رمضان براي جامعه اسلامي، همواره بوي بندگي مي دهد و آنچه بر زيبايي و جذابيت آن مي افزايد، شوق زايد الوصف و فراوان مسلمانان به اين ماه هست. چقدر تا ماه مبارك باقي مانده است؟ سوالي است كه اكثر مردم، روزها قبل از رسيدن ماه رمضان از هم مي پرسند. ماه رمضان كه فرا مي […]

رمضان براي جامعه اسلامي، همواره بوي بندگي مي دهد و آنچه بر زيبايي و جذابيت آن مي افزايد، شوق زايد الوصف و فراوان مسلمانان به اين ماه هست. چقدر تا ماه مبارك باقي مانده است؟ سوالي است كه اكثر مردم، روزها قبل از رسيدن ماه رمضان از هم مي پرسند.

ماه رمضان كه فرا مي رسد زن و مرد، كوچك و بزرگ، نماز خوان و بي نماز سعي مي كنند به خود آيند و در اين فرصت براي رسيدن به كمال بندگي خيز بردارند. در دهه اول، مساجد پر ومملو از جمعيت است شايد افرادي كه به هر دليل (عمدي يا غير عمدي) مدتي نتوانسته اند به مسجد بيايند، حال با خانه خدا آشتي كرده حضور سبز و فعالي در مساجد دارند، همه در محافل قرآني شركت مي كنند و هر يك سعي مي كند در افطاري دادن و خدمت به ديگران، نقش مؤثرتري داشته باشد.
به هنگام نماز هاي يوميه و زمان افطار و نمازهاي تراويح، جوي روحاني بر همه جا سايه مي افكند. كودكان بسان گنجشكاني سرمست از اين سو بدان سو مي خرامند و هر يك در تلاش اين است تا در آغوش پدر يا برادر بزرگتر خود، در مسجد، جاي خوش كند.

اما هر چه از روزهاي ماه رمضان مي گذرد و اين فصل بندگي رو به پايان مي نهد و سخن عید به میان می آید، بجاي اينكه دل ها مشتاق تر و شيداتر و عطش بندگي بيشتر شود، متاسفانه از رنگ و بوي بندگي هم كاسته مي شود، گاهي شاهديم كه در مساجد صف ها خلوت تر و حضور ها كم رنگ تر مي شود.
اين بندگي هاي مقطعي و فصلي، ذهن را به سمت اين فرموده ي نبي رحمت مي برد كه: به يقين شما از سنت و روش پيشينيان تبعيت خواهيد نمود.
مسيحيت را می گویم، ديني كه به مرور زمان دست خوش تحولات قومي ، ملي و منطقه اي شد و تغييرات عديده اي را در خود حس كرد، تاریخ گواه است که گاهي قومی باعث تغییر احکام الهی شدند و یا ملتی احکام انجیل را به نفع خود تغییر دادند.

 مسيحيان در ابتدا براي اينكه سهم بيشتري در بندگي خدا داشته باشند، راه رهبانيت و يك سويي را برگزيدند، اما به مرور زمان، حركت به سمت و سوي دين غير حنيف را در خود تجربه كردند، تا اينكه معتقد به تفكيك دين از سياست شدند. كم كم قدم را فراتر نهادند و گفتند: دين نبايد تمام زواباي زندگي ما را تحت الشعاع قرار دهد، بايد در مقطع خاص و شرايط خاص بدان متمسك شد.

اين رويه همچنان ادامه داشت تا اينكه اين باور را در خود تقويت كردند كه خدا را فقط در يكشنبه ها بايد بنده بود.
روز يكشنبه كه مي شود، ناقوس كليساها با صدايي بلند، نداي بندگي سر مي دهد و مردم را به طرف خدا مي خواند، گويا (العياذ بالله) مي گويند: خداوند اجلال نزول فرموده، بشتابيد تا عقب نمانيد. دراين روز مسيحيان مؤمن اعم از زن و مرد طبق باورهاي سنتي منحرف شده خود راهي كليسا مي شوند، زنان فقط با گذاشتن تکه پارچه ای بر سر در جستجوي رضای خدايند و مردان ـ که بیرون كليسا برای مبلغی چند، هزاران راه دروغ و خیانت را پیش می گرفتند ـ فقط برای چند ساعتی، سر تعظیم را به پيشگاه خداي خودساخته فرود می آوردند، به امیدآنکه همین چند لحظه عبوديت بر تمام کرده های ناشایستشان قلم عفو کشد. آنها لحظاني با تكرار ادعيه و الفاظي خدايي را كه بدان معتقدند بندگي مي كنند و بعد از پايان يافتن مراسم، انگار چيزي به نام بندگي و عبادت وجود ندارد، هر يك راه خود را در پيش مي گيرد و همان مسيري را مي پيمايد، كه قبلا مي پيموده است. حال خوب باشد يا بد، صحيح باشد يا غير صحيح، مبتني بر اصول انساني و عقلاني باشد يا خير، فرقي به حالش نمي كند، او عبادت يكشنبه اش را انجام داده و ديگر كاري به اين چيزها ندارد.

متاسفانه و دو صداسف باور بسياري از مسلمانان نيز امروزه عملا اينگونه است كه خدا را فقط بايد در رمضان بندگي نمود، او را بايد فقط در رمضان جست و بايد سعي نماييم او را در اين ماه از خود راضي نگهداريم.

زنان جامعه ما فقط در ماه مبارک رمضان به بچه ها یادآوری می کنند که نباید حرف زشت گفت  یا کسی را آزار داد. در حالی که پر واضح است که تربیت و یادآوری نکات خوب معاشرت، وظيفه هميشگي مادر مسلمان است.
همه بر این اندیشه اند که در این ماه، باید قرآن خواند و قرآن خواند و قرآن خواند. در حالی که قرآن همواره بر لبه طاقچه چشم براه نشسته است.
نگذاریم رمضان ما به خود بوی یکشنبه بگیرد و با پایان یافتن رمضان بساط بندگی را پس پشت نیندازیم و بیراهه در پیش نگیریم.
امانت ها را همیشه ادا کنیم به وعده های مان همه وقت پایبند باشیم و هر زمان که سائلی چیزی خواست به او در حد توان مان کمک کنیم.
و من الله التوفیق
عصمت الله تیموری