هر ساله تعداد قابل توجّهی از علمای تازهنفس و جوانی که تازه از تحصیل فراغت یافتهاند همّتوالا و باانگیزه در جستجوی محلی برای تدریس و انتقال آنچه در مدارس و در مدّت بیش از یک دهه آموختهاند، هستند تا با عمل بر رسالت خویش فصلی جدید را در زندگی علمی و کاریشان آغاز کنند. تدریس […]
هر ساله تعداد قابل توجّهی از علمای تازهنفس و جوانی که تازه از تحصیل فراغت یافتهاند همّتوالا و باانگیزه در جستجوی محلی برای تدریس و انتقال آنچه در مدارس و در مدّت بیش از یک دهه آموختهاند، هستند تا با عمل بر رسالت خویش فصلی جدید را در زندگی علمی و کاریشان آغاز کنند.
تدریس و تعلیم علوم دینی در مدارس و مکاتب لازمه هر محصّل و فارغ التحصیل علوم دینی نیست؛ زیرا رسالت حوزههای علمیّه و مدارس دینی تربیت افراد متدیّن، داعی و مصلح است و هر کسی در هر شغل و موقعیتی میتواند داعی و مصلح باشد وجامعه را به سوی ارزشها و مفاهیم متعالی دین دعوت دهد و برای خود و جامعه مفید باشد.
چنانکه همهی یاران پیامبر صلى الله علیه وسلم در مکان مبارک «صفّه» جمع نشده بودند و قرآن نیز از هر گروه، یک مجموعه را برای یادگیری دین و ارشاد مردم فرا میخواند و این باید توجیه کنندهی خوبی برای کثرت وجود علما و فارغ التحصیلان در هر جامعه باشد و البته از امتیازات و ویژگیهای خوب آن جامعه به شمار میآید.
از جهتی، دین برنامهی ایدهآل زندگی است و محصّلان علوم دینی با فراگیری همین برنامه در مدارس دینی به خودسازی، اصلاحنفس و تهذیب اخلاق خویش میپردازند و با راه و رسم صحیح و درست زندگی بر اساس تعالیم حیاتبخش دین مبین اسلام آشنا میشوند. اما میل و اشتیاق شدید علمای جوان و فضلا و فاضلات گرامی پس از فراغت از تحصیل به حضور مداوم و مستمر در عرصه دانش و خاصّه حوزهی آموزش علوم دینی امری پسندیده و ارزشمند است که با جهتدهی و مدیریت این حجم از تقاضا، راههای چاره عملی برای آنان تدبیر شود و برای رفع این معضل اقدامات عملی صورت گیرد.
این فرصت ارزشمند پیش روی مدیران مدارس دینی و علماست تا با برنامهریزی دقیق از روحیهی قوی خدمت به دین و علوم اسلامی آنان نهایت استفاده را ببرند و آنان را نیز از این سردرگمی و حیرانی بیرون آورند. دیگر اینکه دفاتری که برای امور فارغالتحصیلان تأسیس شده است، میبایست پُل ارتباطی قوی میان طلاب و حوزههای مرجع باشند و این ارتباط پایدار، مفید و سازنده باشد. چنانکه جلسات و همایشهایی که در راستای دیدار و ارتباط با فارغالتحصیلان برگزار میشود، جنبه تشریفاتی و نمایشی را به خود نگیرد و در شکل و قالب یک نظام مدیریتی و ارتباطی قوی، گوشی شنوا برای حرفدل آنان و مشکلگشا برای معضلاتی از این نوع باشد.
ضروری است اصحاب مدارس و اندیشمندان بیدارگر جامعه، چارهجوی مشکلات و دغدغههای شغلی علمای جوان پس از فراغت از تحصیل باشند و برای عملیشدن چارهها همّت گمارند. آنچه را برای رفع این معضل میتوان مطرح کرد:
1- کارشناسی دقیق از نیازهای علمی مدارس دینی و توانمندسازی طلاب در این زمینهها و استفاده از توانمندیهای آنان؛ ۲- اقدام به تشکیل کمیتهها و انجمنهای علمی، پژوهشی و گروههای ترجمه و تألیف و تدوین کتب درسی جدید؛ ۳- ایجاد کارگاههای صنعتی برای طلاب و فارغ التحصیلان با آموزش مهارتهای کاری و فنی به آنان بر حسب نیاز بازار کار؛ نظیر: خیاطی، مکانیکی، کامپیوتر، تعمیر موبایل و …؛ ۴- راهاندازی روضة الاطفال و مهدکودک و استفاده از فاضلهها و مربیان گرامی در این زمینهها؛ ۵- واگذاری همهی کلاسهای ابتدایی، ناظره و روخوانی دختر و پسر به اساتید خواهر؛ ۶- اعزام نیروهای انسانی جوان به مناطق محروم همراه با نظارت و حمایت کامل علما و مسؤولین مربوطه؛ امید است دغدغه آنان مورد توجه افراد مؤثر و توانمند جامعه قرار گیرد.
عبدالحکيم ناروئي
منبع: سنت آنلاین