شرط اول: صبر باید در برخورد نخست باشداین نخستین شرط صبر در برابر سختیهاست. به محض شنیدن خبر صبر میکنی، به محض گرفتار آمدن به مصیبت صبر را پیشه میسازی.فبینما کان النبی -صلّى الله علیه وسلّم- عند المقابر فإذا امرأة تبکی عند قبر و تنوح … فقال لها النبی -صلّى الله علیه وسلّم-:«یا أمة الله […]
شرط اول: صبر باید در برخورد نخست باشد
این نخستین شرط صبر در برابر سختیهاست. به محض شنیدن خبر صبر میکنی، به محض گرفتار آمدن به مصیبت صبر را پیشه میسازی.
فبینما کان النبی -صلّى الله علیه وسلّم- عند المقابر فإذا امرأة تبکی عند قبر و تنوح … فقال لها النبی -صلّى الله علیه وسلّم-:«یا أمة الله اتقی الله واصبری»، فقالت: إلیک عنی فإنک لم تصب بمصیبتی، ولم تعرفه. فقیل لها إنه النبی -صلّى الله علیه وسلّم- فأتت باب النبی -صلّى الله علیه وسلّم- فلم تجد عنده بوابین. فقالت: لم أعرفک! فقال: «إنما الصبر عند الصدمة الأولی»[1].
هنگامی که پیامبر اکرم -صلّى الله علیه وسلّم- در قبرستان بود، زنی را دید که در کنار قبری نشسته و گریه و نوحه سرایی میکند. پیامبر اکرم -صلّى الله علیه وسلّم- به او فرمود: (ای بندهی خدا! از خدا بترس و صبر را پیشه ساز).
آن زن پیامبر خدا -صلّى الله علیه وسلّم- را نشناخت و گفت: رهایم کن، تو که به مصیبت من گرفتار نشدهای.
وقتی به او گفتند: آن شخص رسول خدا -صلّى الله علیه وسلّم- بود، به درخانهی پیامبر آمد، هیچ دربانی آن جا نبود، به پیامبر گفت: من تو را نشناختم.
پیامبر -صلّى الله علیه وسلّم- فرمود: (صبر باید در برخورد اول باشد).
پس اگر می خواهید که ثواب کامل را به دست آورید، باید در اولین برخورد صبر کنید، هنگامی که از مصیبت مطلع شدید صبر کنید.
بدان که سختی ها بسان کوه بر قلب انسان سنگینی می کند، کلمهی صبر کلمهی آسان و راحتی نیست، ولی فراموش نکنید که:
«إنما یوفی الصبرون أجرهم بغیر حساب» (زمر/10)
(قطعاً اجر و پاداش صابران به تمام و کمال و بدون حساب داده میشود).
شرط دوم: این دعا را حفظ کنید!
شرط دوم از شروط صبر در برابر سختی ها و آزمایشات این است که در هنگام گرفتاری به بلا بگویی:
«إنا لله و إنا إلیه راجعون» (بقره/156)
(ما از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم).
«اللهم أجرنی فی مصیبتی و اخلفنی خیراً منها»[2].
(پروردگارا! پاداش مرا در مصیبتم بده و بهتر از آن را نصیبم بگردان).
این دعا را حفظ کن و گمان مبر که این دعا را فقط در مصیبت مرگ میگویند بلکه در هر بلا و مصیبتی گفته میشود. بدان که خداوند بهتر از آن را نصیبت خواهد نمود. باور نمیکنی؟! پس این قصه را بخوان.
دعایی که تأثیری جادویی دارد!
آیا همسر ام سلمه را می شناسی؟
او شهید بدری (که در غزوهی بدر شرکت نموده) سرور ما ابوسلمه میباشد. ما میدانیم کسی که در غزوهی بدر شرکت کرده است از شرف و منزلتی بزرگ برخوردار است، چون خداوند آنان را بخشیده است چنان که پیامبر اکرم -صلّى الله علیه وسلّم- فرمود:
«لعل الله اطلع علی أهل بدر فقال: اعملوا ما شئتم فقد غفرت لکم»[3].
(شایدخداوند بر اهل بدر آگاه بوده که فرموده است هر کار که می خواهید انجام دهید، چرا که من شما را بخشودهام).
هنگامی که ابوسلمه شهید شد، ام سلمه این دعا را خواند:
«إنا لله و إنا إلیه راجعون».
«اللهم اجرنی فی مصیبتی واخلفنی خیراً منها».
سپس نشست و به فکر فرو رفت و با خود گفت: چه کسی از ابوسلمه بهتر است، او یک صحابی بود که در جنگ بدر شرکت نموده و در آن شهید شده است. سپس پیامبر که از ابوسلمه بهتر است با او ازدواج نمود.
می بینم که حالا تصمیم داری دعا را حفظ کنی. آن را حفظ کن و در جای خودش تکرار کن تا اثر اعجاب انگیزش را ببینی.
ولی دو شرط وجود دارد:
1ـ صبر در برابر مصیبت و سختی.
2ـ یقین به اجابت دعا.
