و طلاب حوزه و اولیای فارغ التحصیلان برگزار گردید. این جلسه صبح […]

در پایان این جلسه دستار فضیلت بر سر 27 تن از فارغ التحصلان سال جاری حوزه علمیه انوارالعلوم خیرآباد نهاده شد.

انواروب: جلسه درس پایانی کتاب صحیح البخاری طلاب دوره حدیث حوزه علمیه انوارالعلوم خیرآباد در سالن اجتماعات حوزه و با حضور اساتید و طلاب حوزه و اولیای فارغ التحصیلان برگزار گردید.

این جلسه صبح امروز (چهارشنبه 12 اردیبهشت) ابتدا با تلاوت آیاتی چند از کلام الله مجید توسط استاد عبدالغفور جوهرچی آغاز گردید و بعد از آن مولوی حفیظ الله عزیزی، یکی از فارغ التحصیلان سال جاری انوارالعلوم  به نمانیدگی از طلاب دوره حدیث ضمن خوش آمد گویی به مهمانان نکاتی در مورد فضیلت علم بیان داشت.

این محفل با سخنرانی مفتی عبدالاحد حنفی، استاد حدیث حوزه علمیه انوارالعلوم خیرآباد ادامه یافت.

استاد حنفی بعد از تلاوت آیه مبارکه « مَن يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن يُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُّرْشِدًا» فرمودند:

انسان‌ها عموما در انجام کارهای دنیوی سلسله مراتبی را رعایت می‌کنند  و برای کارهای دنیای خود اولویت بندی دارند. گاهی کارها را طبق برنامه ریزی انجام می‌دهند و گاهی برای پیشرفت و تسریع در کارها، برنامه‌های خود را جابه جا می‌کنند و کارها را طبق اولویت انجام می‌دهند.

اما ما مسلمانان در امور دینی این اولویت بندی را رعایت نمی‌کنیم. به طور مثال عرض می‌کنم اگر کسی نماز نخواند، نخواندن نماز به چشم نمی‌آید، ولی اگر روزه نگیرد همه، کار او را بد می‌دانیم. البته هدف بیان کم اهمیت بودن روزه نیست، بلکه بیان اهمیت نماز است. چرا که در حدیث برای تارک نماز لفظ «کفر» به کار رفته است، ولی برای ترک روزه چنین وعیدی نیامده است. این بدین معنی است که اهمیت نماز بسیار زیاد است. یا مثلا نماز تراویح را که سنت است بسیار اهمیت می‌هیم، ولی نماز فرض را بدون توجه ترک می‌کنیم. این یعنی ما اولویت بندی نکرده‌ایم.

مثالها زیاد است. ما در نماز عیدین که واجب است با اهتمام شرکت می کنیم، ولی در نماز فرض صبح حاضر نمی‌شویم. یا برای مراسم عروسی ولیمه و دعوتی که سنت است می‌دهیم، ولی زکات که فرض الهی است را ترک می‌کنیم. یا برای مراسم ترحیم و عزاداری حتی با قرض کردن خرج می‌کنیم و وقت می‌دهیم، در حالی که از نگاه شرع جایگاهی ندارد، ولی ترکه و ارث میت را بین میراث‌بران به خوبی تقسیم نمی‌کنیم و حق برخی را ضایع می‌کنیم. اینها همه مصادیق عدم اولویت بندی در امور دین است.

مثال دیگری عرض می‌کنم: بسیاری از ما در بیرون خانه اخلاق داریم، ولی در داخل خانه اخلاق نداریم. برای دیگران خرج می‌کنیم، ولی برای خانواده حاضر نیستیم خرج کنیم، در حالی که بهترین خرج آن است که برای خانواده باشد. اینها همه بدین خاطر است که ما در امور دینی هیچ گونه اولیت بندی نداریم.

مفتی عبدالاحد حنفی در ادامه افزودند: در اسلام اولین چیز «ایمان» است و بعد «نماز». این در همه ادیان آسمانی مشترک بوده است. البته ایمانی که مقبول الله باشد و انسان را وادار به عمل کند. نباید به صرف گفتن کلمه طیبه و خواندن شهادت خوشحال باشیم. زیرا قرآن ایمانی را می‌خواهد که در اعماق دل ریشه داشته باشد و شاخسارش را در زندگی ما بگستراند و میوه‌های خود را به ما ببخشد. اینطور ایمانی باید داشته باشیم و خداوند از ما این را می خواهد.

صحابه ـ رضی الله عنهم ـ  چنین ایمانی داشتند که بهترینِ امت شدند. «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ»

ایمانی که با اندک بادی به لزه نیاید و با کمترین متاعی فروخته نشود. ایمانی که خوف و ترس همه کس و همه چیز جز خوف الله را از دل بیرون کند. باید چنین ایمانی باشد که انسان را وادار به عمل کند و از ارتکاب گناه جلوگیری نماید و گرنه ایمانی که در معرض خطر باشد با اندک شبهه‌ای از بین می‌رود. همین که کسی از او بپرسد: اگر خدا هست نشان بده. می گوید: راست می گوید. حتما خدا نیست که نمی بینم!

