چرا مطالعه ؟ کتاب و مطالعه از جمله موضوعاتی است که پیشینه آن به قدمت آفرینش انسان است و هیچگاه انسان از آن بینیاز نبوده است. کتاب انبار علم و اندیشه بشر بوده و خواهد بود، و اقوام انسانی نیازمند استفاده از تجربیات و اندوختههای یکدیگرند. آدمی از راه کتاب و مطالعه با بهترین انسانها […]
چرا مطالعه ؟
کتاب و مطالعه از جمله موضوعاتی است که پیشینه آن به قدمت آفرینش انسان است و هیچگاه انسان از آن بینیاز نبوده است.
کتاب انبار علم و اندیشه بشر بوده و خواهد بود، و اقوام انسانی نیازمند استفاده از تجربیات و اندوختههای یکدیگرند.
آدمی از راه کتاب و مطالعه با بهترین انسانها دیدار و گفتگو میکند و از هم کلامشدن با آنها بهرهها میبرد و در دریای اندیشههای بزرگ مرواریدهای رخشان صید میکند. با عالمان، ادیبان، دانشمندان، سیاستمداران، نویسندگان، پژوهشگران و بزرگان در فنون مختلف روبرو مینشیند و از تجارب، نصایح و سخنان حکیمانهشان فایدهها میبرد. از این روست که آوردهاند: «مطالعه، مکالمه با نجیبترین اشخاص قرون است».
می رود از سینهها در سینهها از ره پنهان صلاح و کینهها
صحبت صالح تو را صالح کند صحبت فاسق تو را فاسق کند
آری، کتاب عصاره اندیشههاست. کتاب فوّاره تجربههاست. کتاب عرصه دیدار با بزرگان است. کتاب فرزند جاویدان انسان است. کتاب عامل پیشرفت است. کتاب عامل شناخت انسانها و جوامع پیشرفته است. کتاب میدان عبرتآموزی است از سرنوشت خوبان و بدان.
ای باغ پر سخاوت اندیشههای ناب پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب
جان من و تو یک هرگز از هم جدا مباد ای خوب جاودانه، ای دوست، ای کتاب
منتسیکو میگوید: «یک ساعت از عمر گذشته را به هیچ قیمتی نمیتوان باز گرداند. اما با دادن چند قطعه پول ناچیز، میتوان تمام عمر و تجارب بزرگترین عقلا و عالمان جهان را تصرف کرد. کتاب عمر دوباره است. در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نیست. من هیچ غمی نداشتهام که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد، مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعتهای ملالتبار به ساعات لذتبخش».
لذت زندگی انسان با سلامتی و تندرستی بدست میآید و بالاترین درجه سلامت و تندرستی سلامت فکر و ذهن است. مطالعه همان اثرى را در وجود آدمى میگذارد که ورزش در بدن ایجاد مىکند. از این روست که آوردهاند: «مرگ تدریجی انسان آغاز خواهد شد اگر مطالعه نکند».
آری! رویآوردن به مطالعه و تداوم و استمرار در آن از اهمیت بالایی برخوردار است و واجبی ضروری و فرمانی الهیست:
﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ١﴾ [العلق: ۱]
«بخوان، به نام پروردگارت».
﴿نٓۚ وَٱلۡقَلَمِ وَمَا يَسۡطُرُونَ١﴾ [القلم: ۱]
«سوگند به قلم و آنچه مینویسند».
اقیانوس عظیم اندیشههای قرآن با کلمه و فرمان «إقرأ: بخوان» آغاز میگردد. بدین ترتیب نقطهی آغاز رسالت و دعوت اسلامی بر مبنای خواندن و مطالعه شکل گرفت و این افتخار منحصراً برای اسلام بوده است. به همین خاطر خداوند از میان تمامی امتها، امت اسلامی را برگزید و رسالت ابلاغ دین خود را بر دوش این امت نهاد و توفیق پیامبرش در این راه، نه از طریق معجزات خارق العاده بلکه از راه یک ارتباط فکری و روحی با مردم بود.
قرآن بهترین الگو برای ترویج فرهنگ مطالعه است. از دیدگاه قرآن هیچ شب و روزی نباید بدون مطالعه بگذرد. آری، مطالعه بایستی همیشگی باشد و به یک کتاب و دو کتاب یا یک روز و یک ماه در سال اختصاص داده نشود. بلکه بایستی جزو برنامه شبانهروزی باشد:
﴿أَوۡ زِدۡ عَلَيۡهِ وَرَتِّلِ ٱلۡقُرۡءَانَ تَرۡتِيلًا٤﴾ [المزمل: ۴]
«هر شب آن مقدار که برایت مقدور است از قرآن مطالعه کن».
