نابرده رنج گنج میسّر نمی‌شود… پیامبر اسلام -صلی الله علیه وسلّم- می فرماید: « ما أخذت الدنیا من الآخرة إلا کما أخذ المخیط غرس في البحر من مائه» آنچه دنيا از آخرت گرفته است، تنها به اندازه‌ی آبى است كه سوزنى فرورفته در دريا به خود مى‌گيرد.» (طبرانی به روایت از مستورد بن شداد) این […]

نابرده رنج گنج میسّر نمی‌شود…
پیامبر اسلام -صلی الله علیه وسلّم- می فرماید:
« ما أخذت الدنیا من الآخرة إلا کما أخذ المخیط غرس في البحر من مائه»
آنچه دنيا از آخرت گرفته است، تنها به اندازه‌ی آبى است كه سوزنى فرورفته در دريا به خود مى‌گيرد.» (طبرانی به روایت از مستورد بن شداد)

این حدیث در قالب یک مثال ملموس دنیوی، به خوبی بیانگر فراوانی نعمت‌های آخرت در برابر نعمت‌های اندک دنیا می‌باشد.

سوزنی بردارید و آن را در لیوانی پر از آب فرو کرده و بیرون آورید، امتحان کنید! بسیار حیرت‌زده خواهید شد زمانی که آن قطره ی ناچیز را در مقابل لیوانی پر از آب می‌بینید. حال این قطره را در مقابل یک دریای پهناور و عمیق در نظر بگیرید، اگر کسی با مقایسه و مشاهده‌ی چنین عظمتی، در مقابل پروردگار جهانیان به سجده نیفتد و همچنان به نافرمانی و طغیان خود ادامه دهد، باید در احوال خود بسی تأمل نماید.

تصوّر کنید این قطره‌ی آب میان همه‌ی انسان‌ها تقسیم شده و شخصی که عطش او را فرا گرفته باشد بخواهد خود را با آن سیراب سازد. آیا چنین چیزی ممکن است؟ آیا واقعاً ارزشش را دارد که بخاطرش تلاش نماید؟
و باز تصور کنید شما همان انسان تشنه‌ای هستید که پس از تحمل سختی‌ها و با عطش فراوان به‌جای قطره‌ای ناچیز به آن دریای بزرگ و بی‌کران می رسید؛ چه احساسی دارید؟ آیا باز هم از آب گوارای آن سیراب نمی‌گردید؟ آیا با تمام وجود دل به دریا نمی‌زنید و غرق لذّت در آن آب گوارا نمی‌شوید؟

آدمی دارای طبعی سیری‌ناپذیر است؛ شب و روز به فکر جمع‌آوری مال و ثروت است، هرچه بیشتر ثروت‌اندوزی می‌کند نه‌تنها عطشش فروکش نمی‌کند، بلکه حرصش نیز بر آن بیشتر می‌شود؛ در نتیجه اگر طبق فرموده‌ی رسول خدا -صلی الله علیه وسلّم- تمام دنیا و نعمت‌هایش را به‌اندازه‌ی همان قطره‌ی کوچک در نظر بگیریم، اگر انسان صاحب همه‌ی دنیا هم بشود، هرگز برای عطش و تمایلات انسانی وی کفایت نخواهد نکرد. چگونه انسان‌هایی تشنه بتوانند با یک قطره‌ی آب خود را سیراب کنند؟

بیایید از این قطره‌ی ناچیز دنیوی بگذریم!

بیایید و به آن دریای بیکران رحمت الهی چشم بدوزیم و برای رسیدن به آن  و غرق شدن در لذتش تلاش کنیم.
خدای تعالی می‌فرماید: «کأنَّهُم یَومَ یَرَونَها لَم یَلبَثُوا إلّا عَشِیَّة أَو ضُحَاهَا»(نازعات/ ٤٦)؛ (چون آن (قیامت) را ببینند، پندارند در این جهان جز یک شامگاه یا چاشت درنگ نکرده‌اند.)
پروردگارا از حیرت و وحشت آن روز به تو پناه می‌آوریم.

خدای تعالی می‌فرماید: ای فرزند آدم به هوش باش! همه‌ی زندگی‌ات در این دنیا در مقابل قیامت به‌اندازه‌ی تنها بخش کوتاهی از یک روز است. بنگر که آیا این همه تلاش برای دست‌یافتن به رفاه و آسایشی گذرا واقعاً ارزشش را دارد؟