استاد حدیث انوارالعلوم خیرآباد علت زیاد شدن تبلیغات ضد دین را ضعف ایمان مسلمانان دانستند و فرمودند: اگر ایمان ما قوی باشد هیچ شبهه‌ای نمی‌تواند آن را متزلزل کند. البته این ایمان به راحتی به دست نمی‌آید، عادت الله این است که هر کس زحمت بکشد چیزی را به او عنایت می‌فرماید. صحابه به خاطر زحماتی که تحمّل کردند به اوج دین رسیدند. ما برای معنویات خود و خانواده چقدر هزینه کردیم؟ اگر کسی در پی کسب باور و یقین است، باید از عمر، مال، جان و وقت خود هزینه کند.

باید برای این مهم فکر کرد و راهی یافت. صحابه برای شنیدن یک حدیث ماه‌ها سفر می‌کردند. مگر این هزینه مال و وقت نداشت؟ مهمترین چیز در ساخت یقین «تفکّر» است که قرآن همواره به آن دعوت داده است. خدا برای اثبات وجود و توحید خود به دلایل عقلی نپرداخته است، بلکه گفته است که در وجود خود و کائنات فکر کنید.

از امام شافعی ـ رحمه الله ـ در مورد وجود خدا پرسیدند: فرمودند: من از برگ درخت توت به وجود خدا پی بردم. چرا که آن را وقتی گوسفند خورد شیر شد، آهو خورد مشک شد و کرم خود ابریشم شد.

استاد حنفی یکی دیگر از راه‌های رسیدن به یقین را تلاش، کوشش و مجاهده دانستند و فرمودند: خداوند می‌فرماید: «وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا» آنها که در راه الله تلاش می‌کنند یقینا به راه راست می‌رسند. عادت الله این است که جوینده یابنده بود.

وقتی در امور دنیوی هیچ کاری بدون تلاش صورت نمی‌گیرد، چرا انتظار داریم در امور دینی هر کاری خود به خود اتفاق بیفتد. این تلاش‌ها می‌تواند به صورت همنشینی با صالحین باشد. اگر چه همنشین صالح بی‌سواد باشد. چون شرط صالح بودن سواددار بودن نیست. ما باید برای نشستن با صالحین از وقت و مال خود هزینه کنیم.

تلاوت قرآن و تدبّر در آیات نیز راه دیگر رسیدن به هدف است. چگونه می‌توان با این مسئله کنار آمد که اینقدر از عمر ما گذشته و هنوز روخوانی قرآن را بلد نیستیم. حال آنکه اگر روزی نیم ساعت وقت بدهیم می توانیم در سه ماه روخوانی قرآن را یاد بگیریم. قرآنِ ترجمه دار در خانه داشته باشیم و بخوانیم و فکر کنیم که خدا به ما چه می گوید و از ما چه می‌خواهد.

باید خیرات و برکات ایمان را در زندگی خود احساس کنیم. آیا واقعا احساس می‌کنیم؟ آیا تا به حال آرامشی را که بر اثر نماز می‌آید لمس کرده‌ایم. اگر لمس نکرده‌ایم باید فکر کنیم که چطور می‌شود آن لذت را لمس کرد.

در قرآن، ایمان و نماز در کنار هم‌اند، چیزی که در جامعه به شدت از آن غفلت می‌شود نماز است.

اقبال لاهوری شعری دارد و در آن به نقل از الله گلایه می‌کند که وقتی بیدار شدن برای نماز سخت است، پس تو ای بنده با من محبت نداری، با خواب محبت داری.

خدا می فرمایند: ایمان شما زمانی خوب است که مانند ایمان صحابه باشد؛ در کمیت و کیفیت. صحابه با اسلام عزیز شدند و ما که قرآن را ترک کردیم خوار و ذلیل شدیم.

تاریخ اسلام سراسر افتخار است، ولی این برای ما دردی را دوا نمی کند، ما باید ببینیم که خودمان برای اسلام چه کردیم.

نکته مهم این است که فکر بکنیم . غفلت و عدم تفکر، ریشه همه مشکلات دینی است. حتی برای دو دقیقه در روز فکر کنیم که کجای کار هستیم.

ایشان در پایان سخنان خود فرمودند: نکته‌ای که می‌خواستم ابتدا عرض کنم این است که خیرمقدمی صمیمانه و تشکری از اعماق دل دارم از همه کسانی که دعوت حوزه را پذیرفتند و در این مراسم شرکت کردند. خداوند به همه شما اجر جزیل عنایت فرماید.