﴿إِنَّ لَكَ فِي ٱلنَّهَارِ سَبۡحٗا طَوِيلٗا٧﴾ [المزمل: ۷]
«تا در مسیر تلاش سخت و پُرفشار روز تو را دستگیر باشد».
و رسول گرامیش شرط آزادی اسیران مشرک جنگ بدر را سوادآموزی به مسلمانان قرار میدهد نه گرفتن پول و مال. در هیچ جنگی در دنیا چنین شرطی دیده نشده است که هر اسیری ده مسلمان را سواد بیاموزد آزاد و رها میگردد. آری، سواد حتی در نزد اسیر مشرک هم محترم و دارای ارزش است تا جایی که میتواند جانش را نجات دهد. آری! ای برادر و خواهرم، اسلام سواد و مطالعه را با مصالح کلی خود حتی در شرایط جنگی یکی میداند. چرا که ثمرهی علم بندگی خداست و پیامبر اسلام نیک میداند که انسان باسواد نه تنها بنده دیگران نمیشود، بلکه حتی بنده و برده نفسانیات نیز نخواهد شود.
مطالعه کتاببه تاریخ اسلام نگاهی بیاندازید. مسلمانان دو قرن در تلاش برای معرفی عقیده اسلامی و ارزشهای والای انسان ساز آن، به سایر ملتها بودند. پس از تثبیت پایههای عقیده اسلامی، مسلمانان یکی پس از دیگری به فتح قلههای علمی روی آوردند. در ابتدا مسلمانان به نوشتن وخواندن قرآن وپس از رحلت پیامبر (ص) به نوشتن و خواندن احادیث نبوی و پس از آن، در قرنهای بعدی، به جمع آوری و مطالعهی سایر علوم پرداختند، تا اینکه در علم دنیا و معنویت سرور و آقای جهانیان شدند.
و بدین ترتیب، بزرگترین تمدن اسلامی و انسانی را بنا نهادند. که در علوم مادی و معنوی خدمات زیادی را به اجتماع بشری ارائه داد و اندیشمندان زیادی را به جهانیان معرفی کرد، تا آنجا که از شرق تا غرب جهان آن روز در سیطرهی دانش و علوم مسلمانان بود.
اعتراف و شهادت ویل دورانت تاریخدان بزرگ غرب، گواهی بر این مدعای ماست. که میگوید: «اگر مسلمانان نبودند اروپا به اینجا نمیرسید».
به این داستان توجه کنید: شارلمانی پادشاه بریتانیا در قرن هفتم وزیر یهودی خود را به قلمرو حکومت اسلامی میفرستد تا بداند دلیل این همه پیشرفت مسلمانان در آن دوران چیست. وزیر یهودی پس از بازگشت از سرزمینهای اسلامی در پاسخ شارلمانی میگوید: مسلمانان از کوچک و بزرگ و زن و مرد را مشغول مطالعه و سوادآموزی دیدم. مکتب خانهها پر بود و عالمان و دانشمندان را بسیار محترم میداشتند. شارلمانی دستور میدهد تمام مردم کشورش خواندن و نوشتن را آغاز کنند و خود نیز علی رغم گذشت هفتاد سال از عمرش، شروع به سوادآموزی میکند.
با این تاریخ درخشان و این همه ارزش، آیا انصاف است که پیروان این دین والا، امروز بخشی از عقب ماندهترین و کم مطالعهترین جوامع بشری باشند؟ طوری که کتاب نمیخوانند و به جهل و نادانی رضایت دادهاند. جدای از ضعف در آگاهیهای دینی و سیاسی و قوانین شهروندی، حتی راه و رسم درست زندگی کردن را هم نمیدانند و دائماً در خانه و مدرسه و خیابان و محل کار در کشمکش و زد و بندند.
متأسفانه این امت با گذشت زمان حافظهی تاریخی خود را از دست داد و با علم و مطالعه بیگانه شد و گنجینهها و اندوختههای علمی دانشمندان گذشته خود را فرموش کرد، تا آنجا که به دلیل ضعف در مطالعه، سروری دنیا را از دست داد و آن را به دست کسانی سپرد که راه علم و مطالعه را به خوبی پیمودند.
