این نصیحت و دلسوزی من برای تو بود ایدخترم! بدان که همه چیز به دست خود توست نه به دست مردان. کلید دروازهی اصلاح بهدست توست، اگر خواستی خودت را اصلاح میکنی و با اصلاح خود باعث اصلاح امت میشود. پس در این راه از هیچ کوششی دریغ نکن. امروز من از شما انتظار ندارم […]
این نصیحت و دلسوزی من برای تو بود ایدخترم! بدان که همه چیز به دست خود توست نه به دست مردان. کلید دروازهی اصلاح بهدست توست، اگر خواستی خودت را اصلاح میکنی و با اصلاح خود باعث اصلاح امت میشود. پس در این راه از هیچ کوششی دریغ نکن.
امروز من از شما انتظار ندارم که با یک گام، ره صد ساله را طی کنید و همانند زنان مسلمانِ واقعی (در صدر اسلام) باشید، هرگز! طبیعتاً میدانم چنین پرشی محال است، اما امیدوارم که گام به گام بهسوی خیر و نیکی باز گردید، همانگونه که قدم به قدم به طرف شر و بدی رفتید.
شما اندکاندک لباسهای خود را کوتاه کردید و حجاب را نازک نمودید و در فرایندی طولانی، این تحول و دگرگونی را ایجاد نمودید، طوری که مردان شریف احساس نکردند و متوجه نشدند. مجلات (و رسانههای) مستهجن نیز به حمایت از بیبندو و باری شما پرداختند و فاسقان خوشحال شدند؛ تا اینکه به حالی رسیدید که اسلام از آن بیزار است و مسیحیت آن را نمیپسندد و مجوسی که اخبارش را در تاریخ میخوانیم آن را انجام ندادهاست. به گونهای که حتی حیوانات هم از آن رویگردانند.
دو خروس اگر در یک مکان قرار بگیرند، از سر غیرت و دفاع از ناموس با یکدیگر به جنگ و مقابله میپردازند و هیچکدام اجازه نمیدهد غریبهای وارد حریم خصوصیاش گردد، ولی متأسفانه ساحلنشینانِ مسلمانِ اسکندریه و بیروت و… از اینکه غریبهها به همسران و نوامیس مسلمانشان چشم داشته باشد هیچ ابایی ندارند و به رگِ غیرتشان برنمیخورد. آنان زنان خود ـ جز شرمگاه و برآمدگی پستانشان ـ را لخت کرده در معرض دید بیگانگان قرار میدهند.
در باشگاهها و کلوپهای لوکس شبانه، مردان مسلمانی حضور دارند که زنانِ مسلمانشان را برای رقصیدن با مردان بیگانه جلو میفرستند تا (مرد بیگانه) او را در آغوش کشیده، سینه را بر سینه، شکم را بر شکم و لبش را بر گونهاش قرار دهد و دستها و آرنجهایش را به دورش بپیچد و خود به تماشا مینشیند!
در دانشگاهها و مراکز علمی مسلمانان هم، جوانان مسلمان با دخترانِ مسلمانِ بیحجاب که عورتهایشان را به معرض نمایش گذاشتهاند همنشینی دارند و نه پدران، نه مادران و نه هیچکسِ دیگری اعتراض ندارد!!.
امثال این موارد بسیار زیاد است و نمیتوان در یک روز یا با یک اقدامِ سریع آنها را اصلاح کرد و یا کنار زد، بلکه باید از همان راهی که به باطل رسیدیم، به طرف حق برگردیم، راهی طولانی و زمانبر.
اگر کسی برای رسیدن به هدف، تنها مسیرِ موجود که طولانی هم هست را نپیماید، هرگز به مقصد نخواهد رسید، چرا که مسیر دیگری وجود ندارد. باید ابتدا با اختلاط دختر و پسر مبارزه کرد، اختلاط سرمنشأ بسیاری از مشکلات است، اینکه زن با مردان نامحرم بصورت مختلط نشست و برخاست داشته باشد یا زن، دوستان شوهرش را در غیاب او به خانه راه دهد، یا اگر در اتوبوس و مترو با آنها برخورد کرد یا در خیابان آنها را دید، به خوش و بش و بگو و بخند بنشیند، یا اینکه در دانشگاه، دختر با پسری نامحرم به مصافحه بپردازد و برای او خاطره و داستان تعریف کند یا با او قدم بزند و به بهانۀ آمادگی برای امتحان، با هم به مرور و مذاکره درسها بپردازند و فراموش کنند که اللهِ متعال یکی را دختر و دیگری را مرد خلق کرده است و در وجود هر کدام میل به طرف مقابل را قرار دادهاست. انسان باید بداند که نه دختر و نه پسر و نه همۀ موجودات روی این کره خاکی نمیتوانند خلقت خدا را تغییر دهند و بین زن و مرد مساوات برقرار کنند و این میل را از وجودشان خارج نمایند.
