یکی ازاعضائی که میتواند منشا غالب گناهان باشد زبان است.رسول الله (ص) می فرماید: هر کس که زبان و شرمگاهش را برای من تضمین کند من بهشت را برای شما تضمین می کنم. لذا آزاد گذاشتن زبان تا حدی که در مردمان فرو رود و گوشت آنها را بجود از آزاد گذاشتن […]

 

 

 

یکی ازاعضائی که میتواند منشا غالب گناهان باشد زبان است.رسول الله (ص) می فرماید: هر کس که زبان و شرمگاهش را برای من تضمین کند من بهشت را برای شما تضمین می کنم. لذا آزاد گذاشتن زبان تا حدی که در مردمان فرو رود و گوشت آنها را بجود از آزاد گذاشتن افسار شهوت مادی خطرناکتر است چون خطر اول وپیامدهای آن دیگران را می سوزاند و شخصیت آنها را طعمه ای برای بی شخصیت ها قرار میدهد. اما خطر دوم ازصاحب آن تجاوز نمی کند .

 

چیزقابل توجهی که برای بسیاری ازمردم شیرین است (بخصوص درمجالس خصوصی) صحبت کردن از ناموس دیگران و بخصوص بزرگان وتهمت زدن به آنها و نسبت دادن گناه به آنها (درحالی که آنها پاک و مبرا هستند) می باشد. چنین کسانی بنا به نص صریح قرآن باید حد (۸۰ضربه شلاق) زده شوند. هیچ چیزمثل زبان دراختیارانسان نیست و مطمئناً کسی که زیاد صحبت میکند نمی تواند زبان خود را کنترل کند. و شکی نیست که سکوت در بسیاری ازمواقع بخصوص مواقعی که صحبت از دیگران به میان می آید افضلیت دارد.
خطرناکترین کارها انتقال کلام و صحبت درمورد دیگران بدون هیچ ضابطه و دلیلی می باشد که این امرباعث میشود که اتهامات ناروا و بدون دلیل به شخصیت های پاک وارد آید. سینه ها پراز کینه شود ارتباطات ضعیف گردد و ریسمان محبت بین دوستان پاره شود و…حال اگرسخنی درمورد دیگران شنیدیم وظیفه ی ما در قبال آن چیست؟ اکنون چگونگی تعامل باچنین صحبت هائی را با حادثه ی افک دنبال می کنیم.
 ۱-عرضه کردن سخن بر قلب و فتوا خواستن از درون:
 اگر سخنی در نزد ما گفته شد که شخصیت برادر دینی مان را زیر سوال می برد اول از درون خود بپرسیم که اگر ما جای او بودیم آیا آن کار را مرتکب می شدیم. درحادثه ی افک زمانی که آن تهمت ناروا به عائشه (رض) زده شد زن ابو ایوب انصاری از شوهرش پرسید نظرتودرباره ی این حادثه چیست؟ ابوایوب گفت اگر تو جای او بودی آیا آن کار را انجام می دادی؟ گفت نه. گفت: پس عائشه از تو بهتر است.

۲- ثابت کردن آن سخن با دلیل و برهان:
اگر بنا به مصلحت عموم قصد انتقال سخن را نمودیم باید آن برای ما اثبات گردد و لذا نباید به مجرد شنیدن سخن به سبب علاقه ی انتقال دادن، آن را نقل بکنیم.

 ۳- مقدم داشتن حسن ظن بر سوء ظن در اموری که احتمالات زیادی دارد:
ظن و گمان بد ترین و دروغت رین سخنها می باشد و اگر ما در زندگی دچار سوءظن شویم با همه ی مردم دشمن خواهیم شد.

 ۴- مشورت کردن قبل از نزدیک شدن به تهمت:
پیامبر خدا در حادثه ی افک با بزرگان صحابه مشورت کرد.

۵- در نظر داشتن ضررها و نتایج سوئی که از پخش شایعه حاصل می شود.
بزرگترین ضرر این است که آنهائی که تهمت زده می شوند بعداً مبراً شناخته شوند. در حادثه ی افک می بینیم که چقدر ضررها متحمل عائشه و پیامبر و ابوبکر و…گردید.

 ۶- سبک نشمردن صحبت در مورد دیگران
 مثلا حادثه ی افک که بعضی از اصحاب بدون تدبر و تفکر و تحقیق این جریان را نقل می کردند طوری که سرتاسر مدینه پخش شد.

 ۷- اعلان کردن برائت شخص بعد ازاتهام.
 اگر بعد از تهمت معلوم شد که شخص بی گناه بوده باید به تمامی مردم برائت آن اعلام شود. در حادثه ی افک خداوند برائت عائشه را ازهفت آسمان اعلان نمود در حالی که عائشه تنها انتظار داشت پیامبر برائت او را درخواب ببیند.

۸- منع کردن افرادی که اینگونه اخبار را پخش می کنند
 اگر کسانی که شایعه پراکنی می کنند آزاد باشند و کسی جلو آنهارا نگیرد زمین وزمان به فساد و تباهی کشیده خواهد شد و شیطان به آسانی در میان مردم نفوذ خواهدکرد.

 ۹- بر حذر داشتن افراد تهمت زننده از انجام دوباره ی این کار فجیع با عقاب و توبیخ کردن وی و او را ازانجام دادن دوباره ی اینکار منع نمائیم مثل حادثه ی افک که خداوند عزوجل می فرماید: يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ.

۱۰- ماهمیشه سعی کنیم که بهترین گفتار را بگیریم.

کسی که هر سخنی را می پذیرد در واقع راهی را برای نفوذ شیطان در وجود خود باز کرده است و شیطان از فرصت استفاده کرده و میان او و دیگران کینه و عداوت ایجاد می نماید لذا ما باید همیشه بهترین گفتار را بگیریم زیرا این کار راههای نفوذ شیطان را مسدود می نماید و خداوند می فرماید: وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا
والسلام علیکم ورحمه الله” الله وبرکاته
نویسنده : محمد عبده
منبع: سایت نوگرا