 آن‌گاه که در صبح قیامت از خواب مرگ بیدار می‌شویم و حقیقت به رویمان روشن می‌شود، وحشت‌زده و حیران به یاد می‌آوریم که از کجا آمده‌ایم و به حقیقت می‌بینیم که اکنون در کجای این سفر ابدی قرار داریم؛ به یاد می‌آوریم که آری، کمتر از نیم روزی هم در دنیا رحل اقامت افکنده بودیم و به ما فرصت دادند تا بار سفرمان را بربندیم… سبحان الله… گنه‌کاری که در کوله‌بارش جز گناه نگذاشته با دیدن این سفر سخت به وحشت می‌افتد و نمی‌داند به کدامین سو فرار کند… یکی حسرت می‌خورد که ای کاش بیشتر از این برایم ذخیره می‌کردم و خوشا به حال آن کس که وعده‌ی خداوند را با گوش جان شنیده و با آمادگی کامل قدم به دنیای آخرت گذاشته است. هنوز هم دیر نشده، از همین اکنون می‌توان آغاز کرد…

نخستین گام توبه است تا کوله‌بارمان خالی از گناه شده و رحمت پروردگار جای آن را فرا گیرد. بیایید با خداوند عهد ببندیم، این فرصت کوتاه باقی‌مانده را قدر بدانیم و نیک بنگریم که در این فرصت کوتاه پیش رو در پی چه هستیم.

خداوند می‌فرماید:  وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الإنسَ إلّا لِیَعبُدُون»(ذاریات/ ٥٦)؛ (جن و انس را جز برای عبادت خود نیافریده‌ام).
خداوند نمی‌فرماید برای خوردن و آشامیدن آفریده‌ام؛ نمی‌فرماید برای بازی و سرگرمی و رفاه آفریده‌ام. بلکه می‌فرماید برای عبادت خود آفریده‌ام.

اکنون تکلیف‌مان مشخص است؛

پرستش و بندگی یگانه معبود جهان، خدای بی‌همتا؛

اجازه ندهیم حبّ دنیا ما را از تکلیف‌مان دور سازد. اگر آدمی قناعت داشته باشد و خود را گرفتار لذت‌ها و عیش و نوش‌های دنیوی نسازد، قطعاً می‌تواند به یاری خداوند در جهت بندگی‌اش گام بردارد. چه نیکوست اگر خودمان با اعضای خانواده برنامه‌ریزی کنیم که گاهی غذای دلچسب و لذیذمان را از روی اجاق برداشته و برای رضایت الله آن را برای نیازمندی مثلاً فامیل، همسایه، یتیم، فقیر و… ببریم و خود به خوردن غذای ساده‌ای چون نان و ماست قناعت کنیم.
به خدا سوگند لذتی که از خوردن چنین غذایی به ما دست می‌دهد هرگز و در خوردن هیچ غذایی نمی‌توان یافت؛ چرا که لبخند رضایت خدا و شادی نیازمندی را برای خود خریده‌ایم.

بیایید خالصانه خدا را عبادت کنیم و در امور روزمره به فکر بندگی او باشیم. فراموش نکنیم که رسالتمان در این دنیا چیست، فراموش نکنیم که چه فردایی در انتظارمان است.

می‌فرماید: «إنّا خَلَقنا الإنسانَ فِي کَبَد» (به راستی که ما انسان را در سختی آفریدیم.) (بلد/ ٤)

آیا با خود نمی‌اندیشید که چرا هر روز یک دغدغه داریم؟ مشکلات پشت سر هم می‌آیند و اجازه نمی‌دهند آب خوش از گلویمان پایین رود؛ به راستی چرا؟ «إنّا خَلَقنا الإنسانَ فِي کَبَد» (به راستی که ما انسان را در سختی آفریدیم.).

دنیا دار البلاء است؛ جایی برای امتحان و آزمایش بندگان، محل مصائب و مشکلات. خدای تعالی به صراحت بیان کرده است که ای فرزند آدم! آگاه باش که تو را در سختی آفریده‌ایم. پس بیهوده به دنبال آسایش در این دنیا نگرد. بکوش تا با بندگی خداوند به رسالتت در این دنیا عمل نموده و در سرای جاویدان آخرت از رحمت بی‌انتهای الهی بهره‌مند گردی و غرق لذت در دریای رحمت الهی شوی.

پیوسته با خود بیندیشیم، تکرار می‌کنم پیوسته و پیوسته با خود بیندیشیم و از خود بپرسیم:

آیا در این دنیا به وظیفه‌ات عمل نموده‌ای و برای فردای قیامتت اندوخته‌ای از این زندگی برگرفته‌ای؟

به هوش باشیم تا مبادا جزء بندگانی باشیم که قهر خداوند شامل حالشان می‌گردد.
مبادا با لذتی گذرا، آن عذاب وعده داده شده‌ی ابدی را برای خود مهیّا سازیم.
 مبادا که با دست خالی در پیشگاه الله متعال حاضر شویم!
مبادا که این فرصت کوتاه را از دست بدهیم!
و مبادا که خوشی‌های زودگذر دنیا ما را از وظیفه‌مان و از فردایمان غافل سازد!
 به هوش باشیم که چون کار از کار بگذرد…
نویسنده: محدّثه سمیعی
منبع: اصلاح وب