یک نکته هم به فارغ التحصیلان عرض کنم و آن اینکه شما در طول سال احادیث پیامبر را با سند خواندید و رابطه شما با رسول ـ صلی الله علیه و سلم ـ برقرار شده؛ لله و بالله این رابطه را پاس بدارید و تغافل نکنید. به هر نحو ممکن در خدمت دین باشد ولو اینکه به ظاهر کم باشد. سعادت بسیار بزرگی است که به فرزندان مسلمان قرآن را آموزش بدهید. این کار حتی از تدریس کتاب‌های دوره حدیث بهتر است.

خانواده‌ها هم سعی کنند این علمای جوان را که تازه وارد جامعه می شوند حمایت کنند و پشتیبانی نمایند و زمینه خدمت را برای آنان فراهم کنند. یقینا کوچکترین حمایت شما از آنان، بزرگترین ذخیره اخرویست.

 

بعد از سخنان استاد حنفی طلاب دوره حدیث به قرائت احادیث پایانی کتاب صحیح البخاری پرداختند و آنگاه مولانا محمود عبدی استاد صحیح البخاری به تشریح آخرین حدیث صحیح البخاری  پرداختند.

ایشان ضمن خوش‌آمد گویی به مهمانان فرمودند: خوشحالیم که امروز صحیح‌ترین کتاب بعد از کتاب الله را به اتمام می‌‌رسانیم.

ایشان افزودند: دین اسلام و ذخیره احادیث، مفت به ما نرسیده است. ما بر سفره مجاهدان و علمایی که کُلّ عمر خود را صرف آن کرده‌اند نشسته‌ایم.

مولانا عبدی حفاظت از احادیث را یکی از ویژگی‌های بارز امت اسلامی دانستند و افزودند: این کار بزرگی است که امت اسلامی کلمات و سخنان رسول خدا ـ صلی الله علیه و سلم ـ را حرف به حرف حفظ کرده و نگهداری نموده اند.

حافظ ابن صلاح می‌فرمایند: اگر تلاش صحابه در ثبت و ضبط احادیث نبود، امت مسلمان دچار افراط و تفریط می‌شد.

امام ابوالحسن ندوی می‌فرمایند: این از ویژگی‌های امت اسلام است که سخنان پیامبر خود را حرف به حرف حفاظت نموده‌اند.

این مجموعه احادیث شرح قرآن است و فقه، شرح قرآن و حدیث است و اگر مجموعه این‌ها نبود، این توازن به دست نمی‌آمد.

قرآن و حدیث به تواتر و سینه به سینه به ما رسیده است.

مولانا عبدی افزودند: علما باید این پرچم را به دست بگیرند و به وسیله آن انحرافات و بدعت‌ها را دور کنند. علما باید با بیان، قلم و هر چه میسر است احادیث را حفاظت کنند تا به همین زلالی که به دست ما رسیده به دیگران برسد.

استاد حدیث انوارالعلوم افزودند: اگر امت اسلامی طریقه و روش رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ را در پیش بگیرند به مقصد می رسند.

ایشان آنگاه به تشریح آخرین حدیث کتاب صحیح البخاری پرداختند و فرمودند: آخرین باب بخاری گوشزد این است که دنیا گذرا است و باید به فکر آخرت بود. بیان اینکه دنیا خانه عمل است و جای محاسبه نیست و در آخرت عمل نیست و محاسبه است و خدا ترازوهای وزن اعمال را خواهد گذاشت و پاداش هر کس را خواهد داد. حتی ما باید در قبال همه سخنانی که می‌زنیم جواب بدهیم.

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ «كَلِمَتَانِ خَفِیفَتَانِ عَلَى اللِّسَانِ، ثَقِیلَتَانِ فِی الْمِیزَانِ، حَبِیبَتَانِ إِلَى الرَّحْمَنِ: سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ»

دو کلمه بسیار راحت‌اند و نیازی به علم و آموزش ندارد و می‌توانند در هر حالت خوانده شوند، ولی وزن آنان نزد خداوند زیاد است.(سبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ، سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیمِ)

ایشان با بیان اینکه راوی این حدیث ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ هستند و ایشان بیشترین حدیث را از پیامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ روایت کرده اند فرمودند: امروزه برخی ناآگاهان به خاطر لجاجتی که با شاگردان رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ  دارند به ایشان توهین می‌کنند، درحالی که ایشان دایم در کنار رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ و یکی از اصحاب صفه بودند.

مولانا عبدی افزودند: باید شاگردان ابوهریره برای دفاع علمی از ابوهریره آماده باشد و با دلیل و سند از ایشان دفاع نمایند.

ایشان در پایان سخنان خود دو نکته را به فارغ التحصیلان متذکر شدند: اول اینکه خدمت دین الزاما در حوزه علمیه نیست. هر جا که فرصت خدمت بود باید خدمت نمود. دوم اینکه کار و خدمت دین باید خالصانه باشد تا مؤثر واقع گردد.

در پایان این جلسه دستار فضیلت بر سر 27 تن از فارغ التحصلان سال جاری حوزه علمیه انوارالعلوم خیرآباد نهاده شد.