در میان طلاب کسانی هستند که ما به آنها افتخار میکنیم، قدر آنها را بدانید، مبادا آنها را با برادران و دیگر اقوام مقایسه کنید و ملامتشان کنید.
انواروب| مولانا سیدشهابالدین موسوی، استاد حوزه علمیه انوارالعلوم خیرآباد در نشست هماندیشی اولیا و مربیان طلاب حوزۀ علمیۀ انوارالعلوم خیرآباد، ضمن خوشآمدگویی به مهمانان و اظهار مسرت از این نشست بیان داشتند: ما برای هدف بسیار گرانقدری کنار هم جمع شدهایم و آن دین است که ما را یکجا جمع کرده است. دین، وسیلۀ سعادت دنیا و آخرت است و خداوند در طول تاریخ پیامبران را برای ابلاغ دین برانگیخته است. آنان را فرستاده تا دین را به انسانها برساند. خداوند میفرماید: «و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه»
علما معتقدند که ما ادیان سماوی نداریم و یک دین آسمانی داریم و آن «اسلام» است و تمام پیامبران، مبلغ دین اسلام بودهاند. شرایع به اقتضای شرایط متفاوت بوده، ولی پیام کلی یکی بوده است.
همۀ پیامبران فرزندان گرانقدر خود ر ا توصیه کردهاند که با اسلام بمیرید: «فلاتموتن الا وأنتم مسلمون» خداوند دین اسلام را سرآمد همۀ نعمتها قرار داده است.
وقتی دین کامل و آیات تکمیلی نازل شد، الله متعال فرمود: «الیوم اکملت لکم دینکم…» امروز دین شما را کامل کردهام و اسلام را برای شما به عنوان دین انتخاب نمودهام.
باید از اعماق وجود قدردان این نعمت باشیم. اگر انسان از همۀ نعمتهای دنیا به اندازه کافی بهرهمند نباشد، ولی از نعمت اسلام برخوردار باشد، این انسان کامیاب و سعادتمند دنیا و آخرت است.
حضرت علی رضی الله عنه فرمودند: از عدل الهی بعید است که بنده در دنیا بصورت نقد و مطابق خواستۀ خداوند زندگی کند، اما خداوند او را در آخرت و بصورت نسیه کامیاب کند؛ بلکه خداوند بندۀ فرمانبردارش را در همین دنیا و به صورت نقد کامیاب میکند. برخی فکر میکنند که سعادت فقط در آخرت است، در حالی که دین در دنیا هم باعث سعادت میباشد.
عزیزان! الله متعال چقدر لطف فرموده که شما جگرگوشههایتان و فرزندانتان را در آخرالزمان برای فراگیری علوم اسلامی وقف نمودهاید و استعدادهایشان را صرف دین خدا کردهاید.
عدهای بهترین ایام زندگی خود را به فراگیری علوم نبوت و اسلام اختصاص دادهاند، تا در سرتاسر دنیا دین اسلام را پخش نموده و انسانها را به اسلام فرابخوانند، اینها چقدر سعادتمند هستند. بدین خاطر است که خداوند در کلام خود اهل علم را تعریف و توصیف نموده و مقام رضایت را که صحابه کرام در دنیا کسب کرده بودند، این مدال را خداوند به اهل علم نیز عطا کرده است، آنجا که میفرماید: «ذلک لمن خشی ربه» و یا در جایی دیگر فرموده است: «انما یخشی الله من عباده العلماء»
قطعا شما هم به فرزندانتان افتخار میکنید و بنده و دیگر خادمان و اساتید نیز به این فرزندان معنوی خود افتخار میکنیم.
فرشتگان بالهای خود را برای اهل علم پهن میکنند. اینها آنقدر گرامیاند که حتی ماهیان دریا و حیوانات زهرآگین همانند مار و عقرب هم برای اینها طلب مغفرت میکنند.
برخی طلاب را ما به عنوان مربی اخلاق میدانیم و از اینها درس اخلاق میگیریم. اینها در این سن احتیاج به تفریح و خوشگذرانی دارند، اما این از خودگذشتگی را کردهاند و برای فراگیری قرآن آمدهاند؛ این قابل رشک است.
باید به اینها افتخار نموده و بدانید که رسول خدا فرمودند: وقتی کسی از اهل دنیا میمیرد، پرونده اعمال او بسته میشود مگر از سه چیز؛ یکی از آنها صدقه جاریه میباشد که از خود باقی میگذارد و دیگری علمی که از آن بهره برده شود؛ اینها صدقه جاریه شما هستند.