مطالعهامروزه در عصر انفجار اطلاعات و انتشارات و علم و تکنولوژی، میزان مطالعهی مسلمانان برازندهی تمدن و رسالت آنها نیست. دینی که آغازش با خواندن و مطالعه و افتخارش در سایه علم و مطالعه شکل گرفته، امروزه کارش به جایی رسیده که در قافلهی مطالعه در آخر خط ایستاده است و بهرهی آن از میراث خویش و اندوختههای علمی جهان اندک است.
تلاش اندیشمندان و متفکران دلسوز مسلمان نیز در نگارش کتاب و مقالات گوناگون در جهت دفاع از کیان اسلام و شناساندن چهره حقیقی اسلام، اگر با بیتوجهی مردم به مطالعه همراه باشد، تماماً به هدر خواهد رفت و فرهنگ و تمدن بیگانه پیش از پیش خود را بر جامعهی اسلامی تحمیل میکند. جامعه پیشرو علاوه بر اینکه نیازمند نویسندگان توانمند و اندیشمند است، نیازمند خوانندگان متفکر نیز میباشد.
بیایید از تاریخ پند بگیریم وخود را مسئول احساس کنیم و بجاى گرم نگه داشتن بازار مهلک دشمن، بازار آینده خویش را گرم و فروزان سازیم؟ چرا بجاى مراجعه به استریوها و خرید و تماشاى فیلم هاى مبتذل و منحرف کننده وقت خود را با مطالعه کتاب سپرى نکنیم؟ راستی چرا؟
بدان که کلید پیروزی و نصرت دوباره امت اسلام زنده کردن شعار «إقرأ: بخوان» است. بدون خواندن و مطالعه امکان قیام دوباره امت اسلام وجود ندارد. یکی از رهبران یهودی میگوید: «ما از مسلمانان نمیترسیم چون نه میخوانند و نه مطالعه میکنند». در حقیقت این یهودی دروغگو راست گفته است. چون امتی که نمیخواند امتی بیهیبت است و کسی از او هراسی ندارد.
برادر و خواهر مسلمانم! حداقل کاری که من و تو میتوانیم انجام دهیم این است که از جایگاه انتقاد پایین بیاییم و ابتدا از خودمان شروع کنیم و همین حالا دست به کار مطالعه و کتابخوانی شویم و بیشتر از این فرصتها را نسوزانیم، سپس خانواده و دوستان را نیز به این امر مهم تشویق و ترغیب کنیم و با خریدن کتاب و هدیه دادن کتاب زمینه مطالعه را در خانواده و دوستان ایجاد کنیم.
ضعف مطالعه یکی از ضعفهای کلیدی و سبب عقبگرد مسلمانان و گرفتاری آنها در دام دشمنان است. در این شرایط نسل جوان مسلمان باید ابعاد این آسیب را بشناسد و بالا بردن میزان مطالعه و ترویج فرهنگ مطالعه را در اولویت برنامههای خود قراردهد؛ یعنی هم خود وقتی مشخص از شبانه روز را به خواندن اختصاص دهد و هم زمینهی این امر را برای دیگران به ویژه زنان فراهم کند.
امروزه فضای مناسبی برای مشارکت دینی زنان وجود ندارد، از این رو غالب زنان دیندار خانه نشین هستند و این بدین معناست که پیام دینی به طور کامل و صحیح به آنها نمیرسد. تلاش برای افزایش مطالعه زنان، تلاش برای آگاه سازی کسانی است که تربیت نسلهای آینده را بر عهده دارند، بنابراین باید شناخت صحیحی از دین و مفاهیم دینی داشته باشند.
دینداری بدون مطالعه و خواندن و تحقیق در متون دینی یک دینداری و خداشناسی کور است:
﴿أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ سَاجِدٗا وَقَآئِمٗا يَحۡذَرُ ٱلۡأٓخِرَةَ وَيَرۡجُواْ رَحۡمَةَ رَبِّهِۦۗ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَۗ﴾ [الزمر: ۹]
«آیا کسانی که میدانند، با کسانی که نمیدانند، برابر و یکسانند، (هرگز)؟!».
از آموختن یک زمان چاره نیست که گوید که دانا و نادان یکیست؟
و رسول گرامیش میفرماید: «برتری عالم بر عابد، مانند برتری من بر کمترین شماست».