شرط سوم: صبر جمیل و نیکو
آخرین شرط صبر در برابر سختی ها آن است که بدون گله و شکایت باشد. آیا از خدا به بشر شکایت می کنی؟ آیا به قضا و قدر الهی راضی نمیشوی؟
ولی اگر به نیتِ آگاه سازی به شخص دیگری بگویی ـ مثل مرضی که با دکتر درمیان می گذاری، یا کسی که به مصیبت بزرگی دچار شده و با دوستش مشورت می کند ـ در چنین حالتی او را به نیتش واگذار می کنیم.
مبادا که از خدا شکایت کنی. مبادا که از قضا و قدر الهی بنالی! ولی صبر کن؛ صبر نیکو و جمیل و راضی باش.
تطبیقهای عملی
یک مشکل و درمانش:
قسمت عمدهی خوشبختی واقعی زندگی زناشویی در خانههای ما از میان رفته است.
نصیحت ویژهای به زن و شوهرها، پیامبر اکرم -صلّى الله علیه وسلّم- میفرماید:
«لا یفرک مؤمن مؤمنة إن کره منها خلقاً رضی منها آخر»[4].
(هیچ مرد مؤمن زن مؤمنش را متارکه نکند، اگر یکی از خصلتهای اخلاقیش را نپسندید، خلق دیگری را در او میپسندد).
واقعاً این مفهوم زیبایی است، چون تمام صفات اخلاقی همسر که بد نیست.
بعضی بد و برخی دیگر خوب است، پس مبادا به خاطر پارهای رفتارهایی که دوست نداری از او بدت بیاید.
در حال حاضر این مسأله در جامعه منتشر شده است. تعدادی از شوهرها می گویند: می خواهم همسرم را رها کرده و دوباره ازدواج کنم، یا نمی توانم با همسرم زندگی کنم. اگر بپرسی چرا؟ مگر او چه اشتباهی را مرتکب شده است؟ میگوید: هیچیی! ولی من او را نمیخواهم، میخواهم با زن دیگری ازدواج کنم، برخی از رفتارهای او مرا آزار میدهد. آن دسته از جوانانی که ازدواج نکرده اند، این مسأله را احساس نمیکنند ولی این مسأله واقعاً وجود دارد و من به این شوهر و امثال او می گویم:
«فعسی أن تکرهوا شیئاً ویجعل الله فیه خیراً کثیراً» (نساء/19).
(چه بسا از چیزی بدتان بیاید و خداوند در آن خیر و خوبی فراوانی قرار بدهد).
نصیحتی به شوهرها: بر همسرانتان صبر کنید، در آن ها به آنچه خوشتان می آید توجه کنید و آن را مد نظر قرار داده و آن را رشد دهید و همسرانتان را در ترک آنچه به آن علاقه ندارید یاری دهید و بدانید که همهی ما بشریم، نه فرشته و بدانید که از خوبیهای انسان آن است که عیب و نقصهایش گفته شود.
آیا در بلا و مصیبت صبر میکنی ولی در نعمت صبر نمینمایی؟!
یکی دیگر از تطبیقهای عملی این است که افراد زیادی را میبینی که در مقابل سختیها و مصیبتها صبور و شکیبا هستند ولی زمانی که خداوند درهای دنیا را به روی آنها میگشاید صبر نمیکنند. یکی از یاران گرامی پیامبر اکرم -صلّى الله علیه وسلّم- میگوید:
«همراه پیامبر اکرم به سختی ها و مشکلات مبتلا شدیم و صبر نمودیم سپس به آسایش و رفاهیت مبتلا گشتیم ولی صبر نکردیم».
سبحان الله! جوانی را می بینی که در زندگیش انسانی صبور و بردباری است ولی وقتی خداوند درهای دنیا را به رویش میگشاید… صاحب تلفن همراه می شود نافرمانی خدا را میکند! صاحب ماشین میشود بیشتر نافرمانی می کند! ای جوانان! آیا دقیقا این اتفاق نمیافتد؟ وقتی شرایط سختی داشتی تا اندازه ای صبر میکردی و عصیان و نافرمانی نمینمودی، آیا نمی توانی در هنگام نعمت صبر کنی و از اوامر الهی سرپیچی ننمایی؟! آزمایش یوسفu هنگامی که وزیر بود خیلی سخت تر از زمانی بود که در زندان به سر میبرد.
حواست را جمع کن! فتنه و آزمایش آسایش و رفاهیت پوشیده و نامحسوس است. تو احساس نمی کنی که این آزمایش نیازمند صبر است؛ اما فتنه و آزمایش سختی و مصیبت کاملا روشن و آشکار است.
به پایان اولین نوع از انواع صبر رسیدیم.
نویسنده: عمرو خالد
ترجمه: سمیه اسکندری فر
پاورقیها و ارجاعات
————-
[1] – بخاری به اختصار، حدیث 1252 و 1283 و 1302؛ مسلم، حدیث 2136؛ ابو داوود، حدیث 3124؛ ترمذی به اختصار،حدیث 988؛ النسائی، حدیث1868و امام احمد، ج3، ص130.
[2] – مسلم، حدیث 2124؛ ترمذی، حدیث 3511؛ ابن ماجه، حدیث 7598 و امام احمد، ج4، ص27.
[3] – ابو داوود، حدیث 4654 و السنن الکبری، بیهقی، ج9، ص146.
[4] – مسلم، حدیث 3633 و امام احمد، ج2، ص329.
Monday, 14 July , 2025