یک مرتبه در جلسه مشترک طلاب و اساتید مکی حضور داشتم، شیخالاسلام طی خاطرهای فرمودند: برای اولین بار وقتی که فرزند مولانا عبدالعزیز در نماز تراویح قرآن را ختم کردند، مولانا بعد از نماز بلند شدند و فرمودند: اگر امروز محمدرضا شاه پهلوی میآمد و تمام حکومت ایران را به من میداد، اینقدر خوشحال نمیبودم که پشت سر فرزند خودم قرآن را ختم کردم. تمام ثروتهای دنیا با یک آیه قرآن برابری نمیکند.
عزیزان! مبادا یک مرتبه در دلتان بیاید آنانی که در دنیا بجایی رسیدهاند از طلاب بهترند. این ناقدری است. قطعا بدانید که خداوند تمام تجارت دنیا و حکام دنیا و کشاورزیها و صنعتگریهای دنیا را به برکت قرآن و احادیث که فرزندان شما میخوانند، برقرار نگه میدارد. مبادا طلبه و والدین او احساس حقارت کنند.
اینها را به دید اینکه فردا ملا و پیش امامی شوند، نگاه نکنید و ما گفتهایم و شما هم بگویید که رسالتشان در یک مسجد و محله نیست و اینها رسالتی دارند از جنس رسالت پیامبران و رسالت رسول خدا. چنانکه رسول خدا، پیامبری برای تمام نسل بشر بودند، تا قیامت هر کس که طلبه باشد، باید همت او جهانی باشد. عالم باید دامنه فکری او جهانی باشد و خود را متعلق به تمام دنیا بداند.
سال ۱۳۷۵ شمسی در نشست جهانی در مرکز رایوند حضور داشتم، یکی از علمای سخنران، مولانا محمدعمر پالنپوری بودند. ایشان با صدای بسیار دلنشین قرآن میخواندند. یک روز فرمودند: مادرم مرا برای درس قرآن به مکتب فرستاد. وقتی بر میگشتم مادرم دو زانو جلویم مینشست و میگفت :عمر! بخوان ببینم چه یاد گرفتهای؟ و میگفت: ای عمر! امروز خواننده تو هستی و شنونده من هستم و من یقین دارم روزی بشود که تو قرآن بخوانی و تمام مردم دنیا گوش کنند. چون من دعا کردهام خداوند تو را عالمی جهانی بگرداند.
من آن زمان حرف مادرم را نمیفهمیدم، اما امروز میفهمم. امروز به دعای مادرم پیبردم.
اولیا محترم! فرزند خود را وقف کردهاید مبارکتان باشد و اینان مهمانان رسول خدا میباشند و امید داریم که اینها در قیامت شفیع ما قرار بگیرند.
در میان طلاب کسانی هستند که ما به آنها افتخار میکنیم، قدر آنها را بدانید، مبادا آنها را با برادران و دیگر اقوام مقایسه کنید و ملامتشان کنید.
اینها عزیزان درگاه خدا هستند و از نظر عاطفی نیازمندند که از اینها خبر بگیرید و رابطه شما با مدرسه همیشه برقرار باشد. ما هم از شما توقع داریم که گاهی خداقوتی بدهید.
در مسیر دین همیشه گل و بلبل نیست، کسب علم بدون آزمایش و سختی نیست و طلاب هم میدانند که در دوران تحصیل و بعد از آن سختیهایی در دینداری وجود دارد.
خداوند فرموده که قطعا شما را آزمایش میکنم و با چیزی از جان و مالتان شما را میآزماییم.
طلاب عزیز! خودتان را آماده کنید. شما محافظان دین هستید و جایگاه شما بسیار عالی است. هر مقام عالی رتبه، خودش محافظانش را انتخاب میکند. عزیرترین چیز برای خداوند دین اوست، الله برای محافظت دین خود، شما را انتخاب نموده است. حافظان قرآن! شما حافظ دین الهی هستید.
یادتان باشد که خداوند شما را آزمایش میکند، اما بدانید اقتضای این راه برداشت کردن سختیها است. دل به دنیا نبندید و برای همه چیز آماده باشید و زمانی دین نصرت میشود که محافظان دین ابوبکروار این ندا را سر بدهند: «أینقص الدین وانا حی»
هرگاه چنین فیصلهای کردید، قطعا خداوند شما را یاری می کند.
از خداوند میخواهیم که شما را از علمای ربانی بگرداند و ما را محافظان واقعی دین قرار دهد.