کتاب بهترین دوست
آدمی بنا به سرشت و طبیعت انسانی و جاذبه هواهای نفسانی، گاهی اوقات صفات نامطلوب و ناپسندی را برای خویش برمیگزیند و با آن زندگی میکند. در حالی که خود او نیز به واقعیت این صفات بد یا اندیشههای ناسالم پی نمیبرد و کسی دیگر هم شاید از ترس ناراحت شدنش، به او گوشزد نمیکند.
در این میان تنها دوست بیغرضی که میتواند نقطه عطفی در زندگی او ایجاد نماید و هیچگاه گفتهاش زننده و ناراحتکننده نیست و آرام و بیسر و صدا، آدمی را اصلاح میکند، کتاب است. کتاب شفابخش بیماریهای اخلاقی و اصلاحگر درون است که در موقعیتهای گوناگون درس انسانیت و زندگی میدهد.
بیاموزمت کیمیای سعادت ز همصحبت بد جدایی جدایی
زیانکاری ما از همنشین است عذاب دوزخ از بئس القرین است
بیشتر مردم حاضر نیستند کسی انگشت اتهام و اعتراض به سوی عیبها و کمیهایشان دراز کند و آنان را نسبت به عاقبت بد اعمالشان آگاه سازد. اما مطالعه کتابهای مفید میتواند به شکلی حکیمانه در ریشه کنکردن اخلاق بد یاریگر انسان باشد و او را راهنمایی کند. کتاب روند اصلاح انسان را سرعت بخشیده و به سوی کمالات معنوی رهنما میگردد. هرچه بیشتر کتاب بخوانید، بیشتر از زندگی حقیقی برخوردار خواهید شد.
کتاب بیش از درس و معلم به انسان میآموزد و نُه دهم معلومات انسان از کتاب است و یک دهم از معلم و درس.
همنشینی به از کتاب مخواه که مصاحب بود گه و بیگاه
بهجت افزای جان و راحت دل هرچه دلخواه توست از آن حاصل
این چنین همدمی لطیف که دید؟ که نرنجید و نه برنجانید
کتابخوانیکتاب همنشینی است که تو را خسته و ملول نمیسازد. دوستی است که تو را فریب نمیدهد. رفیقی است که به تو آزار نمیرساند. کتاب از تمام دوستان انسان ثابت قدمتر و با وفاتر و صبورتر است و هرگز در ایام بدبختی و محنت به انسان پشت نمیکند برعکس آغوش مهربان ورأفت آن برای استقبال همیشه گشوده است. در دوره جوانی انسان را سرگرم و مشغول میسازد و در روزگار پیری و شکستگی تسلیت و دلداری میدهد.
حریفی که از وی نیازرد کس بسی آزمودم، کتاب است و بس
رساند سخن را به خـوبی به بُن به بسم الله آغاز سازد سُخن
نگیرد به کس سبقت ازهیچ باب از او تا نپرسی نگوید جواب
امروز که دوستان خوب کم شدهاند، دوستی بهتر از کتاب نخواهی یافت. چون کتاب ریا نمیکند، ظاهر و باطنش یکیست و هرچه در دل و درون دارد همان را میگوید، تا شما نزد او نروی و از او نخواهی، سخنی نمیگوید و هر وقت بخواهی، سکوت میکند
بشناس فرق دوست ز دشمن به چشم عقل مفتون مشو که در پس هر چهره چهرههاست
چون بسی ابلیس آدم روی هست پس به هر دستی نشاید داد دست
کتاب تنها کسی است که بدون منّت گذاشتن تمامی اطلاعات خود را در اختیار ما میگذارد و از صمیم قلب آرزومند موفقیت اطرافیان است.
باید چون حافظ شیرین سخن، از همنشینان دغل باز به کتاب پناه برد:
جز صراحی و کتابم نبود یار وندیم تا حریفان دغا را به جهان کم بینم
یا چون صائب باید از دو رویان جهان به کتاب روی آورد:
نیست کاری به دو رویان جهانم صائب روی دل از همه عالم به کتابست مرا
حال که مطالعه کتابهای مفید، شاهراه سلامت اخلاقی و آموزگار بزرگ درسهای زندگانی است. پس تعلل و غفلت از مطالعه چرا؟!
برگرفته از کتاب : مطالعه؛ چرا و چگونه؟ / به نقل از سایت تابش
به اهتمام: قباد کاکاخانی