کسانی که به اسم تمدن، شعارِ مساوات و اختلاط بین زن و مرد را سر میدهند، دروغگویانی بیش نیستند، چون هدف آنها از این شعارها، لذت جویی و برآورده کردن امیال جنسی و شهوانی آنهاست. آنها با نظرهای خائنانه به نوامیس دیگران میخواهند سهم نفس امّارهشان را از لذتِ چشمچرانی و هر لذت و شهوتِ دیگری که برایشان مقدور باشد ادا کنند. اما چون عرضه و جرأت این را ندارند که به صراحت مقاصد خود را بیان کنند، اهداف شومشان را در لفافه و شعارهای فریبنده میگویند، شعارهای پوچ و توخالی مانند پیشرفت، تمدن، فن، زندگی دانشجویی، روح ورزشی و از این نوع کلمات خالی از معنی و مفهومی که همچون صدای طبلِ توخالیست.
آنان بدین خاطر دروغ میگویند که نه اسلام و قرآن، بلکه اروپا و غرب را پیشوا و مقتدای خود قرار دادهاند و از دستورات و راهنماییهای آن الگو میگیرند و حق و حقیقت واقعی را نمیشناسند مگر از روی برندهای غربی. در نزد آنها، حق آنچیزی نیست که در مقابل باطل قرار میگیرد، بلکه چیزی است که از غرب آمده است، از پاریس، لندن، برلین، نیویورک و…، اگرچه رقص و هرزگی و بیبند و باری و اختلاط در دانشگاهها و لختشدن در زمین ورزش و کنار ساحل باشد، و باطل آنچیزی است که از اینجا(شرق و جهان اسلام) آمده است، آنچه از «الازهر» و «مسجد اموی» و «مدارس علوم دینی شرقی» و« مساجد اسلامی» عرضه میشود، اگر چه شرف، هدایت، عفاف و پاکی قلب و بدن باشد.
حتی در خود اروپا و آمریکا خانوادههای زیادی هستند که از این اختلاط زن و مرد راضی نیستند و در مقابل آن کمر خم نمیکنند.
دخترم، متوجه باش! در پاریس هم پدر و مادرانی هستند که اجازه نمیدهند دختران بزرگشان همراه جوانان بگردند و نشست و برخاست داشته باشند، بلکه دخترانشان را وارد مؤسسات و آموزشگاههایی میکنند که با آن آشنایی کامل داشته باشند و به سلامت آنها از فحشا و فجور اطمینان یابند، فحشا و فجوری که متأسفانه هیچ یک از فیلمها و سریالها از آن خالی نیست. اعمال و فرهنگهای شنیعی که شرکتهای فیلم سازیِ پوچ و بیارزش، آن را به اسم فیلم ترویج میدهند.
آنها میگویند: اختلاط ، سرکشی شهوت را میشکند و اخلاق را نیک میگرداند و جنون جنسی را از وجود انسان خارج میکند! من، جواب را به کسانی که اختلاط را در مدارس تجربه کردهاند واگذار میکنم. روسیهای که پایبند هیچ دین و شریعتی نیست و سخن شیخ و کشیش را نمیشنود، آیا زمانی که در مجامع و آموزشگاههایش اختلاط را تجربه کرد و فسادِ ناشی از آن را به عین دید، این فرهنگ را تغییر نداد؟
اما آمریکا، آیا نخواندهاید که یکی از بزرگترین مشکلات آمریکا، مشکل بالا رفتن آمار دانشآموزان دختریست که حامله میگردند؟ چه کسی خوشش میآید که در مدارس و دانشگاههای مصر و شام و دیگر کشورهای اسلامی چنین مشکلی بوجود آید؟!
ای دخترانم! ای دختران مؤمن و متدین، ای دختران شریف و پاکدامن، شما را به مسلخ میبرند، مواظب باشید که وجودتان را برای قربانی شدن در کشتارگاه ابلیس تقدیم نکنید. به حرف کسانی گوش ندهید که زندگی همراه با اختلاط را برایتان زیبا نشان میدهند و آن را آزادی و تمدن و پیشرفت و فن و زندگی دانشجویی مینامند، چرا که اکثر این نفرین شدهها، همسر و فرزندی ندارند و شما هم برای آنها هیچ اهمیتی ندارید، مگر برای لذتجوییِ گذرا.
اما من، خودم دختر دارم، هنگامی که از شما دفاع میکنم در واقع از دخترانم دفاع میکنم، من خیر و صلاح شما را میخواهم.
هیچ چیز نمیتواند آبروی از دست رفتۀ دختر را به او برگرداند، و هیچ چیزی شرف فروریخته او را دوباره بازسازی نمیکند و کرامت و احترام ریختهشدهاش را جمع نمیکند. اگر دختری قدمش لغزید و افتاد، کسی حاضر به دستگیری از او نیست. آری! آنها وقتی به اهداف پلید خود رسیدند و چیزی از دختر مسلمان باقی نگذاشتند، به او پشت میکنند همچنانکه سگها به لاشهای که تکۀ گوشتی بر آن باقی نمانده، پشت میکنند.
این نصیحت و دلسوزی من برای تو بود ایدخترم! بدان که همه چیز به دست خود توست نه به دست مردان. کلید دروازهی اصلاح بهدست توست، اگر خواستی خودت را اصلاح میکنی و با اصلاح خود باعث اصلاح امت میشود. پس در این راه از هیچ کوششی دریغ نکن.
والسلام علیکم ورحمة الله
مرحوم شیخ علی طنطاوی
Monday, 14 July , 2025