دو شعر در وصف ام المؤمنین عایشه صدیقه رضی الله عنه مادرم است و عشقِ او دارم زن طاها نه با کسی بد کرددر ره دین، تلاش بی‌حد کرد بوَد او همسر رسول خدادختر آنکه جنگ مرتد کرد او بتول است، شاهدم قرآننام او را خدا مُخَلّد کرد کرده او را خدا زن طاهاعیبِ  کار […]

دو شعر در وصف ام المؤمنین عایشه صدیقه رضی الله عنه

مادرم است و عشقِ او دارم

زن طاها نه با کسی بد کرد
در ره دین، تلاش بی‌حد کرد

بوَد او همسر رسول خدا
دختر آنکه جنگ مرتد کرد

او بتول است، شاهدم قرآن
نام او را خدا مُخَلّد کرد

کرده او را خدا زن طاها
عیبِ  کار خدا نشاید کرد

او که آرامش پیمبر بود
دفع غم از دل محمد کرد

به دفاعش کلام حق ناطق
نام او را همیشه سرمد کرد

دشمنانش قلیل‌اند و اندک
عاشقانش هزارها صد کرد

تا کند عشق او به احمد فاش
خانه‌اش مرقد محمد کرد

مادرم است و عشق او دارم  
تا بسوزد کسی که دل بد کرد

هم ابوبکر، عمر، علی و عثمان
هر کدام را خدا مؤید کرد

گفته‌ای «رافضی منم»، خب باش
چه کسی گفتۀ تو را رد کرد؟

[عایشه] مادرت است اگر مسلمانی
گر نه‌ای، خب چه باید کرد؟

تو نه «مصلح» که مفسدی، شایان
در جوابت سخن نباید کرد

 

 

 شعر از : حسین سلیمان‌پور

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

در دفاع از مادرم عایشه صدیقه که پاکتر از زلال آب است

عایشه باشد حمیرای رسول
در کتاب وحی ذکرش شد قبول

او چو دریا هست پاک و بیکران
عفتش آمد ندا از آسمان

گفته قرآن او مبرّا از خطاست
گفته ی افراد باطل اشتباست

کی شود دریا به پوز سگ کثیف
خبث و پاکی کی بگردد هم ردیف

هر که گوید طعن او ای مؤمنان
مفسدی باشد به ثوبِ صالحان

مصلحی هرگز نمی گوید چنین
این بُوَد اقوال زشت مفسدین

نام او مصلح فقط در ظاهر است
در حقیقت در دو دنیا خاسر است

قول او باشد خلاف قول حق
نیست جز کفر و غلط او را سبق

مادرم! ای تک حمیرای نبی
هم کلامِ مصطفای هاشمی

می کنم از آرمان هایت دفاع
صد فدایت جان و فرزند و متاع

هیچ پروایی ندارم از سرم
جانِ ناقابل فدایت «مادرم»

شعر از: مسعود امیری